یزدفردا :کلمه زندان را که می شنوید یاد چه می افتید؟ کلمه زندان، بار منفی دارد و آدم را یاد خلافکارها، دیوارهای بلند بارودار، زندانیان خسته و ... می اندازد.اما گاهی نیز، تصاویری از زندان ها ثبت می شود که با معنایی که از زندان در ذهنمان داریم، کلی فرق دارد.
کد خبر: ۱۴۴۷۷۰
تاریخ: ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۱۹:۳۵
همشهری سرنخ: کلمه زندان را که می شنوید یاد چه می افتید؟ کلمه زندان، بار منفی دارد و آدم را یاد خلافکارها، دیوارهای بلند بارودار، زندانیان خسته و ... می اندازد. البته این تصویر، تصویر کاملا درستی است. اما گاهی نیز، تصاویری از زندان ها ثبت می شود که با معنایی که از زندان در ذهنمان داریم، کلی فرق دارد.
فکرش را بکنید که توی زندان ها، غذاهایی بدهند که در هتل های چهارستاره هم ندهند یا زندانیان خانوادگی زندگی کنند یا ... گزارش زیر، نگاهی دارد به عجیب ترین زندان های جهان.
زندان یا هتل؟
بعضی از زندان ها به خاطر رفتار نامناسبی که با زندانی ها دارند، بسیار مشهورند. این زندان ها برای برقراری آرامش متوسل به روش های غیرانسانی می شوند، اما در اسکاندیناوی زندانی به نام هالدن ساخته شده که به دلیل رفتار مناسب با زندانی ها، به عنوان انسانی ترین زندان شناخته شده. این زندان در شهر هالدن نروژ قرار دارد.
زندانی هایی که به هالدن فرستاده می شوند، در آنجا می توانند غذای خوب بخورند و قهوه گرم بنوشند. هر یک از سلول های زندان مجهز به تلویزیون، یخچال فریزر کوچک و یک حمام اختصاصی برای زندانیان است. دور تا دور زندان را جنگل و درختان سرسبز احاطه کرده که منظره ای زیبا را به وجود آورده اند.
شاید باور نکنید، اما در زندان هالدن خطرناکترین قاتل ها و سارقان نگهداری می شوند و این در حالی است که سیستم امنیتی زندان بسیار پایین است و زندانیانی که در هالدن به سر می برند به دلیل شرایط خوب زندان هیچ میلی به فرار ندارند.
زندان سیاه
زندان کریستی در سنت پترزبورگ روسیه قرار دارد. این زندان در دهه 1730 ساخته شده و هر آنچه که از یک زندان قدیمی به سبک روسی بخواهید در آن دیده می شد. زندان کریستی فضایی سرد و تاریک داشت و در چنین فضایی تعداد زندانیان کریستی بیش از ظرفیت معمول بود.
در دهه 1990 طبق آمار گرفته شده 12 هزار و 500 زندانی تا زمان تعطیل شدن کریستی در آنجا نگهداری می شدند، درحالی که ظرفیت زندان 1150 نفر بود. هر سلول زندان کریستی فقط برای یک زندانی طراحی شده بود، اما زندانبان ها 20 زندانی را در یک سلول و در بدترین شرایط نگه می داشتند. از آنجا که در هر سلول یک تختخواب قرار داشت، زندانی ها به نوبت روی تخت می خوابیدند. شرایط نگهداری زندانی ها در کریستی آنقدر بد بود تا اینکه با شورش خود زندانبان برای همیشه بسته شد.
تمرینات صبحگاهی عجیب
زندان سیبو در فیلیپین، یکی دیگر از زندان های معروف جهان است که امکانات امنیتی آن بسیار بالاست و ظرفیت این زندان به 1600 نفر می رسد. موضوعی که باعث شد تا این زندان در ردیف عجیب ترین زندان های جهان جای بگیجرد، این بود که بین سال های 2005 تا 2010 رئیس این زندان تصمیم گرفت برای سلامت روانی و جسمی زندانیان تمرین های ورزشی هماهنگی را ارائه دهد.
