زمان : 09 Khordad 1392 - 12:59
شناسه : 70671
بازدید : 18799
در فضاي بسته و نفوذ‌ناپذير، تفاهم بوجود نمي‌آيد (27نظر) کارشناس ارشد عمران از دانشگاه صنعتی شریف در فضاي بسته و نفوذ‌ناپذير، تفاهم بوجود نمي‌آيد (27نظر) پیام طوسی – کارشناس ارشد عمران از دانشگاه صنعتی شریف

شهر پدیده‌ای زنده و پویاست چرا که مهمترین عنصر تشکیل دهنده آن موجودی زنده به نام انسان است

شهر وجایگاه مدیریت شهری:

شهر پدیده‌ای زنده و پویاست چرا که مهمترین عنصر تشکیل دهنده آن موجودی زنده به نام انسان است.

امروزه بیش از 90 درصد مردم کشورهای پیشرفته در شهرها زندگی می‌کنند این در حالی است که این روند در کشورهای در حال توسعه نیز به سرعت روبه افزایش است.

امروزه، شهرها، از دو جنبه، اهمیت یافته‌ اند: یکی، بعنوان مرکز تجمع گروه عظیمی از مردم و دیگری بعنوان عمده ترین بازیگر نقش اقتصادی، در کل اقتصاد ملی. از اینرو، باید به مسائل و مشکلات آنها، توجه بیشتر و دقیق تر کرد. زیرا، در حالتی که برنامه ریزی دقیق و درست، سبب رشد اقتصادی، تثبیت سیاسی و افزایش مشارکت شهروندان درامور شهرها می‌گردد، شکست در حل مشکلات و مسائل شهری، سبب رکود اقتصادی، نارضایتی‌های اجتماعی و سیاسی، فقر، بیکاری و تخریب محیط زیست خواهد شد.

ترکیب مدیریت و شهر، مفهوم ساماندهی به امور مربوط به برنامه ریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل، در محدوده شهر را تداعی می‌نماید. مفهومی که در کشور‌های مختلف به دلیل ساختار‌های سیاسی و رویکرد‌های اقتصادی، نهاد‌های متفاوتی را با الگو‌های متفاوتی در خود درگیر دارد.

در اینصورت متناسب با رشد و توسعه شهرها، مدیریت شهری نیز به مرور تکامل یافته است به گونه‌ای که امروزه چگونگی (الگوی مطلوب مدیریت شهری) یکی از اساسی‌ترین دغدغه‌های مدیران ملی و شهری به شمار می‌رود.

رسیدن به نقطه پویایی شهر نیازمند مدیریتی جامع است تا باساماندهی، برنامه‌ریزی، هدایت و کنترل منابع، سطح قابل قبولی از یک زندگی شهری فراهم شده و نیاز‌های اساسی و حیاتی انسان تامین گردد. یک الگوی مطلوب مدیریت شهری باید پاسخگوی نیازهای عمرانی، اجتماعی، فرهنگی، آموزشی، بهداشتی، اقتصادی و رفاهی جامعه باشد.

 

 مدیریت شهری در جهان معاصر

سازمان ملل متحد، برای ارتقای مدیریت شهری و ارتقای مردمسالاری، بر پاره‌ای از موضوعها و اولویتها تاکید ویژه دارد که عبارتند از:

اهداف مدیریت شهری

  1. ارتقای شرایط کار و زندگی همه جمعیت شهر با توجه به افراد و گروه‌های کم درآمد
  2. تشویق توسعه اقتصادی و اجتماعی پایدار
  3. حفاظت از محیط کالبدی شهر

وظایف مدیریت شهری

یک مدیر شهری باید بتواند در دنیای رقابتی نقاط قوت و ضعف شهر خود را شناخته و درصدد تقویت مزایای رقابتی آن برآید. «مدیر شهری» با «مدیر شهرداری» تفاوتهای بسیار دارد چه اینکه اولی مسئول ارتقای قابلیت‌ها و توانمندی‌های شهر و شهرنشینان است در حالیکه دومی بیشتر مجری است و پاسخگویی آن تنها محدود به نحوه عملکرد است و نه نتایج و پیامدها. بسیاری، معتقدند که جامعه آینده، جامعه‌ای شهر نشین خواهد بود. بنابراین، شهرها به جای این که مکان‌هایی بی ثمر برای سرمایه گذاری اقتصادی یا تراکم کارگران بیکار با انبوه مشکلات اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی باشند؛ باید که به مراکز رشد و پویایی اقتصادی و اجتماعی، در چارچوب ملی، بدل شوند. این مراکز، باید آفرینشگر فرصتهایی ارزنده برای رفاه و توسعه باشند.

