زمان : 16 Khordad 1392 - 16:39
شناسه : 71419
بازدید : 23490
آیا مهاجرت به بلاد کفر و اقامت در آنجا را جایز است؟ (قسمت اول) (6نظر) دکترای مدیریت استراتژیک: آیا مهاجرت به بلاد کفر و اقامت در آنجا را جایز است؟ (قسمت اول) (6نظر) حمید یزدانیان

یزدفردا : حمید یزدانیان - دکترای رشته مدیریت استراتژیک از دانشگاه ملی دفاع/ كاندیداهای محترم هر كدام به سلیقه و بنا بر اطلاعات و یافته هایی كه از موضوع ایرانیان مقیم دارند، اظهار نظرهای متفاوت و گاه متناقضی را مطرح می نمایند. نگارنده این یادداشت كه چند سالی در عرصه جذب ایرانیان خارج از کشور فعال بوده و در سالهای اخیر نیز به موضوع نگارش رساله دكتری با عنوان "طراحی الگوی راهبردی مدیریت ایرانیان خارج از كشور" مشغول است لازم دید تا برخی یافته ها در این عرصه را جهت استحضار كاندیداها و كانون های تفكر و برنامه نویس آنان ارایه نماید .

این روزها با اوج گرفتن تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری ، كاندیداها نیم نگاهی به موضوع ایرانیان خارج از كشور، حل مشكلات آنان و استفاده از ظرفیت و توانمندی شان در جهت رشد و توسعه كشور نیز دارند. آنگونه كه در سیاست های كلی برنامه پنجم توسعه آمده است، تقویت هویت اسلامی ، ایرانی ، تقویت خط و زبان فارسی ، حمایت از حقوق ایرانیان مقیم و بهره گیری از مشاركت آنان در توسعه ملی مورد تاكید مقام معظم رهبری بوده است .
كاندیداهای محترم هر كدام به سلیقه و بنا بر اطلاعات و یافته هایی كه از موضوع ایرانیان مقیم دارند، اظهار نظرهای متفاوت و گاه متناقضی را مطرح می نمایند. نگارنده این یادداشت كه چند سالی در عرصه جذب ایرانیان خارج از کشور فعال بوده و در سالهای اخیر نیز به موضوع نگارش رساله دكتری با عنوان "طراحی الگوی راهبردی مدیریت ایرانیان خارج از كشور" مشغول است لازم دید تا برخی یافته ها در این عرصه را جهت استحضار كاندیداها و كانون های تفكر و برنامه نویس آنان ارایه نماید. انشا الله كه با تامل و تدبر از افراط و تفریط در این مقوله جلوگیری شود.
نهی از مهاجرت به سرزمین کفر در برخی روایات اسلامی
اولین و مهم ترین نكته ای كه با مطالعه متون دینی توجه انسان را جلب می كند نهی از مهاجرت و اقامت در سرزمین كفر است . در کتاب شریف تحف‌العقول آدابی که حضرت رسول به اصحابش آموخته در چهارصد باب بیان شده است. یکی از آن‌ها هجرت بعد از بادیه‌نشینی است که مفسران زیادی به این موضوع پرداخته‌اند. از جمله مرحوم کمره‏ای در این مبحث، به طور صریح، مسافرت کردن از بلاد اسلام به بلاد کفر و اقامت در آنجا را جایز نمی‌داند و می‌گوید.
پس از هجرت‏ بادیه‏نشینى روا نیست. یعنى‏ مسافرت كردن مسلمان از بلاد اسلام به بلاد كفر و اقامت در آنجا جایز نیست، پس از فتح مكه هجرت مورد ندارد .
مرحوم احمد آرام در ترجمة الحیاة به واژة تعرب پرداخته و به نوعی اقامت در سرزمین کفر را نهی می‌نماید.
پس از هجرت‏ دیگر تعرّبى نباید باشد. این است كه چون كسى از بادیه هجرت كرد و به شهر آمد و جزء جامعة اسلامى شد و به اعتقادات اسلامى گروید و به آداب دینى عمل كرد، نباید دیگر «تعرّب» كند؛ یعنى‏ به خوى و آداب اعراب بازگردد و به میان آنان رود و از اسلام و مسلمانى دور افتد. گفته‏اند كه هر كس بدون عذر از میان مسلمانان(دارالاسلام) خارج مى‏شد و به بادیه (دارالكفر) باز مى‏گشت، او را به منزله «مرتد» مى‏دانستند.
در حدیثی از امام صادق(ع) نیز، که در کتاب شریف خصال ذکر گردیده است، بادیه‌نشینی پس از هجرت (اقامت در سرزمین کفر) از جمله گناهان کبیره ذکر گردیده است.

