رضا سلطان زاده مدیر مسئول آیینه یزد:پيش از انقلاب در يكي از همايشها مدير آموزش و پرورش يزد هنگام سخنراني گفته بود... «در اوج درياها و قعر آسمانها...» بارها شنيده ميشد كه در مجامع فرهنگي به كنايه و اشاره عدهاي اين جمله را بازگو ميكردند و بيان اين مطلب را دور از شان مسئول اداره آموزش و پرورش ميدانستند...
بيان بعضي از گفتهها و جملهها حداكثر سبب خنده و بازگو نمودن در محافل و مجالس ميشود يا اگر وعده دولتمردان عملي نشد باعث اعتراض شهروندان ميگردد و در جامعه اثرات سوء آن باقي ميماند. به عنوان نمونه ميگويند: قرار بود پول نفت سر سفرههاي مردم آورده شود، قيمت هر دلار 1200 تومان سال 1389 كاهش مييابد، به هر فرد يكهزارمترمربع زمين براي ساختن ويلا و درست كردن باغچه جلوي منزل واگذار گردد يا به هر كشاورز فلان مقدار زمين بدهند. اما آن گاه بيشتر مشكل ساز ميگردد كه بعضي مدعي ميشوند ميخواهيم بحرين و مناطقي كه به دنبال معاهده تركمنچاي از ايران جدا شده به كشور بازگردانيم، يا هنوز غرامت 8 سال دفاع مقدس را دريافت نكردهايم خسارت جنگ جهاني دوم را مطالبه نمائيم يا اولويت حفظ و نگهداري سوريه از تهران بيشتر است. به طور قطع اين گونه سخنان پيآمدهايي دارد كه به اصطلاح دود آن به چشم مردم خواهد رفت.
اگر سياستمداري در كشورهاي غربي ادعاي نامربوطي بكند و يا حرف ناشايستي بزند مورد بازخواست مردم و رسانهها و فعالان سياسي قرار ميگيرد.
«گاف يكي از وزيران فرانسوي در پارلمان فرانسه به اعتراضهاي زيادي عليه وي منجر شده به طوري كه برخي خواهان استعفاي اين وزير شده اند. به گزارش شبكه تلويزيوني فرانس24، «قادر عارف» وزير مشاور در امور كهنه سربازان فرانسوي روز پنجشنبه هفته گذشته ناگهان بحثهاي نمايندگان را قطع كرد و به طور شتابزدهاي اعلام كرد: گروگانهاي فرانسوي ربوده شده در كامرون آزاد شده اند. چند لحظه بعد وي دوباره ميكروفون را در پارلمان در دست گرفت و يادآور شد هنوز هيچ خبر رسمي درباره سرنوشت گروگانها منتشر نشده است. اين گاف وي خشم راستگرايان فرانسوي را برانگيخت و بسياري از اين خطاي بزرگ او ابراز تاسف كردند. «والري دوبو» نماينده حزب«او ام پ» گفت: اين وزير با اعلام خبرش بدون اطلاع داشتن از صحت خبر، مرتكب خطاي بزرگي شده و بايد درباره آن توضيح دهد. يكي از شهروندان فرانسوي در شبكه اجتماعي توئيتر در اينترنت نوشت: اين گونه خطاها شرم آور است و وزير بايد از سمت خود استعفا كند. يكي ديگر از شهروندان فرانسوي نوشته است: خانوادههاي گروگانها با شنيدن اين نوع خبرهاي ضد و نقيض چه حالي پيدا ميكنند؟» 1
اخيراً مهدي طائب رييس قرارگاه عمار گفته است سوريه استان سيو پنجم و يك استان استراتژيك براي ما است اگر دشمن به ما حمله كند و بخواهد سوريه يا خوزستان را بگيرد اولويت با اين است كه ما سوريه را نگهداريم چون اگر سوريه را نگهداريم ميتوانيم خوزستان را هم پس بگيريم اما اگر سوريه را از دست بدهيم تهران را هم نميتوانيم نگهداريم. به دنبال اين اظهارات غيرمسئولانه خوشبختانه واكنشهايي از طرف بعضي از نمايندگان و روزنامه نگاران و تعدادي از آگاهان مسائل اجتماعي به عمل آمد كه به دو مورد آن در ذيل اشاره خواهد شد.