  1. آماده سازی زیرساخت‌های اساسی برای عملکرد کارآمد شهرها
  2. آماده سازی خدمات لازم برای توسعه منابع انسانی، بهبود بهره وری و بهبود استاندارد‌های زندگی شهری
  3. تنظیم فعالیت‌های تاثیرگذار بخش خصوصی بر امنیت، سلامتی و رفاه اجتماعی جمعیت شهری
  4. آماده ساختن خدمات و تسهیلات لازم برای پشتیبانی فعالیت‌های مولد و عملیات کارآمد موسسه‌های خصوصی در نواحی شهری
  5. برنامه ریزی استراتژیک

وظایف کنونی مدیریت شهری (صرف نظر از تنوع و اختلاف در نظامهای اجتماعی و سیاسی گوناگون)، تنها محدود به مواردی از قبیل برنامه ریزی، خدمات رسانی، مدیریت فرهنگ محلی، انجام پروژه‌های عمرانی و... نمی‌شود. بلکه جهت دهی فعالیتهای شهری و ترسیم چشم انداز شهر در راستای دستیابی به توسعه پایدار از جمله مهمترین وظایف مدیران شهری به شمار می‌رود. یک مدیر شهری باید بتواند در دنیای رقابتی نقاط قوت و ضعف شهر خود را شناخته و درصدد تقویت مزایای رقابتی آن برآید.

افراد، سازمانها، حکومتها و حاکمان حوزه شهری هر کدام با توجه به منافع و تجارب خود اقدام به ارائه تعریفی از حکمرانی خوب می‌نمایند. از دیدگاه کمیته اسکان سازمان ملل متحد، برنامه ریزی استراتژیک و فرایند تصمیم گیری فراگیر کلید‌های اصلی در حکمرانی خوب و پایدار در شهرها به شمار می‌روند. از نظر این کمیته: ((حکمرانی شهری مجموعه‌ای از افراد، نهادها، بخش عمومی و خصوصی است که امور شهر را برنامه ریزی کرده و اداره می‌نمایند. در واقع فرایندی مستمر از تطبیق و همسو سازی منافع متضاد و متفاوت افراد و گروههاست. این فرایند شامل نهادهای رسمی و غیر رسمی و نیز سرمایه اجتماعی شهروندان است. حکمرانی شهری پیوندی نا گسستنی با رفاه شهروندان دارد. حکمرانی خوب شهری باید شهروندان را در دسترسی به مزایای شهروندی یاری رساند.))

مدیر خوب شهری دارای ۸ مؤلفه اصلی است. این مؤلفه‌ها عبارتند از مشارکتی بودن، اجماع محوری، پاسخگویی، شفافیت، مسؤلیت پذیری، کارایی و اثر بخشی، جامعیت و عدم تبعیض میان شهروندان و نهایتاً حاکمیت قانون.

 

پس از پيروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، معمار کبير انقلاب با نگرش ژرف خود برای تثبيت حضور مردم در جهت تحقق فرامين ايزدی (( وامرهم شورا بينهم )) و ((وشاورهم فی الامر)) دستور تاريخی نهم ارديبهشت ماه سال 58 تشکيل شوراها را به شورای انقلاب صادر فرمودند.

تشكيل شوراها به عنوان يكي از برنامه‌هاي اصلي انقلاب اسلامي در دوران مبارزه از سوي امام خميني رهبر كبير انقلاب عنوان گشت چنان چه ایشان در فرماني خطاب به شوراي انقلاب فرمودند: «درجهت استقرار حكومت مردمي در ايران و حاكميت مردم بر سرنوشت خويش كه از ضرورتهاي نظام جمهوري اسلامي است لازم مي‌دانم بي‌درنگ به تهيه آيين‌نامه اجرايي شوراها براي اداره امور محل شهر و روستا در سراسر ايران اقدام و پس از تصويب به دولت ابلاغ نماييد تا دولت بلافاصله به مرحله اجرا در آورد.»

قانون اساسی جمهوری اسلامی ايران، اين سند تضمين شده خون شهيدان وتصديق گرفته از اکثريت قريب به اتفاق ايرانيان نيز بر لزوم تاسيس شوراها، از مجلس شورای اسلامی تا شورای استان، شهرستان، شهر، محل، بخش و روستا تاکيد وآنها را از ارکان تصميم‌گيری و امور کشور می‌داند.

يكي از دستاوردهاي مهم انقلاب اسلامي ايران، ايجاد شوراهاي اسلامي است كه به عنوان یکی از عناصر مدیریت شهری و از مظاهر دموكراسي و حاكميت مردم به شمار مي‌رود.

هدف از تشكيل اين شوراها شركت دادن مردم از پايين‌ترين سطح جامعه تا بالاترين سطح آن در اداره امور است.

ضمن آن که از اين طريق زمينه بحث و گفت و گو در سطح محلي و ملي، براي همه افراد و همه گروه‌ها فراهم می‌شود تا مسائل و مشكلات اجتماعي به روشني و با بي‌غرضي و با ديدي انتقادي مطرح و براي آنها راه‌حل‌هاي مناسب و سازنده پيدا شود و بالاخره روابط سالم و مردمي جايگزين روابط شخصي و بروكراسي پيچيده و استبدادي گردد.

بديهي است در فضاي بسته و نفوذ‌ناپذير و در پشت درهاي بسته، بين دستگاه مسوولین و مردم تفاهم بوجود نمي‌آيد و گردانندگان امور نمي‌توانند از حدود عقايد و افكار و خواسته‌ها و تمايلات مردم آگاهي يابند، در نتيجه مسائل در پشت هاله اي از ابهام، سوء تفاهم و ريا و تزوير باقي مي‌ماند.