زمان : 02 Khordad 1392 - 12:37
شناسه : 70083
بازدید : 16085
قوانینی برای زندگي آپارتماني تكليف مشاعات در آپارتمان‌نشيني قوانینی برای زندگي آپارتماني

اينجا ايران است؛ جايي كه تا همين 100 سال قبل، ساختمان‌هاي دو طبقه آنقدرها زياد نبودند، هنوز هم ضرب‌المثل ما «چار ديواري، اختياري» است.

 

در اين جامعه يك دفعه ساختمان‌هاي بلند سر در آوردند، بعد نوبت برج‌ها شد و ما و شايد پدرانمان كه تا قبل از آن در «چار ديواري، اختياري» خودمان زندگي مي‌كرديم، يك دفعه وارد اين لانه زنبورها شديم. براي خيلي‌ها كنار آمدن با اينكه ديگر چهار ديواري‌ها كاملا اختياري نيستند كمي مشكل است، اما اين لانه‌هاي زنبور، با تمام نواقصي كه اين زندگي جديد دارد، اما شايد يك كارگاه باشد. كارگاهي كه در آن، ما از چارديواري‌هاي قديمي خودمان بيرون بياييم و تمرين شهروندي و دموكراسي كنيم، يك جور جامعه كوچك كه در آن مي‌توان احترام گذاشتن به حقوق ديگران را ياد گرفت. اما اگر كسي نخواست همراه با سايرين به حقوق ديگران احترام بگذارد چه؟
از يك ساختمان دو واحدي تا آن مجتمع‌هاي عظيم كه تعداد واحد‌هايشان دو يا در موارد محدودي سه رقمي مي‌شود، همگي در قانون ما «آپارتمان» هستند؛ ما به همه‌شان مي‌گوييم آپارتمان و شايد اين عنوان خيلي كلي به نظر برسد!
وقتي همزيستي اتفاق بيفتد، منافع و معايب مشتركي هم پيش مي‌آيد، ما اينجا ديگر با آن «چهار ديواري: اختياري»‌هاي قديمي سر و كار نداريم، ديوارهايش فقط چهارتا نيستند، تعدادشان بيشتر است و وقتي بيشتر شدند، كساني كه در آن سهم دارند هم بيشتر مي‌شوند و اينجا مي‌شود شروع (اگر نگوييم دعوا) مساله!
اما در اين دعواها، مردمي كه ديگر «چهار ديواري، اختياري» ندارند، چه كار مي‌كنند؟ ما به دنبال پاسخ اين سواليم. طبق قانوني كه حدودا نيم‌قرن قبل در ايران تصويب شده‌است، مشاع يعني قسمت‌هايي از ساختمان که حق استفاده از آن منحصر به یک یا چند نفر نيست، بلکه اين حريم به همه مالكين تعلق دارد. مي‌شود برايش مثال زد، مثلا: زمین، تاسیسات، اسکلت، راهرو، پله و پاگرد، پارکینگ، در و پنجره‌هاي خارج از قسمت‌هاي اختصاصی، بام، نمای خارجی ساختمان، محوطه ساختمان و... اين مشاع است، درباره تعريف حريم مشاع مشكلي نيست، اما در صورت تجاوز به آن بايد چه كار كرد؟ خيلي‌ها هستند كه تعريف را مي‌دانند، تجاوز به حريمشان را هم نگاه مي‌كنند اما واكنش عملي نشان نمي‌دهند. دلايل زيادي براي اين عدم واكنش وجود دارد؛ تعداد اين دلايل احتمالا به اندازه واحد‌هاي آپارتماني در تهران است.