در کتاب شریف علل‌الشرایع نیز به نوعی اقامت در سرزمین کفر به دلیل آثار و تبعات منفی آن حرام دانسته شده است.
ححضرت فرمودند: تعرّب بعد از هجرت‏ (یعنى‏ بعد از مستبصر شدن و هجرت از كفر به اسلام دوباره به بلاد كفرنشین رفتن و با آن‌ها حشر و نشر داشتن) نیز حرام است و جهتش چند چیز است:
ه1. تعرّب بعد از هجرت معنایش رجوع از دین و ترك یارى كردن انبیا و حجج، علیهم‌السلام، است
ه2. در آن فساد و ابطال حق هر صاحب حقّى است

شیخ صدوق در ادامه می فرماید: علت و سبب حرمت همان است كه گفته شد، نه صرف سكنی نمودن در بلاد اهل جهل و كفر. فلذا اگر شخصى كاملاً به دین عارف و عالم باشد، باز جایز نیست كه با اهل جهل و كفر هم‌مسكن گردد و در بلاد مشركان متمركز شود، زیرا بیم آن هست كه وى به مرور از اعتقادات مذهبى دست كشیده و علم را رها نموده و با اهل كفر و جهل هم‌مرام شود و سپس به عقیدة باطل مستمر بماند"
مقام معظم رهبری در جلسه با دانشجویان دانشگاه امیر كبیر در سال 1379 در پاسخ به اعتراض یكی از دانشجویان به همین موضوع "تعرب بعد الهجره" اشاره می نمایند و می فرمایند:  این که گفته شود برای‌ سالم ماندن، ناچاریم برویم؛ نخیر، بنده این را قبول ندارم. سالم ماندن یعنی‌ چه؟ ... انسان در خانه ی‌ خودش بماند، برای‌ خانواده ی‌ خودش مفید باشد ، سخت تلاش کند ،همه ی‌ همت خودش را به کار گیرد، یک مقدار هم زندگیش پایین تر باشد، این برای‌ یک انسان باوجدان به مراتب خرسندکننده تر و شادمان کننده تر است تا این که به یک کشور دیگر برود و به میهن و خانه ی‌ خودش و به خاکی‌ که او را پرورش داده و این استعداد و معلومات را به او داده و به همین دانشگاه امیرکبیری‌ که شما شانه تان زیر بار منّت آن است ، پشت کند و درخانه ی‌ بیگانه، با منت و با اخم و تَخم کار کند، برای‌ این که یک مقدار بیشتر به او پول می‌ دهند . این شد هجرت؟ ! هجرت است؛ این فرار کردن از میدان کار « تعرّب بعد الهجرة »‌ این است؟! نخیر؛ به هیچ وجه. هجرت اسلامی‌ این نیست؛ این و مسؤولیت و وظیفه و رفتن به جایی‌ است که انسان می‌ خواهد زندگی‌ شخصی‌ خودش را یک مقدار بهتر کند. من به هیچ وجه به این کار معتقد نیستم.

اینکه چه مهاجرت هایی از نظر اسلام ممدوح است ؟ ، چه مهاجرینی بایستی مورد توجه حاکم اسلامی قرار گیرند؟ ، روش های پیشگیری از مهاجرت به سرزمین کفر کدام اند؟ ، چه نکات مهمی در مورد مهاجرین بایستی مورد توجه قرار گیرد؟ ، فرصت ها کدام اند؟ آسیب ها و تهدیدات چگونه تعریف می شوند؟ و... را انشا الله در بخش ها بعدی این یادداشت به استحضار خوانندگان محترم می رسانم

منابع و مآخذ
شیخ صدوق ، 1386، علل‌الشرایع، قم ، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
مرحوم كمره ای ،1376 ، تحف‌العقول، اتابكی ، پرویز، تهران ، نشر فرزان
نرم افزار حدیث ولایت ، بیانات مقام معظم رهبری
نرم افزار لوح حق ، مجموعه قوانین ، مركز پژوهش های مجلس شورای اسلامی
نوری ، میرزا یحیی ، 1376، الحیاه، قم ، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم