زمان : 27 Ordibehesht 1392 - 18:14
شناسه : 69503
بازدید : 6987
ﻣﺸﺎرﻛﺖ ﺷﻬﺮوﻧﺪان درﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺷﻬﺮي(10نظر) ﻣﺸﺎرﻛﺖ ﺷﻬﺮوﻧﺪان درﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺷﻬﺮي(10نظر) محمد فرزین فر مدیر فرهنگی و استاد دانشگاه پیام نور طبس

محمد فرزین فر- مدیر فرهنگی و استاد دانشگاه پیام نور طبس / قوانين و مقررات شهري را مي توان به عنوان يکي از مهم ترين نقاط اتصال بين مديريت شهري و شهروندان قلمداد نمود. به تعبير بهتر بازيگران عناصر اصلي مديريت شهري در پرتو قوانين و مقررات شهري ضمن تعريف نقش براي خود و ساير اعضا مي توانند شهروندان را در اداره امور مشارکت دهند و مفهوم شهروندي را محقق سازند.

به طور کلي، بحث در خصوص حقوق شهروندي، خود يک بحث مستقل و جامع است. ضوابط و مقررات شهر يا به تعبير ديگر حقوق شهري در صورت انطباق با اصل بهره مندي که در عبارت حقوق شهروندي خلاصه مي گردد، بسيار کارآمد ارزيابي مي شوند. نتايج بررسي مجموعه مقررات شهري و طرح هاي توسعه و عمران مصوب شوراي عالي شهرسازي و معماري ايران از تاريخ تاسيس تاکنون ،حاکي است که متاسفانه چنين رويکردي در مجموعه ضوابط و مقررات عمومي شهري کمتر ديده شده است .يک شهروند يک عضو رسمي يک شهر،ايالت يا کشور است اين ديدگاه ، حقوق و مسووليت هايي را به شهروند ياد آور مي شود که در قانون پيش بيني و تدوين شده است. از نظر حقوقي جامعه نيازمند وجود مقرراتي است که روابط تجاري، اموال، مالکيت، شهرسازي،سياسي و حتي مسايل خانوادگي را در نظر گرفته و سامان دهد. از اين رو از ديد شهري موضوع حقوق شهروندي، روابط مردم شهر، حقوق و تکاليف آنان در برابر يکديگر و اصول و هدفها و وظايف و روش انجام آن است. در واقع حقوق شهروندي آميخته است از وظايف و مسووليتهاي شهروندان در قبال يکديگر، شهر و دولت يا قواي حاکم و مملکت و همچنين حقوق و امتيازاتي که وظيفه آن حقوق بر عهده مديران شهري (شهرداري)، دولت يا به طور کلي قواي حاکم مي باشد. به مجموعه اين حقوق و مسووليت ها، "حقوق شهروندي" اطلاق ميشود.

ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﻫﺪف ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺷﻬﺮي را ﻣﻲﺗﻮان در ارﺗﻘﺎي ﺷﺮاﻳﻂ ﻛﺎر و زﻧﺪﮔﻲ ﺟﻤﻌﻴـﺖ ﺳـﺎﻛﻦ، درﻗﺎﻟـﺐ اﻗﺸـﺎر و ﮔـﺮوهﻫـﺎي ﻣﺨﺘﻠـﻒ اﺟﺘﻤـﺎﻋﻲ و اﻗﺘﺼـﺎدي و ﺣﻔﺎﻇـﺖ از ﺣﻘـﻮقﺷﻬﺮوﻧﺪان، ﺗﺸﻮﻳﻖ ﺑﻪﺗﻮﺳﻌﺔاﻗﺘﺼﺎدي و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﭘﺎﻳﺪار و ﺣﻔﺎﻇﺖ از ﻣﺤﻴﻂ ﻛﺎﻟﺒﺪي داﻧﺴﺖ. راﺑﻄﻪ ﺷﻬﺮ و ﺷﻬﺮوﻧﺪي دو ﺳﻮﻳﻪاﺳﺖ. اﻧﺴﺎنﻫـﺎ ﺷـﻬﺮ را ﻣﻲﺳﺎزﻧﺪ و ﺷﺮاﻳﻂ ﺷﻬﺮﻫﺎ درزﻧﺪﮔﻲ آﻧﻬـﺎ ﺗـﺎﺛﻴﺮ ﻗـﺎﻃﻊ و اﻣﻜﺎن ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ دارد. اﺻﻼح ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺷـﻬﺮي و ﺑﻬﻴﻨـﻪﻛـﺮدنﺷﻬﺮﻧﺸﻴﻨﻲ ﺑﻪ اﺻﻼح و ﺑﻬﻴﻨﻪﻛﺮدن اﻳﻦ راﺑﻄﻪ ﻧﻴﺎزدارد ﻛﻪ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺷﻬﺮي ﺳﺎزﻣﺎﻧﺪﻫﻲ اﻳﻦ ارﺗﺒﺎط را ﺑـﺮ ﻋﻬـﺪه دارد، و ﺑﺎﻳﺪ ﻫﻤﺔ ﺟﻮاﻧﺐ ﻣﻮﺿـﻮع را ﻣـﺪﻧﻈﺮ داﺷـﺘﻪ، ﺑـﺎ دﻗـﺖ ﺑﺮرﺳﻲ ﻧﻤﺎﻳﺪ، ﭼﺮا ﻛﻪ ﺑﺮاي دﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ اﻳﺪه آل (ﺷﻬﺮﭘﺎرك،روان، ﺳﺒﺰ، ﭘﻮﻳﺎ، ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ) راﻫﻲ ﻃﻮﻻﻧﻲ و ﺧﻄﻴﺮيﭘـــﻴﺶ روي ﻣـــﺎ ﻧﻬـــﺎده اﺳـــﺖ و ﺗـــﻼش ﻋﻈﻴﻤـــﻲﻣــﻲﻃﻠﺒــﺪ.

