زمان : 13 Esfand 1391 - 16:06
شناسه : 66312
بازدید : 13614
رونمایی ازکتاب دکتر محمد علی اسلامی  در یزد رونمایی ازکتاب دکتر محمد علی اسلامی در یزد دکتر احمد ابویی

یزدفردا :دکتر احمد ابویی"باید اعتراف کنم که من به تازگی با اثار دکتراسلامی ندوشن اشنا شدم  چند ماه قبل اولین کتابی را که از ایشان خواندم از کتابفروشی اگاه خریدم کتابی بود شامل تعدادی از یادداشت های  ایشان در موضوعات متعدد  ،نثر روان وفاخری داشت  .اسم کتاب، (گفتن نتوانیم ،نگفتن نتوانیم ) بود شاید انتخاب هوشمندانه ی اسم کتاب باعث شد که کتاب را بخرم اسم کتاب به نوعی تداعی حال وروز این روزهای خودم بود
از طریق همین کتاب ودر طول نوشته های ان  با یکی دیگر از اثار ایشان که خاطرات ایشان بود اشنا شدم کتابی به نام روزها ، کتاب را چند ماه بعد از کتابفروشی نیکو روش خریدم  . کتاب روزها خیلی جذاب تر از کتاب قبلی بود .و سریع خوانده شد استاد خاطرات خود را از کودکی تا 14 سالگی در این کتاب نوشته بود . کتاب  روزها مجموعه ای بود از خاطرات ایشان  که حاوی اطلاعات خیلی خوبی از وضعیت اجتماعی ،فرهنگی ،سیاسی  ومذهبی مردم یزد بود. در طول خواندن کتاب به ریشه خیلی از لغات واداب ورسوم یزد پی می بریم به نظر کتاب شازده حمام دکتر پاپلی به ان خیلی شبیه می باشد خواندن ان را به همه یزدیها وعلاقه مندان به فرهنگ  توصیه می کنم
به صورت خیلی اتفاقی از خبربرگزاری رونمایی از جلد چهارم روزها در یزداگاه شدم .چند چیز برایم جالب بود  اول اینکه با وجود اینکه ایشان یکی از مفاخر کشور ویزد محسوب میشوند ولی این برنامه هیچ تبلیغاتی نداشت دوم اینکه این برنامه قرار بود در سالن اجتماعات کتابخانه وزیری برگزار شود اگر چه این مکان سالن جمع وجور ومجهزی می باشد اما احساس می کردم سالن های بهتر وبزرگتری برای برگزاری این مراسم در یزد وجود داشت .اما بهر حال با تردید روز پنج شنبه 10 اسفند به طرف مسجد جامع یزد وکتابخانه وزیری رفتم . پارچه خیر مقدم تازه درحال نصب بود احساس کردم که احتمالا حساسیتهایی وجود داشته که ترجیح داده شده برنامه بی صر وصدا برگزار شود . شروع مراسم اگرچه ساعت 17 اعلام شده بود اما به روال همیشگی برنامه های ایرانی با نیم ساعت تاخیر شروع شد سالن اجتماعات مملو از جمعیت بود وجایی برای نشستن نبود و همه ی حاضران در عطش دیدار استاد و در حال تجدید دیدار با هم  بودند  عده ای ایستاده منتظر شروع برنامه بودند . برنامه به همت بنیاد میبد ودکتر پویا با همکاری کتابخانه وزیری واقای انتظاری ترتیب داده شده بود حداقل من هیچ مسئول دولتی را ندیدم چون معمولا مسئولین در ردیف اول جای خوش میکنند .در هیاهوی تشویق استاد وقبل از شروع جلسه خودم را به استاد رساندم وخواهش کردم کتاب روزها را با خط خود برایم مزین کنند که با بزرگواری پذیرفتند. وبعد کتاب من بود که دست به دست می شد جلسه با تلاوت قران وسرود جمهوری اسلامی شروع شد .