هر روز صبح «اف گارسیا»، رئیس زندان در مراسم صبحگاهی حاضر می شد تا باحضور او و برنامه ورزشی اجرا شود. گارسیا همه تمرینات زندانیان را فیلمبرداری کرده و آنها را برای نمایش در اینترنت می گذاشت. با وجود اینکه بیشتر زندانی های سیبو قاتل و بسیار خطرناک هستند اما این روش تمرینات ورزشی روی آنها تاثیر مثبت زیادی گذاشته و با استقبال زندانی ها روبرو شده است.
راه درخشان
زندان گراند کانتو در پرو به نام راه درخشان نیز معروف بود. این زندان تا زمان باز بودن توسط خود زندانی ها اداره می شد. اگرچه در این زندان مثل همه زندان ها، نگهبانی نگهبانی می دادند، اما طولی نکشید که به خواست خود زندانی ها همه کارهای زندان به آنها محول شد. زندانیان قانون خود را در زنندان وضع کردندن و برنامه ریزی های کاری و مطالعاتی انجام دادند. مسئولان زندانی وقتی متوجه شدند که با چنین روشی، زندانیان میل بیشتری به ماندن در زندان دارند و کمتر فرار می کنند، مانع این کار نشدند.
قدم زدن در گرما
ماریکوپا کانتی در آریزونا، کلانتری به نام «جوآرپایو» دارد. مردی که وقتی به ریاست زندان ماریکوپا کانتی رسید، روشی متفاوت برای رفتار با زندانیان را انتخاب کرد. این رئیس زندان معتقد است که باید زندانیان را تا جایی که امکان دارد مسخره کرد و برای همین آنها را در گرمای وحشتناک آریزونا در چادرهایی از جنس کرباس که مخصوص زندانی ها تهیه شده، نگه می دارد. زندان ماریکوپا به نام «شهر چادری» نیز مشهور است.
زندانیان چه زن و چه مرد، در گرمای آریزونا در چادر نگه داشته می شوند و هیچگونه تجهیزات خنک کننده ای ندارند. آنها حتی مجبورند در ساعت های استراحت، تفریح و قدمزنی نیز در گرمایی سوزان راه بروند. هر چند تاکنون اعتراضات زیادی نسبت به رفتار بد با زندانیان ماریکوپا صورت گرفته و چنین رفتاری را غیرانسانی خوانده اند اما رئیس این زندان معتقد است «همانطور که نیروهای ارتش می توانند گرمای طاقت فرسا را تحمل کنند، پس زندانیان شهر چادری هم قادر به تحمل این گرما هستند.»
زندان خانوادگی
زندان آرانجوئز از عجیب ترین زندان های دنیاست که در آن سلول های خانوادگی پنج ستاره ای ساخته شده. در و دیوار این سلول ها با شخصیت های دنیای کارتونی تزئین شده و تختخواب های کودک در سلول ها گذاشته شده تا کودکان بتوانند تا سن سه سالگی همراه والدین خود در زندان زندگی کنند. زندانی ها برای تامین مخارج فرزندانشان می توانند در سوپرمارکت زندان کار کرده و درت کلاس های آموزشی شرکت کنند.
سلول های خانوادگی برای این ساخته شد که کودکان بتوانند در کنار والدین زندانی خود بزرگ شوند و در عین حال احساس نکنند زندانی هستند. زندانی هایی که بچه دارند، در کلاس هایی شرکت می کنند تا به آنها آموزش های لازم برای تربیت فرزند داده شود. کودکان علاوه بر اینکه می توانند در کنار والدین خود باشند، از امکاناتی مانند مهد کودک و حیاط بازی هم استفاده می کنند. هر چند در زندان آرانجوئز امکانات رفاهی زیادی برای کودکان فراهم شده اما در این بین بحث های بسیاری درباره اینکه آیا زندان محل مناسبی برای رشد کودکان است یا خیر درگرفته است.
رستوران در زندان
ایتالیا به علت های گوناگونی مشهور است؛ از جمله به خاطر زندانی به نام «فورتزا مدیسئا». آشپزهای این زندان غذاهایی می پزند که فقط سر میز غذای رستوران های چهار ستاره دیده می شود. عجیب تر اینکه آشپزها، خود زندانی ها هستند.