ﻣﺸــﺎرﻛﺖﺷﻬﺮوﻧﺪان در ﺗﺼﻤﻴﻢﮔﻴـﺮيﻫـﺎ، ﺑﺮﻧﺎﻣـﻪرﻳـﺰيﻫـﺎ و ﻛﻠﻴـﻪﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎ و اﻣﻮر ﺷﻬﺮي، ﻣﻮردﺗﻮﺟﻪﻣﺪﻳﺮان، ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳـﺰان و ﺻﺎﺣﺐ ﻧﻈﺮان ﺗﻮﺳﻌﻪاﺟﺘﻤﺎﻋﻲ اﺳﺖ. ﻣﺸﺎرﻛﺖ، ﻓﺮاﻳﻨـﺪ ﺗﺤﻠﻴﻠﻲ ﺑﺮ ﺳﻨﺠﺶ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ ﻣﺸﺎرﻛﺖ ﺷﻬﺮوﻧﺪان درﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺷﻬﺮي ،درﮔﻴﺮ ﺷﺪن ﻛﻠﻴﻪﮔﺮوهﻫﺎي ﻣﺮدم درﻫﻤﻪﻣﺮاﺣـﻞ ﺗﻮﺳـﻌﻪ ﺟﻬﺖ ﻇﻬﻮر ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲﻫﺎ، ﻗﺎﺑﻠﻴﺖﻫﺎ و درﻧﺘﻴﺠﻪرﺷﺪ و ﺗﻌﺎﻟﻲﻣــﺎدي و ﻣﻌﻨــﻮي آﻧﻬﺎﺳــﺖ و ﺑــﻪﻫﻤــﻴﻦ ﺧــﺎﻃﺮ ﺷــﺎﻳﺪ درﺳﺎلﻫﺎي اﺧﻴﺮ ﻫﻤﻮاره در ﻣﺤﺎﻓﻞ ﻋﻠﻤﻲ و ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻛﺸـﻮر، ﻣﻮﺿﻮع ﻣﺸﺎرﻛﺖ ﺷﻬﺮوﻧﺪان در اﻣـﻮر ﺷـﻬﺮﻫﺎ، در ﺻـﺪرﮔﻔﺘﻤﺎن ﻫـﺎي اﺟﺘﻤـﺎﻋﻲ و ﺳﻴﺎﺳـﻲ ﺟﺎﻣﻌـﻪﻗـﺮار داﺷـﺘﻪ، ﻫﻤﮕﺎن از آن ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻋﻨﺼﺮي ﻣﻬﻢ در ﺟﻬﺖ رﺳﻴﺪن ﺑـﻪدﻣﻮﻛﺮاﺳﻲ و ﺗﻮﺳﻌﻪﭘﺎﻳـﺪار ﺳـﺨﻦ راﻧﺪﻧـﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ، ﻣﻲﺗﻮان ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﻣﺸﺎرﻛﺖ ﻣـﺮدم درروﻧﺪ ﺗﺼﻤﻴﻢﮔﻴﺮي ﺷﻬﺮي، ﻳﻜﻲ ازﻋﻨﺎﺻﺮ اﺻﻠﻲ ﺣﻜﻮﻣﺖﻣﺮدﻣﻲ ﺑﻮده، اﻓـﺰاﻳﺶ ﻣﺸـﺎرﻛﺖ ﻣـﺮدم دراﻣـﻮر ﺷـﻬﺮي،ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ در اﻳﺠﺎد ﺗﻌﺎدل ﺷﻬﺮي، ﻧﻘـﺶ ارزﻧـﺪه اي را اﻳﻔـﺎ ﻧﻤﺎﻳﺪ. اﮔﺮ ﺷﻬﺮوﻧﺪان، ﻣﺸﺎرﻛﺖ در ﺷﻬﺮ را ﺑـﻪ ﻣﻨﺰﻟــﻪﻣﺸــﺎرﻛﺖ در ﺳﺮﻧﻮﺷــﺖ ﺧــﻮﻳﺶ ﺑﺪاﻧﻨــﺪ، در اﻳــﻦ ﺻــﻮرت، ﺷــﻬﺮوﻧﺪان درﻗﺎﻟــﺐ ﮔــﺮوهﻫــﺎي ﻛــﺎري ﺑــﻪﺷﻜﻞﮔﻴﺮي و ﺗﻘﻮﻳﺖ ﺧﺼﺎﻳﺼﻲ ﻧﻈﻴﺮ ﺧﻮدرﻫﺒﺮي، ﺧـﻮدﻣﺴﺆوﻟﻴﺖورزي، ﻣﺒﺎدرت ورزﻳﺪه، زﻣﻴﻨﻪرا ﺑـﺮاي ﺗﻐﻴﻴـﺮ وﺗﺤﻮل در ﺟﻬﺖ ﺗﻠﻄﻴﻒ و ﭘﻮﻳﺎﻳﻲ ﺷـﻬﺮي آﻣـﺎده ﺧﻮاﻫﻨـﺪﺳﺎﺧﺖ. ﻧﻬﺎﻳﺖ اﻣﺮ اﻳﻦ ﻛـﻪ، ﻣﺸـﺎرﻛﺖ ﻋﻨﺼـﺮ ﺣﻴـﺎﺗﻲ درﻓﺮاﻳﻨﺪ ﺗﻮﺳﻌﻪﭘﺎﻳﺪار ﺗﻠﻘﻲ ﮔﺮدﻳﺪه، ازآن ﺑﻪﻋﻨـﻮان ﺣﻠﻘـﻪ ﻣﻔﻘﻮده ﻓﺮاﻳﻨﺪ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻳﺎد ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ و ﺑﻪ اﻋﺘﻘﺎد ﺻﺎﺣﺒﻨﻈﺮان،ﻣﺸﺎرﻛﺖ ﻣﻮﺟﺐ اﻓـﺰاﻳﺶ ﺷﺎﻳﺴـﺘﮕﻲ و ﻛﺮاﻣـﺖ دراﻓـﺮاد ﻣﻲﮔﺮدد