«در ضرورت اينكه جمهوري اسلامي بايد از سوريه حمايت كند شكي نيست اما اين حمايت چارچوب و اصولي دارد كه بايد رعايت شود. مخصوصا در مورد كساني كه صحبتهايشان بازتاب گستردهاي دارد و مورد توجه رسانهها قرار ميگيرد. در نحوه حمايت حجتالاسلام مهدي طائب از سوريه اما به اين اصول و قواعد توجه لازم نشده است. ايشان نبايد به هيچ عنوان براي نشان دادن اهميت سوريه يكي از مناطق كشور خودمان را ناديده ميگرفت. اينكه آقاي طائب گفتهاند حفظ سوريه اهميتش براي ما از حفظ خوزستان هم بيشتر است موضع صحيح و اصولي نيست. استان خوزستان براي ايران مانند قلب براي بدن است و صلاح نيست كسي اين قلب را ناديده بگيرد. رواج چنين اظهارنظرهايي در كشور صحيح نيست. ما به هيچ عنوان نبايد تماميت سرزميني ايران را با هيچ مقوله و كشوري، حتي سوريه مقايسه كنيم. قطعا در شرايطي كه برخي از افراد و گروههاي مزدور، بحثهاي قوميتي در مناطقي مانند خوزستان راه مياندازند براي حمايت از سوريه نبايد نامي از خوزستان برده شود؛ در واقع مايه گذاشتن از استان خوزستان براي اظهار نظر كردن در مورد سوريه نقض غرض است و به هيچ عنوان قابل تحمل نيست. درست است كه ما سوريه را تنها نميگذاريم ولي اينكه يك استان كشورمان را كم اهميتتر از اين كشور نشان دهيم در راستاي منافع ملي نيست. براي مردم ايران و خوزستان حفظ ايران و خوزستان از سوريه بسيار مهمتر است. بايد توجه كنند كه مردم خوزستان اين حرفها را با حساسيت دنبال ميكنند. تا آنجا كه جمعي از مردم خوزستان به من مراجعه و نسبت به اين موضوع اعتراض كردند. نمايندگان استان خوزستان اين موضوع را در مجلس پيگيري ميكنند تا تكرار نشود.»2
«واكنشهاي گسترده به اظهارات فردي كه گفته است: "اگر دشمن به ما هجوم كند و بخواهد سوريه يا خوزستان را بگيرد، اولويت با اينست كه ما سوريه را نگهداريم چون اگر سوريه را نگهداريم ميتوانيم خوزستان را هم پس بگيريم اما اگر سوريه را از دست بدهيم تهران را هم نميتوانيم نگهداريم" عموماً به محكوم كردن اين سخن و دفاع از خاك وطن محدود شد. اين برخورد، هم خوب و هم لازم است،ولي اصولي و ريشهاي نيست. به نظر ميرسد افرادي كه در سالهاي اخير ناگهان ميداندار صحنههاي سياسي شدند و با مطرح ساختن تفكرات افراطي تلاش كردند خود را مدافع دو آتشه و سينه چاك انقلاب و نظام و ولايت فقيه جا بزنند و افراد خدوم، مبارز، با اخلاص و امتحان پس داده را كنار بزنند، به تدريج با دست و زبان خودشان، خود را افشا ميكنند و زمينه را براي اينكه مردم آنها را به درستي بشناسند فراهم مينمايند.»3
وفاي به عهد و پاي بندي به اجراي قراردادها بين كشورها ايجاب ميكند مسئولان و دولتمردان به مفاد معاهدههاي نظامي و فرهنگي و حقوقي و سياسي عمل كنند و اصول قراردادهاي منعقده را محترم بشمارند. اما ايران هيچ گاه آنگونه سرنوشت خود را به فرمانروايان بعث سوريه گره نزده است كه خداي ناكرده هنگام از دست دادن سوريه و تهران، نگهداري سوريه را در اولويت قرار دهد چون ايرانيان به ويژه در سه دهه اخير نشان دادند در هر موقعيتي هر ايراني حتي حفظ يك وجب خاك سرزمين ايران را ضروري و واجب ميداند و طرح ارائه شده از سوي مهدي طائب موضوعيت ندارد.
يكي از افتخارات دلاور مردان ايراني در دفاع از ميهن اسلامي اين است كه ايثار و گذشت و در نهايت شهادت مدافعان و رزمندگان از هر طبقه و قشر و گروه و طايفه و مذهب و دين و بعد از 8 سال دفاع مقدس در برابر متجاوزان غرب و شرق تا دندان مسلح و صدام جبار و جنابتكار باعث شد قطعهاي از خاك وطن كه«دوست داشتن آن از ايمان» است در دست دشمن باقي نماند.
