هنوز اطلاع دقیقی در دست نیست که نوزادان کابوس می بینند یا نه که البته احتمال آن خیلی ضعیف است. به طور کلی مفهوم رویا از 2سالگی کم کم شکل می گیرد. از 1تا 3سالگی ممکن است کابوس دیدن شروع شود که خیلی کم پیش می آید و کابوس محتوای ساده ای دارد. در این یادداشت سعی شده است ضمن آن که به رایج ترین مشکلات خواب در کودکان اشاره می نمائیم راهبردهای درمانی را نیز در جهت مقابله با این مشکل به والدین این کودکان بیان کنیم.
خواب یکی از ضروری ترین نیازهای انسان است که اهمیت آن خصوصا در دوران کودکی و رشد بسیار مهم است. زمان خواب می تواند برای کودک اوقات شیرینی باشد و از طرفی هم ممکن است جدایی از اعضای خانواده، هراس و نگرانی زیادی را برای او به همراه داشته باشد. یکی از نگرانی های والدین مشکلات خواب فرزندشان است، چرا که خواب و استراحت ناکافی تأثیرات نامطلوبی در رشد کودک دارد.
کابوس های کودکانه
کابوس در واقع رویای بد و ناراحت کننده است که غالبا به خاطر عوامل ترسناک در روز بروز می کند. این عوامل می تواند از جانب والدین، تماشای تلویزیون و اضطراب های خاص کودکانه باشد. همچنین تحقیر شدن کودک در سن 3تا 5سالگی، گم شدن و پیدا نکردن راه خانه، از دست دادن عشق مادر به خاطر از شیر گرفته شدن علل مهم کابوس شناخته شده است. کابوس تقریبا نزدیک صبح که زمان خواب عمیق است دیده می شود، بیشتر از چند دقیقه طول نمی کشد و کودک با حالت جهشی و ترس از خواب می پرد.
در این زمان بچه کاملا نسبت به پدر و مادر و محیط پیرامون آگاهی دارد، می تواند اشیا را شناسایی کند، اما با جیغ و گریه و اضطراب از خواب بیدار می شود. نسبت به خواب و چیزهایی که دیده، آگاهی دارد و آنها را به یاد می آورد. در این باره باید به کابوس پس ضربه ای هم اشاره کرد. به این معنی که کودک در دوره ای از زندگی در شرایط وحشتناکی مثل آتش سوزی، تصادف و... قرار داشته که بعداً همان صحنه ها را در خواب می بیند. کابوس های کودکانه اگر تا دوران بلوغ ادامه یابد، نشان دهنده مشکلات درون خانواده است.
شرایط سنی مختلف کودکان در رابطه با کابوس دیدن
هنوز اطلاع دقیقی در دست نیست که نوزادان کابوس می بینند یا نه که البته احتمال آن خیلی ضعیف است. به طور کلی مفهوم رویا از 2سالگی کم کم شکل می گیرد. از 1تا 3سالگی ممکن است کابوس دیدن شروع شود که خیلی کم پیش می آید و کابوس محتوای ساده ای دارد.
حدود 3تا 5 سالگی، سن شایع کابوس دیدن است. بچه ها در سنین 3 تا 6سالگی دچار اضطراب هایی می شوند که مشکلات خواب را در پی دارد و غالبا برای خوابیدن مقاومت می کنند.میگناirاز 6تا 10سالگی هم ممکن است کابوس ببینند اما احتمال آن کمتر است که علت آن می تواند فیلم ها و داستان های ترسناک باشد.همچنین کابوس در این سن می تواند راهی برای ابراز احساسات تهاجمی باشد. این حالت معمولا در بین کودکان با ادب و شایسته ای مشاهده می شود که چون کمتر احساسات و رفتار منفی خود را بروز می دهند، به شکل کابوس دیده می شود.
رفتار صحیح والدین با این مشکل
وقتی کودک با اضطراب از خواب بیدار می شود، پدر و مادر باید ترس او را از بین ببرند و به او آرامش دهند و لزومی ندارد تا از او بپرسند چه چیزهایی در خواب دیده است. اما مهم ترین عامل، کم کردن مشاجرات خانوادگی است چرا که این مسائل عوامل تهدید کننده ذهن است. به علاوه باید تلویزیون دیدن فرزندان نیز کاملا کنترل شود و اصلا تصاویر ناراحت کننده و خشن نبینند.
وحشت شبانه
وحشت شبانه حالتی است که کودک با ترس و هراس از خواب می پرد، در رختخواب می نشیند، تقاضای کمک می کند، دستانش را به این طرف و آن طرف تکان می دهد و به یک مهاجم حمله می کند. با اینکه چشمانش باز است اما اطرافیان را نمی شناسد، ممکن است به نقطه ای خیره شود.
