زمان : 08 Bahman 1391 - 15:59
شناسه : 63863
بازدید : 4216
خاطره اي از مرحوم حاج شیخ محمدحسین مدیح خاطره اي از مرحوم حاج شیخ محمدحسین مدیح

عليرضا صادقي خبرنگار : هفته گذشته مصادف بود با رحلت حجت الاسلام حاج شیخ محمد حسین مدیح والد مکرم حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمد رضا مدیح امام جمعه محترم شهرستان تفت.روحانی مردمی ، معلم قرآن و ذاکر حضرت سید الشهداء (ع) . در اینجا خاطره ای که حدود سه سال پیش در ایام عزاداری آخر ماه صفر  در مسیر حرکت از سانیج به یزد از زبان آن عالم بزرگوار و پس از آن کرارا از سایر نزدیکان شنیدم نقل می كنم. امید آنکه این مطلب فتح بابی باشد برای خاطراتی که از آن فقید سعید در سینه دارم.انشاء ا...

مرحوم حاج شیخ تعریف می کردند:

در يکي از سفرهاي زيارتي به مشهد امام رضا(ع) بیمار شدم و به حدی بیماری ام شدت یافت که به حال احتضار افتادم، در منزل عمویم بودم و عمویم و خانواده ام بالای سرم نشسته بودند ، عمو و خانواده شان از اینکه ممکن است برای برادرزاده شان در خانه آنها اتفاقی بیفتد بسیار ناراحت و نگران بودند و به اندازه ای حالم بد بود که انگشت های پایم را بسته بودند و چانه ام را هم سفت کرده بودند( حنکم را بسته بودند)، خواب رفتم و دیدم آقابزرگ (مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج سید محمود رستگاري(ره)) آمدند و به من فرمودند: حاج شیخ محمدحسین چرا شما خوابيده ايد؟ جواب دادم : « آقا حالم بسيار بده ، دارم می میرم!! آقا به من گفتند:« تو که مریض نیستی یا ا... بلند شو » من هم سریعاً بلند شدم و نشستم ،  وقتي اطرافیان این صحنه را دیدند بسیار شگفت زده و منقلب شدند که چطور شده آدمي که در حال احتضار بوده به اين سرعت بهبودي پيدا نموده و اینک در بستر نشسته است،  مدتی گذشت تا حالم کم کم قرار شد ،به آنها گفتم  تعجب نکنید ، « سید جلیل القدری است در خطه سانیجِ ما که جدشان مرا شفا دادند».

لازم بذكر است كه یکی از خصوصیات مرحوم حاج شیخ محمد حسین مدیح منقلب شدن در حال روضه خواندن بود. اهالی سانیج این مطلب را کرارا از ایشان دیده اند