زمان : 04 Khordad 1392 - 01:17
شناسه : 70166
بازدید : 7700
به چه كسي راي مي دهم و به چه كسي راي نمي دهم؟ به چه كسي راي مي دهم و به چه كسي راي نمي دهم؟ رای من جوانیست كه بوی صداقت اهالی شهر دوچرخه ها را میدهد، نان از عمل خویش خورده است و دكان هم اگر دارد نان به نرخ روز نمی خورد و به من قول داده است فقط یك دوره بیشتر كاندید نباشد.

محسن آخوندی: تعیین صلاحیت ها خیالت را راحت می كند درست مثل نشان شیر پاستوریزه كه بر قوطی و بطری و پاكت های رنگارنگ چاپ شده باشد فقط می ماند كه طعم و حجمش را با ذائقه اهل منزل بسنجی و آنرا ابتیاع كنی.
بارها از خود پرسیده ام به چه كسی باید رای داد؟
راستی صندلی خالی شورای شهر برازنده كدام فرد صلاحیت دار است؟
نكند تاریخ مصرفش گذشته باشد، نكند از اینهایی باشد كه در قفسه فسیل شده باشد؟
آخر هر صلاحیتی كه منجر به انتخاب نمی شود.
در لحظه انتخاب باید تمام توان و تحصیل و تجربه ات را بكار ببندی و با چشم باز انتخاب كنی من با چشم بسته می دانم چه كسانی را انتخاب نمی كنم.

دسته اولی كه به آنان رای نخواهم داد: آدمهایی كه سردمدار حزب و گروهی هستند كه نمی توانند صادق باشند چون آن گروههای فشار پشت سر نمی گذارند او بی هر گونه رانتی تصمیم بگیرد ریش او در محله دیگران است و هركس از هم دسته های او هر كار بكند صحیح است و هر كار دیگران بكنند چون منافع او به دنبال ندارد باید كات شود من به اهل سیاست در شورای شهر رای نمی دهم شما را نمی دانم.

دسته دومی كه به آنها رای نخواهم داد: آنهایی كه پدرشان اسطوره اخلاق وعلم و تقوا بوده اند و تنها امتیازشان نسبت به شناسنامه ای با اجله فضل و ادب هست را انتخاب نمی كنم.
آخر برادر من، خواهر گرامی من، این كه نشد دلیل، حقیر نگارنده، عقبه 13 نسل روحانی را یدك می كشم ایا اینها دلیلی بر توانایی و دانش مدیریت و فهم و تحلیل و مسایل و نیازمندی جامعه انسانی شهر سترگی مانند یزد است؟

دسته سومی كه به آنان رای نخواهم داد: عزیزانی كه دوره قبلی، 6 سال بر كرسی شورا تخت كرده اند، یكبار محض رضای خدا ما این بزرگواران را در حد زینت المجالس هم ندیدیم دریغ از یك كلنگ زنی حتی در حد یك زعفران پلو اگر آن رییس جمهوری مردمی پا در ركاب می كند و همچون پیامبر بی تكبر به دیار ما با وزیر و حشم به دیا ما می آید، یك بار خبر دار نشدیم كه این بزرگواران به محله ما بیاند و بی واسطه از مدیریت پسامند و وضع آسفالت و ... بپرسند و بگویند.... به چند من...؟
جالب است كه در این واپسین خردادی 5 تقاطع غیر هم سطح را محض رفاه ما با هم یكجا آغاز بی سرانجام كرده اند(البته بزرگ زاده دانشوری كه خود را كوچك زاده نام نهاده و مسولانه شهر را ما را نگاشته از این جمع جدا می كنم)

اما من رای خواهم داد و مشت محكمی بر تمام یاوه گویان خواهم زد تا استكبار جهانی هم بداند كه انسان بی تفاوت انسان مرده است.
من به كسی رای می دهم كه به كلمه و كلام احترام بگذارید اهل قلم باشد و قلمی نه فربه از نامردمی.
من به كسی رای می دهم كه سلیقه را با سین و خوش خط بر دفتر شهرم بنویسد و من هم مثل تو خسنه ام از این درهم ریختگی.دیار من باید آلبوم 6500 كارت پستال تاریخی باشد.
من به كسی رای می دهم كه برای تك درخت یك نيمكت تنهایی طراحی كند، كسی كه شایشته است كه رنگ را بفهمد و با نیرنگ و دورنگی بیگانه باشد.
كسی كه محله اش را مركز طرح و توسعه هایش نداند.
من به كسی رای می دهم كه حرمت سپیدی كاغذ را بفهمد و به آن احترام بگذارد و با هر نامربوطی تن آنرا سیاه و كبود نكند.
رای من جوانیست كه بوی صداقت اهالی شهر دوچرخه ها را میدهد، نان از عمل خویش خورده است و دكان هم اگر دارد نان به نرخ روز نمی خورد و به من قول داده است فقط یك دوره بیشتر كاندید نباشد.