يك روانشناس باليني با بيان اين كه افرادی که در کودکی مبتلا به اختلال نقص توجه يا بیش فعالی بوده اند، افرادی با صفت های شخصیتی ضد اجتماعی و افراد تکانشی در مقایسه با دیگران به احتمال بیشتری به مصرف مواد روی می آورند گفت: عدم توجه به نیازها و هیجان جویی های طبیعی یک نوجوان و ایستادن در برابر خواسته های منطقی آنها می تواند از عوامل پناه بردن یک نوجوان به مصرف مواد باشد.
يزد فردا، منيره زارع زاده خبرنگار بهداشت و درمان/ فرزاد فرهودی روانشناس بالینی در گفت و گو با خبرنگار يزدفردا در خصوص مصرف مواد مخدر؛ علل و پیشگیری آن اظهارداشت: اعتیاد یک مسئله حاد اجتماعی است که هزینه های شخصی،خانوادگی و اجتماعی فراوانی را موجب می شود.
وي افزود: هر ساله در کشورهای مختلف و به ویژه ایران، میلیون ها دلار هزینه، صرف مبارزه با مواد یا درمان افراد وابسته به مواد می شود. بر اساس گزارش سازمان ملل، در ایران از هر 17 نفر یک نفر معتاد به مواد است. از طرف ديگر بیست درصد از جمعیت60 - 15 ساله کشور به نحوی در سوء مصرف مواد نقش دارند.
وي با بيان اين كه افزايش آسیب های روانی و اجتماعی که متوجه زندگی فرد و خانواده فرد معتاد تصريح كرد: طرد شدن از جانب دوستان و آشنایان، روابط خانوادگی گسسته، بی احترامی و از دست دادن شغل از جمله مشکلاتی است که برای مبتلایان به اختلال مصرف مواد به وجود می آید.
فرهودي عنوان كرد: آنچه که خصوصا در کشور ما دارای اهمیت است شروع مصرف مواد در سنین پایین و در سال های دبیرستان است. مخصوصا در سال های اخیر و با ورود روز افزون مواد صنعتی و شیمیایی جدید به بازار و گرایش جوانان به سوی مصرف این گونه مواد، اهمیت پرداختن به این موضوع دو چندان می شود.
بهترین راهبرد، پیشگیری اولیه
اين روانشناس با اشاره به اينكه در زمینه مصرف مواد و وابستگی به آن، بهترین راهبرد، پیشگیری اولیه است گفت: اين روش هزینه های کمتری را به فرد و جامعه تحمیل می کند. از همین رو، باید سعی شود تا بیشترین آگاهی رسانی هم به والدین و مربیان و هم به دانش آموزان ارائه شود، تا در حد امکان از بروز اعتیاد و مصرف مواد در افراد پیشگیری شود. در این رابطه مسئولیت سنگینی بر دوش والدین و اولیا مدرسه است.
اين کارشناس روانشناسی بالینی درمانگاه تخصصی مغز و اعصاب و روان بهمن در خصوص عوامل موثر در افزايش ریسک مصرف مواد خاطرنشان كرد: بر اساس پژوهش های صورت گرفته، عوامل مختلفی وجود دارند که احتمال مصرف مواد را در فرد افزایش می دهند. در این رابطه می توان به عوامل شخصیتی، ژنتیک، عوامل محیطی، تربیتی و خانوادگی اشاره کرد.
وي يادآورشد: از نظر شخصیتی ثابت شده است که احتمال ابتلا به اعتیاد در برخی از سبک های شخصیتی بالاتر از دیگران است. افراد درجه بالای نوجویی و تجربه گرایی، افرادی که در کودکی مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی بوده اند، افرادی با صفت های شخصیتی ضد اجتماعی و افراد تکانشی در مقایسه با دیگران به احتمال بیشتری به مصرف مواد روی می آورند.
اين روانشناس باليني عنوان داشت: از نظر ژنتیکی، سابقه ی مصرف مواد در خانواده فرد نشان دهنده بالاتر بودن ریسک مصرف مواد در فرد است.