دکتر دادبه از دانشگاه تهران مدیر وشروع کننده مراسم بود صحبتهای مختصر ودلنشینی داشت به خوبی از مقام استاد تجلیل کرد و از نثر روان ،درخشان وفاخر استاد یاد کرد ودو خصوصیت اصلی استاد را علاقه وافر ایشان به ابران واعتدال ذکر کرد . سپس اقای رهبران پیام استادامیر خانی را به مناسبت  رونمایی از کتاب روزها قرائت کرد تازه متوجه شدم که استاد دستی هم در هنر خط دارند سپس دکتر جلالی پندری  که 35 سال قبل در کسوت شاگردی ایشان بود در مورد اثار وخصوصیات کتاب های استاد صحبت های جالبی ایراد کرد باورم نمیشد که روستای زیباوییلاقی پندر چنین استاد فرهیخته ای داشته باشد . سپس فیلمی از استاد پخش شد که زیبا بود محل زندگی ورشد ونمو استاد را در کویر یزد نشان می داد  وبه همت اقای غیاثی ساخته شده بود در طول برنامه پیام های خانم شیرین بیانی  ، پیام دکتر رستگار وپیام بنیاد فردوسی توسط اساتید محترم اقایان کریمی ،جعفری ودکتر مسرت قرائت شد . دکتر امیر فریاد نیز از کتاب شهرزاد قصه گوی دکتر تعریف کرد وگفت همه ی ما باید چگونه گفتن را از دکتر یاد بگیریم سپس دو تن از شاعران یزدی دکتر الهام بخش واقای طباطبایی دو شعر در رسای دکتر اسلامی ندوشن قرائت کردند که مورد تشویق حاضرین واقع شد .برنامه به درازا کشیده شده بود وصدای زنگ موبایل بعضی از دوستان اهالی فرهنگ وخرابی سیستم صوتی ازار دهنده بود بالاخره نوبت به استاد رسید
استاد با موهایی یکدست سپید به روی سن امد وبا تشویق حاضران از کتاب رونمایی نمود واین چنین شروع کرد :
بانوان ، اقایان انتظار این همه محبت را نداشتم امیدوارم این چشمه محبت همیشه جوشان باشد دوستان ناگفته های این کتاب بیشتر است چون همه چیز به گفتن نمی اید مثل مولانا که بارها مارا به خاموشی دعوت کرده است من نیز بسیاری از مطالب را نگفته ام . دوستان من برای کار خودم همیشه چند اصل را در نظر داشته ام اول ایران ، ودر مورد ایران نیز هیچ تعصبی ندارم من با وجودی که ادم خرافی نیستم ولی ترجیح می دهم در مورد ایران خرافی باشم ولی نومید نباشم.
 نام ایران 3000هزار سال است که پا برجاست در حالی که بسیاری از امپراطوریها امده اند ورفته اند دوم فرهنگ ،فرهنگ راهنمای ایران در طول تاریخ است که چه راهی را باید در پیش گرفت وسوم اعتدال  هر بلایی که بر سر این کشور امده است در دوره افراط گرایی بوده است  وانچه این کشور را  در طول تاریخ سر پا نگه داشته است حفظ اعتدال است وچهارم معنی زندگی است زندگی نباید تنها خور وخواب باشد باید زندگی دارای یک ارمان ومعنی حقیقی  باشد .ورسالت ایران در برابر دنیا به پایان نرسیده است .دادن یادداشتی نا مربوط در زمانی نامناسب به استاد باعث شد که رشته کلام از دست استاد خارج شود و جلسه رونمایی به پایان رود .
دکتر اسلامی ندوشن  با داشتن 42 عنوان کتاب یکی از مفاخر کشور واز بزرگان فرهنگ این کشور است که به گفته خود در طول حیات دو چیز را سر لوحه کار خود قرار داده ایران وحفظ اعتدال  ایکاش ما بیشتر قدر این بزرگان خود را می دانستیم یقین داشته باشیم که انان به ما نیازی ندارند وما نیازمند انان هستیم بهتر است تا در بین ما هستند انان را قدر نهیم نه انکه بعدها در مراسم بزرگداشت انان عکس های یادگاری بگیریم وهمایش ها برگزار کنیم . نوشتن این گزارش نه در توان من بود ونه در تخصص من اما چون دیدم کسی انرا انجام نداده برای دوستداران فرهنگ انجام دادم  کاستی های انرا به بزرگواری خود ببخشید