یزدفردا

روزنامه خاتم يزد و ميوه تلخ تفرقه !!

تفرقه ميوه تلخي است كه بذر آن را بنگاهها و خبرگزاري ها و سياستمداران انگليسي بيش از ساير همپالكي ها ي خود در گوشه و كنار اين جهان پر آشوب و در اين وانفساي پر فتنه در اختيار دارند . آن ها موسس اصل و قاعده شيطاني تفرقه انداختن و حكومت كردن هستند . تفرقه اي كه آموزه هاي الهي وحي آن را از خطوات ابليس دانسته و انسان را از آن بر حذر می دارد .

با تورقي در تاريخ معاصر يك صد سال اخير به وضوح مي بينيم سياست انگلستان در ايران و افغانستان و ساير كشور ها در منطقه خاورميانه دایر بر مدار تفرقه افكني و دامن زدن به اختلافات قومي و مذهبي و سياسي بوده است . يزدي هاي بسياري امروز ماجراي بابي كشي و مصايب و مشكلاتي كه اين فرقه ضاله باعث و باني آن بودند را به ياد مي آورند .

مسلكي كه سياست امپراطوري انگلستان ساخت و پرداخت و انگلوفيل هاي وابسته در ايران به آن دامن زدند و عده اي هم ندانسته آتش بيار اين معركه وحدت سوز شدند .. يك بررسي اجمالي در سايت فارسي بي بي سي اين جهت تفرقه انداز را پيش روي ما فاش مي سازد . ....

از پرداختن محيلانه به مسائل و موضوعات در كردستان و خوزستان و تلاش در جهت ايجاد اختلاف بين اقوام گوناگون فارس و عرب و كرد و در نتيجه رو در قرار دادن شيعه و سني بگيريد تا انتشار مصاحبه و گزارش در مورد يك زن افغاني كه مدعي است به بد ترين نحو ممكن به حقوق او در ايران تجاوز شده است ..

انتشار اين قبيل مطالب و گزارش ها مصداق بارز بذر پاشي نفاق براي برداشت اختلاف و در گيري و تفرقه است . وقتي سايت بي بي سي گزارشي از يك زن افغاني را منتشر مي كند بيش از آن كه بخواهد وجهه جمهوري اسلامي و ايران و ايراني را در جهان خدشه دار كند به نتايج سوء آن در داخل كشور و بين دو قوم ايراني و افغاني دل بسته است .

مطلب به صورتي تنظيم شده تا بتواند سطوح مختلف و متعددي از شيطنت را در بر بگيرد ... يك سطح آن كه شديدا تحريك كننده است و تعصب و عرق ملي را بر مي انگيزد ٬ پردازش مظلوميت زني غريب !! است كه مورد تهاجم و تعرض مشتي زور گو قرار گرفته كه هر خواننده افغاني را براي به دل گرفتن خصومت تهييج مي كند . و اما سطح پنهان تر آن مقوله اي است كه ظرف روز هاي گذشته در يزد شاهد آن بوديم ..

اختلافي شديد بين اصحاب قلم و مطبوعات كه بي ترديد مي تواند به خانواده ها و مردم نيز انتقال پيدا كرده و زمينه را براي رو در رويي لفظي بيشتري فراهم آورد .

وقتی پناه دادن انسان هاي بي پناه و آواره افغاني در ايران سوژه مناسبي براي سياست گذاران تفرقه افكن انگلستان است تا از آن يك معضل جديد بسازند و بر سياق حربه هميشگي خود زمينه را براي رو در رو قرار دادن دو مليت ايجاد نمايند و دامنه آشوب سازي ها را از كردستان و خوزستان به مركز ايران نيز بكشانند جا دارد ما با دقت بیشتر و نگاه عمیق تر به موضوع نگریسته و نا خوسته آب به آسیاب شر آشوبان نریزیم .
آن چه در ذيل آمده است تنها رئوس مطالبي است كه در يك فاصله زماني محدود سايت بي بي سي در خصوص مسائل كردستان به آن پرداخته و در اصل دامن زده است :
تکذيب حکم اعدام برای متهم به قتل مأمور پليس در مهاباد
27 اکتبر، 2005 | ايران
بازپرسی از چهار روزنامه نگار کرد در دادسرای انقلاب
31 اوت، 2005 | ايران
تجمع در لندن برای آزادی بازداشت شدگان کرد در ايران
19 اوت، 2005 | ايران
رئيس پزشکی قانونی آذربايجان غربی: شوانه خودزنی کرده بود
17 اوت، 2005 | ايران
چهار سرباز ايرانی از اسارت پژاک آزاد شدند
16 اوت، 2005 | ايران
واکنشهای متفاوت به ناآرامی در مناطق کردنشين ايران
14 اوت، 2005 | ايران
تظاهرات کردهای معترض در مقابل سفارت ايران در لندن
14 اوت، 2005 | ايران
هشدار نهضت آزادی در مورد حوادث کردستان
13 اوت، 2005 | ايران
هر يك از اين گزارش ها بيش از اين كه حامل بار اطلاع رساني منصفانه باشد مجموعه اي است از تر كش هاي تفرقه انداز !! كه تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل ...
از اين منظر ضرورت دارد اشتباه بزرگي كه سردبير و تحريريه روزنامه خاتم يزد با انتشار مجدد گزارش بي بي سي در مورد زن افغاني مرتكب شدند را به آن ها ياد آوري نماييم . روز نامه مذكور با درج مطلب مذكور هم بردرستي گزارش مشکوک صحه گذاشت و هم اين كه ندانسته به توسيع دامنه اختلاف پرداخت .. جا دارد همكاران مطبوعاتي با نگاهي دقيق و حرفه اي تر به انتشار مطالب و گزارش ها مخصوصا اگر بر گرفته از سايت هايي چون بي بي سي باشد بپردازند و بدانند كه در ذات اين قبيل گزارش ها بذر هايي از نفاق و آشوب نهفته است ..

س . ح . طاهری