اﻣـــﺮوزه ﺷـــﻌﺎرﺗﻤـــﺎمﺟﺎﻣﻌﻪﺷﻨﺎﺳﺎن ﺷﻬﺮي اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ واژه ﺷﻬﺮوﻧﺪي؛ ﻳﻌﻨـﻲﻓﺮد ﺧﻮدرا از ﺷـﻬﺮ و ﺷـﻬﺮ را از ﺧـﻮد ﺑﺪاﻧـﺪ و دراﻳـﻦﺷﺮاﻳﻂ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻬﺘﺮ ﻣﻲﺗﻮاﻧـﺪ زﻧـﺪﮔﻲ ﻛﻨـﺪ ﻛـﻪاﻟﺒﺘـﻪدرﺗﺤﻘﻖ واژه ﺷﻬﺮوﻧﺪي و آﮔﺎهﺳﺎزي ﻣـﺮدمﻳـﻚ ﺟﺎﻣﻌـﻪ ازاﻳﻦ اﺻﻞ و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺑﺤـﺚ ﺣﻘـﻮق ﺷـﻬﺮوﻧﺪي، آﻣـﻮزش ﻧﻘﺶ اﻧﻜﺎرﻧﺎﭘﺬﻳﺮي دارد ﻛﻪدرﻛﺸﻮرﻣﺎ ﻧﻴﺰ اﮔﺮ ﭼﻪ ﻃـﻲﺳﺎلﻫﺎي اﺧﻴﺮ رﺳﺎﻧﻪﻫـﺎي ﺟﻤﻌـﻲ و ﺑﺨﺼـﻮص رادﻳـﻮ وﺗﻠﻮﻳﺰﻳﻮن ﮔﺎمﻫﺎﻳﻲ در ﺟﻬﺖ اﻃﻼع رﺳـﺎﻧﻲ ﺑـﻪ ﺷـﻬﺮوﻧﺪان درﺑﺎره وﻇﺎﻳﻒ ﺷﻬﺮوﻧﺪي و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺣﻘﻮق ﺷﻬﺮوﻧﺪي درﺟﺎﻣﻌﻪ، ﺑﺮداﺷﺘﻪاﻧﺪ، اﻣﺎ ﺑﻪﻧﻈـﺮ ﻣـﻲرﺳـﺪ ﻛـﻪﺑﺎﻳـﺪ اﺻـﻞآﻣﻮزش ﺑﺎ ﺟﺪﻳﺖ ﺑﻴﺸﺘﺮي از ﺳﻮي ﻣﺴﺆوﻻن ﭘﻴﮕﻴﺮي ﺷﻮد