وي افزود: عوامل محیطی مانند حضور در محل هایی که مصرف مواد بالاست، در دسترس بودن مواد در برخی از محله ها، فشارزا بودن و حمایت گر نبودن محیط، تنهایی و افسردگی، همگی احتمال ابتلا را بالا می برد.
فرهودي متذكرشد: تجربه نشان داده است حضور تنها یک مواد فروش در یک محله یا یک مدرسه می تواند باعث گرفتار شدن تعداد زیادی از جوانان شود. فقر فرهنگی و اقتصادی هم یکی دیگر از عوامل خطر ساز است.
اين روانشناس نا آگاهی خانواده ها، سبک های تربیتی نادرست، عدم نظارت والدین بر نوجوانان،نبودن رابطه دوستانه بین نوجوانان و والدین نا آگاهی خود نوجوانان در مورد مواد مختلف و خاصیت اعتیاد آوری آنها، عدم وجود مهارت های ارتباطی در نوجوان نبودن جراتمندی لازم برای ((نه)) گفتن و همین طور بی تجربگی و دانش اندک اولیا و مربیان در رابطه با مواد را نیز از ديگر عوامل تاثیر گذار دانست.
فرهودي يادآورشد: در نهایت عدم توجه به نیازها و هیجان جویی های طبیعی یک نوجوان و ایستادن در برابر خواسته های منطقی آنها می تواند از عوامل پناه بردن یک نوجوان به مصرف مواد باشد.
وي ضمن اشاره به روشهاي كاهش مصرف مواد ، آموزش مهارت های زندگی را در اين خصوص برشمرد و افزود: مهم ترین نکته در پرورش فرزندان، آموزش مهارت های روانشناختی به نوجوانان است. این مهارتها می تواند شامل کنترل خشم، جراتمندی اجتماعی، مهارت در برقراری روابط مفید اجتماعی، مهارت های حل مسئله، نوع برخورد با همسالان و غیره باشد. این مهارت ها می تواند هم از طریق والدین و هم از طریق مشاور و روانشناس در مدرسه و بر اساس بسته های آموزشی مدون آموزش داده شود.
شناسایی نوجوانان در معرض خطر
اين روانشناس شناسایی نوجوانان در معرض خطر را از ديگر راهكارها عنوان كرد و افزود: لازم است نوجوانانی که در مقایسه با دیگر همسالان خود در معرض خطر بیشتری از نظر ابتلا به مصرف مواد هستند شناسایی شده و مورد توجه بیشتر قرار گرفته و مداخلات لازم انجام شود. حضور یک یا چند فرد معتاد در خانواده، فقر مالی و فرهنگی، ضعف تحصیلی، صفت های شخصیتی پرخاشگرانه، زندگی در مناطق جرم خیز، تکانشگری بالا و نوجویی افراطی از عوامل خطر هستند.
حضور مشاوران آگاه و تیز بین در مدارس
وي توصيه كرد: حضور مشاوران آگاه و تیز بین در مدارس که بتوانند رابطه ای صمیمی و دوستانه با دانش آموزان برقرار کنند می تواند این امر را تسهیل کند.
وي بر آگاهی بخشی و آموزش نوجوانان تاكيد كرد و گفت: با افزایش روز افزون تولید مواد مخدر و محرک صنعتی و شیمیایی مانند کراک وشیشه لزوم آگاهی بخشی به نوجوانان بیشتر حس می شود. در همین رابطه لازم است در کلاس های درسی و به صورت کارگاهی در مورد این مواد بحث شود.
دانسته های نوجوانان در مورد مواد موشکافی شود
فرهودي تاكيد كرد: دانسته های نوجوانان در مورد این مواد مورد موشکافی قرار گیرد و اطلاعات غلط آن ها اصلاح شود. به عنوان نمونه هنوز، بسیاری از جوانان معتقدند که شیشه اعتیاد آور نیست در حالیکه واقعیت این است که نه تنها شیشه به شدت اعتیاد آور است بلکه به علت نوع و ماهیت این اعتیاد ترک این ماده نیز بسیار دشوار است و مصرف آن عوارض برگشت ناپذیری را به مغز انسان تحمیل می کند. نمایش فیلم های آموزشی و حتی سینمایی با محوریت مصرف مواد نیز می تواند تاثیر پیشگیرانه شگرفی داشته باشد.