در سال 2006 در یک برنامه بازپروری مسئولان زندان تصمیم گرفتندداخل فوراتزا یک رستوران راه اندازی کنند و از زندانی ها به عنوان پیش خدمت و آشپز استفاده کنند. این پروژه با موفقیت زیادی روبرو شد و نه تنها مشتری های زیادی جذب این زندان شدند، بلکه توجه های بین المللی نیز به این زندان جلب شد. از سال 2007 به بعد مشتری های رستوران آنقدر زیاد شدندن که برای خوردن غذا در این رستوران یک هفته زودتر می بایست میز رزرو می شد. با وجود اینکه شام خوردن در این زندان برای خیلی ها کمی ناراحت کننده است و احساس امنیت کمتری دارند، اما ما مشتری ها می بایست برای ورود به این رستوران عدم سوء سابقه داشته باشند. میز، صندلی ها و ظروف رستوران فورتزا به دلیل مسائل امنیتی پلاستیکی است تا مبادا زندانی ها دست به عمل خطرناکی بزنند.
زندان قفس سنجاب
زندان قفس سنجاب در ایالت آیوا از سال 1969 تعطیل شد اما تا پیش از بسته شدن، قفس سنجاب به دلیل طراحی خاصی که داشت، از عجیب ترین زندان ها به شمار می رفت. ساختمان آجری این زندان در سال 1885 با هزینه ای تقریبا برابر با 30 هزار دلار ساخته شد که تقریبا 75 درصد از این مقدار پول صرف ساخت قسمت مرکزی زندان شد که به صورت دایره وار می چرخید.
هر طبقه به 10 سلول استوانه ای شکل تقسیم بندی شده بود. هدف از ساخت این زندان امنیت بسیار بالا با کمترین توجه زندانبان ها بود. زندانبان ها برای نگهبانی دادن مجبور به راه رفتن در راهروها نبودند. آنها می توانستند در مرکز زندان دایر مشکل بنشینند و بدون اینکه لازم به چرخیدن باشد، چشم از زندانی ها برندارند و نگاهشان به آنها باشد.
زندان یا شهر؟
زندان «سنت پدرو» از عجایب بولیوی است که نزدیک به 1500 زندانی را در خود جای داده. اما این، تعداد زندانی ها نیست که این زندان را به مکانی عجیب تبدیل کرده، بلکه محوطه زندان و مغازه ها، رستوران ها، آرایشگاه ها و حتی هتلی که در این زندان ساخته شده، آن را به جایی شگفت انگیز و دیدنی تبدیل کرده است.
در زندان سنت پدرو، زندانیان می توانند در کنار خانواده شان زندگی کنند و بدون ترس از دستگیر شدن توسط نگهبان ها، به خیابان که در حقیقت همان زندان است، بروند، خرید کنند ودر رستوران غذا بخورند. داخل محوطه زندان نه تنها هیچ نگهبانی دیده نمی شود بلکه خبر از سلول های تنگ و تاریک با میله های آهنی نیست و همه می توانند آزادانه در این زندان بچرخند. مهمترین نکته درباره سنت پدرو این است که اگر زندانی ها هستند که باید مشکلات خود را حل کنند.
زندان سنت پدرو به هشت بخش تقسیم شده. این زندان از منطقه فقیرنشین شروع میشود و تا بخش های اشرافی نشین ادامه دارد. در بخش اشرافی نشین زندانی ها دارای سلول های اختصاصی با حمام، آشپزخانه، تلویزیون و حتی جکوزی هستند. البته اجاره ماهانه این سلول های مجهز بین هزار تا 1500 دلار می باشد از این رو بیشتر زندانی ها در منطقه شلوغ و فقیرنشین زندگی می کنند.
البته این زندانی ها هم باید کرایه سلول هایشان را پرداخت کنند و برای همین می بایست مثل افراد عادی در زندان کار کنند. بعضی از زندانی ها سبزی فروشی می کنند و عده ای دیگر در رستوران مشغول کارند. خلاصه در زندان سنت پدرو هر زندانی مثل یک فرد عادی آزادانه در شهر می چرخد و کار می کند تا هزینه زندگی خودو خانواده اش را تامین کند.