كفش‌ها هميشه دردسرسازند
بگذاريد بگوييم اكثريت مردم نمي‌دانند قانوني براي زندگي آپارتماني هست، اگر هم بدانند در حد شنيده است، از اين قانون مهم‌تر، قانون جرايم مدني است، چند نفر آن را كاملا خوانده‌اند؟ توقع زيادي هم هست، اگر بخواهيد همه اين قانون را خوانده باشند، اما اينكه شهروندان درباره حقوق خود بدانند، منطقي به نظر مي‌رسد. خانم توکلی، مالک و ساکن یکي از واحدهاي يك ساختمان بیست واحدی در خیابان میرداماد تهران است، او از وجود قانون آپارتمان‌نشینی ابراز بی‌اطلاعی مي‌كند و ادامه مي‌دهد: «ما تمام مشکلاتی را که در ساختمان به‌وجود مي‌آید با مدیر ساختمان مطرح یا در مجمع ماهانه مطرح می‌کنیم.»
اين زن خانه‌دار درباره تجربه‌اش از تجاوز ساكنان به حريم مشاعات مي‌گويد: «پیش آمده مطلبی که با تذکری رفع و رجوع شده است. یکی از مشکلاتی که با ساکنان جدید همیشه وجود داشته استفاده از جاکفشی یا بیرون گذاشتن کفش در محیط پاگردها و راهروها است.»
مستاجر كه حق اعتراض ندارد
پدرام محمدی جوان مجردی است که مستاجر یک واحد در ساختمان پنج واحدی در غرب تهران است، او درباره حریم مشاع و تجاوز به آن، روي مشكلات استفاده از پشت‌بام خانه بيشتر تاكيد دارد و مي‌گويد: «همیشه در راهرو‌هاي منتهی به پشت‌بام، همسایه‌ها وسایل اضافی خود را مي‌گذارند و در پشت بام لباس آویزان می‌کنند.» آويزان كردن لباس‌ها توسط ساكنان در پشت بام سبب مي‌شود كه يك پسر مجرد، آن‌هم مستاجر بعضا براي رفتن به پشت بام خجالت بكشد، چون ممكن است يكي از ساكنان خانم مجتمع را در حال آويزان كردن رخت ببيند كه براي او زياد خوشايند نيست. زماني كه مي‌خواهد درباره عملكردش در چنين مواقعي حرف بزند، اول آه عمیقی می‌کشد و ادامه مي‌دهد: «كاري نمي‌توانم انجام دهد جز تذکر دوستانه، چرا که من مستاجرم و معمولا مستاجر حق اعتراض ندارد.»
حوصله راهروهاي دادگاه را ندارم
آقای ابطحی که ساکن یک ساختمان 24 واحدی در شرق تهران است، به شدت از صدای حیوانات خانگی همسایه‌های خود گله مي‌كند، ازآنجا كه در مجتمعي كه او زندگي مي‌كند، تعداد زیادی از واحد‌ها حیوان خانگی دارند، کسی به اعتراض او رسیدگی نمی‌کند، چون او در اقليت است!
ابطحي از وجود قانون آپارتمان‌نشيني ابراز بی‌اطلاعی می‌کند و می‌گوید: «دنبال دردسر نمی‌گردم و حوصله شکایت و مراحل قانونی آن را ندارم.» می‌گوید ترجیح می‌دهد تحمل کند تا اینکه در دادگاه پیگیر پرونده صدای واق واق سگ یا چیز دیگری شود!
خانم بوذری، دبیر بازنشسته آموزش و پرورش و مدیر یک ساختمان 8 واحدی در مرکز تهران است، از وجود قانون آپارتمان‌نشینی کاملا آگاه است و وقتی از او در مورد حریم مشاع و مسائل برخورد با تجاوز به حریم ساکنان می‌پرسيم، می‌گوید: «وقتی شما در اجرای مقررات ساختمان جدی باشید و با احترام و محبت با ساکنان صحبت کنید، مسائلی اینچنینی کمتر پیش می‌آید.» او میگوید هر روز تمام طبقات را بررسی می‌کند و در صورت تخلف، تذکر می‌دهد.
كساني كه نمي‌دانند، كساني كه مي‌ترسند
لااقل در تهران ما با دو دسته كلي رو برو هستيم: يكي آپارتمان‌نشيناني كه اصولا نسبت به حقوق خودشان اطلاعات كافي ندارند و ديگري، كساني كه مي‌دانند حقشان پايمال مي‌شود، اما به هر دليلي، شبيه آقاي ابطحي كه حوصله درگير شدن كارهاي اداري را ندارد، يا پدرام، پسر مستاجري كه فكر مي‌كند حق اعتراض ندارد و... دنبال حق خود نيستند. البته استثناءهايي هميشه بوده و هستند، اما ما درباره استثنائات حرف نمي‌زنيم، آنچه در شهر هست، همين است.