اين روانشاس با تاكيد بر فراهم کردن امکانات برای ارضای هیجان جویی نوجوانان افزود: با توجه به اينكه میل به هیجان جویی و شادی طلبی در نوجوانان در حد بالایی وجود دارد. گرایش به سمت انکار این ویژگی در نوجوانان و جوانان و سرکوب کامل آن، باعث تغییر جهت آن به سمت اعمال مخرب از قبیل مصرف مواد می شود. در عوض باید این نیازها شناسایی شود، در برخی موارد حتی تقویت شود در فضایی رقابتی و پرنشاط به سمت وسوی سازنده و مفید هدایت شود. برگزاری جشن ها، مسابقات ورزشی، اردوهای آموزشی، کارگاه های تخصصی و هدفمند می تواند ما را در نیل به این هدف یاری رساند.
برگزاري کارگاه های آموزشی با محوریت بحث اعتیاد و مصرف مواد با حضور والدین و معلمان
وي همچنين توصيه كرد: آموزش و ارتقای آگاهی معلمان و والدین از ديگر روشهاي مناسب است، توصیه می شود کارگاه های آموزشی با محوریت بحث اعتیاد و مصرف مواد، صرفا با حضور والدین و معلمان و با حضور متخصصین امر برگزار شود تا معلمان و والدین از نظر بنیه علمی لازم برای ورود به این عرصه و مداخله در این زمینه تقویت شوند. در همین رابطه لازم است مانند بسیاری از کشورها واحدهایی در رابطه با مواد و اعتیاد و حتی آموزش مهارت های زندگی در بین دروس گنجانده شود.
فرهودي در ادامه بر همکاری مدارس با مراکز پژوهشی، درمانی و دانشگاه هاتاكيد كرد و افزود: از آنجایی که اخیرا در دانشگاه ها و موسسات پژوهشی کشور، تحقیقات زیادی در رابطه با شیوع و علل گسترش اعتیاد در کشور انجام شده است، می توان دست نیاز به سوی این موسسات و محققین آن ها دراز کرد تا بتوانیم از داده های ارزشمند پژوهشی آن ها در مدرسه و خانه استفاده کنیم. بسیاری از اساتید و دانشجویان حاضر در این بخش ها حاضر هستند با کمترین چشمداشت وارد این عرصه شده و تجربیات گرانبهای خود را در اختیار اولیاء امور قرار دهند.
اين روانشناس با همچنين بر همکاری با نیروی انتظامی و ستاد مبارزه با مواد مخدر تاكيد كرد و گفت: بهره گیری از پرسنل نیروی انتظامی در مدارس، علاوه بر اینکه می تواند سبب تلطیف رابطه مردم و پلیس شود می تواند فرصتی برای استفاده از تجارب این عزیزان در رابطه با مواد مخدر و تبعات مصرف آن باشد.
وي افزود: تجربه نشان داده است که در اینگونه جلسات سوالات زیادی برای جوانان پیش می آید که پاسخ به آنها از سوی یک فرد خبره می تواند سبب افزایش آگاهی جوانان شود.
کارشناس روانشناسی بالینی درمانگاه تخصصی مغز و اعصاب و روان بهمن با بيان اين كه با پیشگیری اولیه از ابتلای نوجوانان و جوانان به اعتیاد پیشگیری کنیم اظهارداشت: چراکه بعد از ابتلای فرد به این بیماری، درمان آن بسیار دشوار، پرهزینه و با احتمال عود بسیار بالایی خواهد بود. هزینه ایی که به فرد معتاد، خانواده او، جامعه و دولت وارد می شود بسیار بیشتر از هزینه ای است که باید در راه جلوگیری از آن صرف کرد. اگر نوجوان از نظر تربیتی به آن از پختگی و آگاهی لازم دست یابد، حتی با وجود در دسترس بودن مواد هم احتمال گرفتار شدن او بسیار کاهش خواهد یافت. رسیدن به این مهم جز از طریق همکاری مدارس، نیروی انتظامی، دانشگاه ها، شهرداری و دیگر ارگان های مرتبط با این موضوع، ممکن نخواهد بود.
گفت و گو: منيره زارع زاده