باشد که به خود آييم و بدانيم که از کجا آمده ايم، در کجاييم، و به کجا خواهيم رفت؟و شما اي عزيزي که خود را خدمتگزار جانبازان و آزادگان مي دانيد، آيا در اين مقطع فکر نموده ايد که در برابر متواضع ترين فرد عالم هستي، ايستاده اي و در خدمت ايشان هستي و هر گونه خدمت به او حسنات بي شمار و هر گونه کوتاهي براي او، عذاب دوزخ را به همراه خواهد داشت. به خود آييم، تا خداي نخواسته مديون خون شهدا و زجر و دردآزادگان وجانبازانمان نباشيم.
* شهیدان شاهدی از جنس ایثار ، عاشقان شهادتی که بعد از شهادت یاران و دوستان خود مظلومانه ما را نگریستند ، ما را تحمل کردند ، بر ما گریستند و ، صبورانه دم بر نیاوردند .
* یارانی از جنسِ غافله ی شهیدان ، که پس از تحملِ دردِ تُند و تیزِ!! ترکشِ توپ و خمپاره ، دردِ جانفرسای ماندنِ بعد از شهدا را ، نیز به جان خریدند به آن امید که : در بینِ ما بمانند تا ما در راه نمانیم !!
* یارانی که با لبخندِ شیرین شان ، اجابتِ دعایشان را در ماندن دیدند و دردِ جانبازی را چشیدند تا ما مزّه ی فتح و پیروزی و عافیت را .
* شهدایی از جنسِ جانباز .... و جانبازانی از جنسِ شهدا .
* جانبازانی از جنسِ نور ، سالاري هاي از جنسِ ایثار ، که روزی شجاعانه در راه اهدافِ والای خویش ، و در راه دفاعِ از آرمان های انقلاب ، جانِ شیرین و سلامت و تندرستی خویش را در طبقِ اخلاص ، تقدیمِ امام و انقلاب کردند .
* از جانِ خویش خرج کردند ، پای بر میدانِ جنگ نهادند ، رنج سالها اسارت را تحمل كردند , از پای خویش گذشتند و درد جانبازي را تحمل كردند ، و با تکیه بر غرور مردانه ی خویش ، ایستادند تا اسلام و ایران ، همچنان بر پای خویش محکم و استوار باقی بماند
* مردانی که به هنگامِ رزم ، چون در برابر پرسشی از جنسِ عقل و منطق و محافظه کاری قرار می گرفتند ، تنها با پاسخی از جنسِ عشق ، و لبخندی از جنسِ رضایت ، کارِِ خویش را فقط ادای وظیفه می دانستند و هنوز هم در مسند اداري خود اِصرارِ بر تداومِ این وظیفه و خدمت رساني به قشر كارگر دارند .
* آری ؛ براستی که ، چه ساده و بی ریا و بی تکلفند .
* چه زیباست مردانگی آموختن از قامت استوار و سینه ی ستبرِ جانبازان و آزادگاني که در اوج ایثار و شجاعت ، لبریز از هوش و ذکاوت و مصداق حقیقی تواضعند
* چه زیباست درس گذشت آموختن از انسان هایی که قامت شان تجسم واقعی گذشت است .
* چه زیباست درس ایثار آموختن از انسان هایی که تندیس های مجسم و مصداق های حقیقی ایثارند .
* چه زیباست آموختن از شمایی که در طول تاریخ انقلاب با فریاد رسای خویش مدرس واقعی گذشت و ایثار بوده و هستید .
* چه زیباست طنین فریاد رسایتان ،که فریادی است نه از جنسِ کلام ، که از جنسِ سکوت ، نه از جنسِ ادعا که از جنسِ عمل .
* خدا حق تان را بر ما حلال کند که از سلامت و زندگي و آسايش خویش برای ما گذشتید ، از حق حیاتِ خویش پل ساختید تا ما به سلامت بر ساحلِ عافیت فرود آییم .
* با شما هستم ای سالاريها کشور و شهر و دیار ما ؛ خدا حق تان را بر ما حلال کند
* خدا حق تان را بر ما حلال کند که هماره مامور به وظیفه بوده اید و فارغ از محصول و نتیجه . و تنها چشم به خدا دوخته اید و وعده هایش . خدا حق تان را بر ما حلال کند.
* از خود می پرسم براستی چگونه می توان حق این دُرهای پُر ارزش معنوی را پاس داشت؟
* انتظار و توقع راد مردانی چون سيد حسين سالاري از جامعه چیست ؟
* کدامین پاداش از طرف جامعه می تواند پاسخ کمترینی بر این ایثار و فداکاریشان باشد؟
پاسخ این پرسش ها را ، چگونه می توان دریافت ؟
* پاسخ پرسش های خویش را به یقین خواهیم یافت اگر ، پای کلامِ راد مردانی چون ( آزاده و جانباز سيد حسين سالاري ) بنشینیم ؛
* قطعاً به یقین ، درخواهیم یافت ، که جز :
دفاع از حریم ولایت
و اشتیاق به پیشرفت و اعتلای ملت ،
و گسترش عدل و عدالت
او و امثال او را ،
خواسته ای دیگر نیست .
چندي است كه سيد حسين سالاري جانباز و آزاده و مسئول اداره كار , رفاه و امور اجتماعي شهرمان مهريز در بستر بيماري است امسال براي اولين سالي است كه حضور فعال فرمانده پايگاه شهداي كارگر مهريز در هفته كارگر در جمع كارگران شهرستان ناپيداست هر چند جاي او بسيار خاليست اما دعاي تمامي كارگران و خانواده هايشان ارزوي سلامتي و تندرستي وي است