سال های بنفش عنوان رمانی است از ابراهیم حسن بیگی که در 260 صفحه توسط انتشارات علم به چاپ رسیده است.
سال های بنفش داستان پسری روستایی است به نام علی که در حوالی بندر شاه (بندر ترکمن فعلی) زندگی می کنند. علی که کلاس پنجم دبستان تحصیل می کند، با روحانی جوانی به نام سید رسول که به روستای آنها، خواجه نفس تبعید شده، آشنا می شود. پدر علی، اوستاابوالحسن مردی متدین و از معدود خانواده های شیعه در روستایشان است که علی رغم دیگران، از ارتباط پسرش با سیدرسول جلوگیری نمی کند و همین ارتباط و رفت و آمد، علی را به تدریج وارد فعالیت های سیاسی می کند، تا آنجا که رسماً یکی از مبارزین علیه حکومت پهلوی شده و توسط ساواک دستگیر و به 15 سال حبس محکوم می شود.
داستان شروع مهیجی دارد و همین تهییج، خواننده را تا انتهای داستان می کشاند. گرچه در صفحات ابتدایی، جملات کوتاه پی در پی، مکث در خوانش را زیاد می کند.
داستان سال های بنفش داستانی پر شخصیت است. از حدود 30 شخصیت در این داستان نام برده می شود که البته 7 شخصیت نقش پررنگ تری دارند. اما این تعدد شخصیت مخاطب را گیج نمی کند.
شخصیت اصلی داستان از لحاظ فنی علی است. اما حضور پررنگ سیدرسول، گاه تداخلی در تشخیص شخصیت اصلی بوجود می آورد. همچنانکه در مقطعی، شیرین محمدی پررنگ می شود.
نمره نویسنده در شخصیت پردازی تاحدودی قابل قبول است. شخصیت هایی که وی وارد داستان کرده است، برای خواننده باور پذیر می شوند. البته شیرین محمدی و سیر تحول درونی اش کمی گنگ و مبهم به نظر می رسد. گفتنی است که سیدرسول، برای اهل فن، شخصیت شهید اندرزگو را یادآوری می کند. نکته دیگر درباب شخصیت پردازی، ضعف نویسنده در تبیین ویژگی های مبارزین چپی است. درواقع حسن بیگی نتوانسته و یا نخواسته است وارد ابعاد شخصیتی و وجوه تفکرات آنها شود و این مساله، مخاطب ناآشنا با مسائل سیاسی را با سوالاتی مواجه می کند. به عنوان مثال می شد درباره بیانیه سال 56 سازمان مجاهدین و چرخش مواضع آنها بیشتر توضیح داده شود.
نکته قابل توجه دیگر این است که حسن بیگی داستان را با علی شروع می کند اما با سیدرسول به اتمام می رساند و این مساله سردرگمی را در ذهن خواننده بیشتر می کند.
سال های بنفش از دید 2راوی نقل می شود. یکی دانای کل یا سوم شخص مفرد و دیگری علی یا اول شخص مفرد. این تغییر راوی که معمولاً در برخی داستان ها اتفاق می افتد، در این داستان حرفه ای نیست. خیلی از موارد می شد به جای علی، همان دانای کل حوادث را بیان می کرد.
نویسنده سعی کرده بخش های کتاب خود را با نظمی خاص شروع کند. به این صورت که بند اول هر بخش روایت دانای کل از بازجویی علی است و ادامه بخش، روایت علی است از حوادث. این نظم به جز بخش آخر، در 8 بخش کتاب رعایت شده است. اگر بخش های بازجویی علی را نادیده بگیریم، داستان با سیرتاریخی و بدون پرش زمانی روایت شده است. البته باید گفت که سال ها و تاریخ ها در داستان مشخص نیست و این نیز از ضعف های داستان است.
زبان رمان ساده و روان است. در طول داستان با کلمات و اصطلاحات محلی یا محاوره ای و نامفهوم مواجه نمی شوید. اما ترکیب برخی جملات و عبارات سطحی و نازیباست.
به طور مثال در صفحه 43 می خوانیم: (آقای مدیر دستپاچه به طرف سگ حمله برد و سنگی به طرفش پرت کرد. درحالی که دمش را جمع کرده بود، زوزه ای کشید و گریخت.) مدیر دمش را جمع کرد یا سگ؟ مشخص نیست. صفحه 120: ( هنوز طعم شیرینی عروسی در دلهایمان بود. ) طعم در دهان می ماند نه در دل! صفحه 123: ( ته ریش کوتاه ) خود ته ریش، یعنی کوتاهی ریش! صفحه 157: ( برق سالن را روشن کردند ) چراغ را روشن می کنند، نه برق را. صفحه 239: ( علی نیمرخ صورتش را بلند کرد ) نیمرخ صورت را می شود بلند کرد؟!
علاوه بر این، غلط های تایپی به خصوص در بخش های آخر داستان، زیاد به چشم می خورد که قابل چشم پوشی نیست.
سبک نگارش حسن بیگی به رئالیسم نزدیک است. گرچه همه ویژگی های ادبی رئالیسم را نمی توان در آن مشاهده کرد اما توصیف جزئیات و حواشی رگه های خفیف این سبک را نمایان می سازد.
داستان سال های بنفش جزو داستان های انقلاب محسوب می شود و از لحاظ فنی، رمان سیاسی است. یکی از بهترین راه های صدور انقلاب اسلامی، هنر و ادبیات است. حوزه ای که نویسندگان متعهد ما باید بیش از وضعیت فعلی به آن بپردازند. داستان سال های بنفش گرچه در سطح مطلوب داستان نگاری انقلاب نیست، اما موضوع و درونمایه آن می تواند برای خلق آثار بهتری مورد توجه قرار گیرد.