ناگفته روشن است بزرگان چگونه سخن گفتن، چه موقع بيان كردن و چه حرفي زدن را به ما آموخته اند.
مولاي متقيان حضرت علي(ع) فرمود: «زبان و دل را هماهنگ كنيد، انسان بايد زبانش را حفظ كند، زيرا همانا اين زبان سركش صاحب خود را به هلاكت مياندازد. به خدا سوگند! پرهيز كاري را نديدهام كه تقوا براي او سودمند باشد مگر آن كه زبان خويش را حفظ كرده بود...
... زبانت را در اختيار خود بگير و با پرهيز از شتاب زدگي و فرو خوردن خشم، خود را آرامش ده تا خشم فرو نشيند...
زبان تربيت نشده، درندهاي است كه اگر رهايش كني ميگزد.»4
بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران امام خميني(ره) مكرراً به مناسبتهاي مختلف ارتشيان، سپاهيان، پاسداران، رزمندگان و همه مردم ايران را به حفاظت از مملكت سفارش نمودهاند كه به نمونههايي از آن اشاره ميشود:
- «اهل يك مملكت هستيم؛... اگر خداي نخواسته يك چيزي، يك خطري براي اين مملكت پيش بيايد، ما ايستادهايم در مقابلش و نميترسيم...
- حالا روزي است كه بايد مملكت حفاظت شود. در هر شهر و محلهاي بايد با نظر علما و معتمدين كميته هايي تشكيل بشود و حفاظت از شهرها را به عهده بگيرد،.. .
- شما پاسداريد، پاسدار بايد حفاظت كند، حفاظت كنيد برادران خودتان را، كشور خودتان را، به آنقدري كه ميتوانيد.
- خداوند همه شما را تاييد كند و خداوند مملكت شما را مستقل كند و از شر شياطين حفظ كند.
- و شما در صدد باشيد كه همان طوري كه حفاظت ميخواهيد از مملكتتان بكنيد، از اسلام بكنيد، از خودتان هم حفاظت بكنيد،.. .امروز روزي است كه تمام قواي ما بايد صرف بشود براي حفاظت آن مملكتي كه حالا ما به دست آورديم.. .مملكت مال خودتان است، خانه خودتان هست و علاوه بر اين خانه اسلام است، منزل اميد همه است مملكت اسلامي است و حفاظت اين مملكت اسلامي كه خانه خود شماست با خود شماست.
- ان شاءا... خدا همه شما را حفظ كند و موفق باشيد و مويد باشيد تا اين كه مملكتتان را خودتان ان شاءا... به پيش ببريد و پيش خدا همهمان رو سفيد باشيم.
- ما دفاع داريم ميكنيم از شما و از كشور خودمان،... كشور اسلامي به يك وجب از خاك ديگران طمع ندارد.»5
چون آن گونه كه بايد و شايد گاه مرجعي وجود ندارد تا بر گفتار و نوشتار گويندگان و نويسندگان نظارت كامل داشته باشد و معمولاً بيان نامناسب و نابجا نيز تبعاتي براي مردم اين مرز و بوم دارد اميداست همگان با رعايت اصول و حفظ قداست قلم و زبان سنجيده بنويسند و بگويند.
«با خرابات نشيننان ز كرامات ملاف
هر سخن وقتي و هر نكته مقامي دارد»6
پي نوشتها :
1- روزنامه جمهوري اسلامي، مورخ 5/12/91
2- روزنامه بهار، شكرخدا موسوي نماينده اهواز در مجلس شوراي اسلامي، مورخ 28/11/91
3- روزنامه جمهوري اسلامي، مورخ 5/12/91
4- «نهجالبلاغه»، ترجمه محمددشتي(ره)، خطبه 176، نامه 53 فرمان امام علي(ع) به مالك اشتر و حكمت 60، صفحات 239 و 421 و 453
5- «مجموعه آثار امام خميني (ره)»، صفحه 301 و 302 جلد اول، صفحه 132 جلد ششم، صفحه 188 جلد هفتم، صفحه 290 جلد هشتم، صفحه 385 و 386 و 437 جلد نهم، صفحه 63 جلد سيزدهم و صفحه 70 جلد هيجدهم
6- «پيش ساكنان ميخانه عشق بدعوي كشف و كرامت، خودستايي و خودنمايي مكن كه هرگفتار را زماني خاص و هر لطيفهاي را جايي مقرر است. صفحه 170 ديوان خواجه حافظ شيرازي به كوشش دكتر خليل خطيب رهبر»