نتیجه:

1- ارزيابي شهروندان از پيامدهاي مشارکت مثبت بوده، بيشتر شهروندان معتقد بودند که مي توانند با مشارکت در مديريت شهري تاثيرگذار باشند. 2- هر چه ميزان رضايتمندي افراد از خدمات رساني مديران شهري بيشتر باشد، به همان ميزان تمايل به مشارکت در مديريت شهري افزايش مي يابد 3- هرچه احساس مالکيت؛ يعني مدت زمان سکونت و نوع مالکيت (ملکي) بيشتر باشد، به همان اندازه مشارکت افزايش پيدا مي کند. 4- و اينکه وضعيت اقتصادي و اجتماعي شهروندان برمشارکت تعيين کننده است، با بهتر شدن وضعيت اقتصادي و اجتماعي ميزان مشارکت هم بالا مي رود.

راﻫﻜﺎرﻫﺎ و ﭘﻴﺸﻨﻬﺎدﻫﺎ:

1- ﺑﺮﮔﺰاري ﺟﻠﺴﺎت ﻣﺴﺘﻤﺮ ﻣـﺪﻳﺮان ﺑـﺎ ﻣـﺮدم درزﻣﺎنﻫﺎي ﻣﺸﺨﺺو ﻧﻈﺮ ﺧﻮاﻫﻲ از ﺷﻬﺮوﻧﺪان در ﺧﺼﻮص اﺟـﺮايﻃﺮحﻫﺎي ﺷﻬﺮي؛

2- ﻃﺮاﺣﻲ ﺳـﺎﻳﺖﻫـﺎي ﻧﻈـﺮ ﺧـﻮاﻫﻲ ، اﻳﺠﺎد و راه اﻧﺪازي ﺧﻄﻮط ﺗﻠﻔﻦ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﺑـﺮاي ارﺗﺒﺎط ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﺷﻬﺮوﻧﺪان ﺑﺎ ﻣﺪﻳﺮان و ﺑﺮﻗـﺮاري رواﺑﻂ اﻟﻜﺘﺮوﻧﻴﻜﻲ و ﺣﺮﻛﺖ ﻛـﺮدن ﺑـﻪ ﻃـﺮف ﺷـﻬﺮداري اﻟﻜﺘﺮوﻧﻴﻜﻲ؛

3- ﺑﺮﮔﺰاري ﺟﺸﻦﻫﺎ و ﻣﺮاﺳـﻢ ﻣﺤﻠـﻲ ﺑـﺮاي ﺑـﺎﻻﺑﺮدن ﺗﻌﻠﻖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺷﻬﺮوﻧﺪان؛

4- ﻣﺴﺎﻋﺪت رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ و وﺳﺎﺋﻞ ارﺗﺒـﺎط ﺟﻤﻌـﻲ درﺟﻬــﺖ ﻓﺮﻫﻨــﮓ ﺳــﺎزي، ﻣﺨﺼﻮﺻــﺎً اﻃــﻼع رﺳــﺎﻧﻲ درﺧﺼﻮص ﺿﺮورت ﺷﺮﻛﺖ داوﻃﻠﺒﺎﻧﻪ ﺷـﻬﺮوﻧﺪان دراﻣـﻮرﺷﻬﺮي؛

5- ﺟﻠﺐ اﻋﺘﻤﺎد ﺷـﻬﺮوﻧﺪان از ﻃﺮﻳـﻖ ﺑـﻪ ﻓﻌﻠﻴـﺖرﺳﺎﻧﺪن ﻧﻈﺮات ﺷﻬﺮوﻧﺪان