وحشت شبانه در ساعات اول شب اتفاق می افتد و بیش از 5تا 10 دقیقه طول نمی کشد. کودک خودش هم دوباره می خوابد و اگر صبح از او در این باره سۆال کنیم، چیزی به خاطر ندارد. این حالت در سنین 4تا 7 سال رایج تر است و بیشتر در بین کودکان باهوش، مضطرب و فعال دیده می شود. تفاوت آن با کابوس در این است که کابوس ممکن است تا بزرگسالی هم ادامه داشته باشد، اما وحشت شبانه فقط منحصر به دوران کودکی و موقتی است.
عوامل پدیدآورنده وحشت شبانه
بار دیگر باید به شرایط روحی روانی کودک اشاره کنیم. مسائل خانوادگی و والدین در این زمینه بسیار حائز اهمیت است. اما علاوه بر آن، خستگی و مسافرت های طولانی که ریتم خواب کودک را به هم می زند، افسردگی و مصرف برخی داروها نیز می تواند وحشت شبانه را در پی داشته باشد. اگر همه شرایط روحی کودک مساعد بود، شرایط جسمانی مثل پایین آمدن قند خون، تب، اختلالات گوارشی و... می تواند علل زمینه ساز باشد. برای برطرف کردن مشکل نیز باید در وهله اول وضعیت خانواده بررسی شود و بعد شرایط کودک، زیرا در این باره خانواده درمانی بسیار مهم است.
راه رفتن کودکان در خواب
این مشکل تقریباً به ندرت دیده می شود و بیشتر از چند بار در زندگی کودک اتفاق نمی افتد. ادامه یافتن این حالت تا دوران بلوغ نیز مانند وحشت شبانه بسیار نادر است. کودکان بی قرار، حساس، عصبانی، هیجانی و تب دار بیشتر مستعد ابتلا به این اختلال هستند.
راه رفتن در خواب خطرناک است اما باعث صدمه نمی شود. عوامل ارثی، شرایط خانوادگی، خصوصاً کمبود محبت، روابط والدین، کیفیت آن و مسائل روحی عاطفی در بروز این حالت دخیل است. کودک در این حالت با چشمان باز، کورمال کورمال راه می رود، طوری اطراف را لمس می کند که انگار به دنبال چیزی می گردد. معمولا به طرف دستشویی یا اتاق مادر می رود و نسبت به اطرافش آگاهی ندارد.
در صورت مشاهده این حالت، والدین باید دست او را گرفته و آرام به رختخواب برگردانند. بهتر است در و پنجره ها بسته باشد تا کودک از ارتفاع سقوط نکند. مراقب باشید فرزندتان قبل از خواب حتماً به دستشویی برود و شب ها غذای سنگین نخورد. طبق نظریه زیست شناختی قطع کنترل قشر مغز با اعصاب محیطی می تواند زمینه ساز این اختلال باشد؛ زیرا قشر مغز خواب و اعضای محیطی بیدار هستند. گاه در چنین شرایطی دارو تجویز می شود. اصولا به خاطر اینکه در زمان خواب ارتباط با عالم واقعی قطع می شود کودکان با خوابیدن مشکل دارند.
اگر فرزندتان حاضر نیست تنها بخوابد...
یکی دیگر از علل بدخوابی در کودکان، مقاومت و ترس آنها بهخاطر جدا خوابیدن از والدین است. این حالت باعث میشود که کودک، خواب منقطع و ناآرامی داشته باشد.چنین بچه هایی اصولا از چیزی می ترسند که رایج ترین آن دوری از مادر است. برای جدایی آنها باید قدم به قدم پیش رفت. اگر هر شب پیش شما می خوابد، در شب های بعد کم کم فاصله او را از خود بیشتر کنید.
در واقع باید حساسیت او را نسبت به این مسئله از بین ببرید. اول با او صحبت کنید، برایش داستان هایی با همین مضمون تعریف کنید، اگر تنها خوابید پاداشی در نظر بگیرید تا به این صورت بتواند بر مشکلش غلبه کند.عوامل کمک کننده به خواب بهتر بچه ها قصه گویی پیش از خواب تأثیر بسیار مثبتی در خواب دارد. بچه ها خیلی دوست دارند خودشان قهرمان داستان باشند.
داستان های تخیلی یا حتی اتفاقاتی که طی روز روی داده را در قالب شخصیت خودش تعریف کنید. خاطرات دوران نوزادی و عکس های آن زمان برای او بسیار خوشایند است. قدرت تخیل کودک بالاست، به همین خاطر تجسم سازی به او کمک می کند. خوابیدن اعضای خانواده در یک زمان نیز یکی دیگر از عوامل کمک کننده است. لحظه آخر جدایی از فرزند باید با کلمات مهربانانه، نوازش و بوسیدن همراه باشد.