زمان : 18 Farvardin 1392 - 19:30
شناسه : 67392
بازدید : 5301
کارگر بی‌نوا متضرر نهایی بی‌مدیریتی و بحران مالی در کارگاه‌ها آیا مي شود سال نو را به كارگران تبريك گفت؟؟؟ کارگر بی‌نوا متضرر نهایی بی‌مدیریتی و بحران مالی در کارگاه‌ها کارگری به خانه کارگر طبس می‌آید و در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده می‌گوید که مجبور شده قلک فرزندش را بشکند...

طبس- سرپرستی یزدفردا: علی محمدی، مسئول امور اعضا و آموزش خانه کارگر طبس در وبسایت رسمی این تشکیلات می نویسد:

کارگری به خانه کارگر طبس می‌آید و در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده می‌گوید که مجبور شده قلک فرزندش را بشکند...

آنچه می‌گویم درد دل یکی از هزاران کارگر در کارگاه‌های مختلف صنعتی و غیرصنعتی و کوچک و بزرگ این شهر است.

آیا شایسته است کارگری حداقل حقوق قانونی و ماهیانه را دریافت کند و در عین حال برای چند ماه متوالی از همان هم محروم باشد؟ مدیرانی که به خود اجازه می‌دهند حقوق کارگر را برای چند ماه پرداخت نکرده و حق قانونی او را غصب کنند، آیا فکر کرده‌اند که در پیشگاه خدای متعال مدیون کارگر و خانواده‌اش هستند؟ چرا باید کارفرما یا پیمانکار به بهانه‌های مختلف حقوق کارگر را با تأخیر پرداخت کنند؟ مگر کارگر بی‌نوا مقصر بی‌مدیریتی یا بحران مالی کارگاه است؟

حال وضعیت کارگر این‌گونه است که:

هیچ بانکی وام نمی‌دهد، بقالی سرکوچه دیگر به وی نسیه نمی‌دهد! مدتی است از گوشت خبری نیست! میوه که از سبد خانوارشان حذف شده است!

شنیدم مردم برای خرید برنج و گوشت ارزان صف کشیده بودند، اما بدون پول نمی‌شود حتی در صف نانوایی ایستاد! نباید بیمار شوند چون جرأت رفتن به مراکز درمانی را ندارند! آخر مدت ۷ ماه است که حقوق خود را دریافت نکرده‌اند!

آیا خانواده دچار تزلزل نمی‌شود؟ آیا توان روحی و حتی جسمی چنین خانوادهایی مورد هجوم انواع بیماری‌های روحی و جسمی قرار نمی‌گیرد؟ آیا سرپرست خانواده شب را می‌تواند در خواب راحت و آرام باشد؟ چه تضمینی است که به دنبال مشاغل کاذب نرود؟ آیا چنین کارگری می‌تواند فرزند خود را به خانه بخت بفرستد تا از سن ازدواجش نگذرد و به فساد گرایش نیابد؟ و چندین سئوال دیگر که نمی‌دانم این سئوالات را چه کسی پاسخگوست.

این سوالاتی است که ذهنم را با صحبت یکی از کارگران در محل دفتر خانه کارگر طبس که مدعی بود قلک فرزندش را شکسته است و اشک در چشمانش حلقه زده بود، پریشان کرده است.

حقوق اندک کارگران پاسخگوی مخارج آن‌ها نیست، اما در عین حال افزایش بی‌رویه قیمت‌ها کاهش بیش از پیش قدرت خرید کارگران را درپی دارد.

دغدغه عمومی کارگران حقوق اندک آنان است، کارگرانی که امیدوار به افزایش حقوق‌شان بودند که این امید و اندک خواسته آنان نیز با تعیین دستمزد ۴۸۷ هزار تومانی در سال ۱۳۹۲ محقق نشد.

قیمت کالاهای اساسی تقریباً سه برابر شده؛ اما دستمزد چه؟ و در این اندیشه‌ام که با این حقوق اندک سال آینده چه در پیش روی خواهیم داشت؟ آیا می‌شود سال نو را به کارگران تبریک گفت؟