قانون نوشت:
با نگاهی به اظهار نظرهای تیم اقتصادی دولت و حتی نشست خبری احمدینژاد، متوجه میشویم که حرفهای آقایان چراغ سبزی برای گران شدن دلار بوده است. نکته دیگر، سوء مدیریت دولت در کنترل بازار است که بحران را عمیقتر و بر اختلالات بیشتر دامن زد.
تمام دنیا از «خرید ریال ایران» میترسند
گروه مجلس- مدتی است که شاهد بی ثباتی در بازار دلار هستیم. این روند غیر قابل کنترل قیمت ارز ادامه داشت تا آنکه احمدینژاد در نشست خبری خود از وجود ۲۲ نفر خبر داد که بازار ارز را به بحران میکشند. محمدرضا رحیمی، معاون اول رئیس جمهور در تحلیل این واقعه گفت: فردی به نام جمشید بسم ا... قیمت های دلار را به صورت روزانه تعیین میکند. این حرفها به حدی تاثیرگذار بود که نیروی انتظامی منطقه بازار و راسته دلار فروشها را محاصره کرد و علاوه بر جمشید بسم ا...، افراد زیادی را بازداشت کرد. اما گویا مشکل از جمشید بسم ا... نبود چرا که افزایش قیمت دلار همچنان ادامه دارد و هنوز هم دولت در کنترل قیمت بازار ناتوان است. در این رابطه با ابراهیم نکو، نماینده رباط کریم و عضو کمیسیون اقتصادی مجلس گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
اکنون که جمشید بسم ا... بازداشت شده، چرا قیمت دلار دوباره رو به افزایش است؟
امروزه بحث دلار به یک معضل برای اقتصاد کشور تبدیل شده است، تغییرات قیمت ارز مردم را تحت فشار قرار میدهد و افکار عمومی را مخدوش میکند. اما نکته مهمتر اینکه به دنبال افزایش قیمت دلار، شاهد بیارزش شدن پول ملی هستیم. تبعات اولیه افزایش قیمت دلار، تشدید یأس و ناامیدی در میان مردم جامعه و تبعات بعدی آن است که نمیتوانیم در مقابل کشورهای همسایه قد علم کنیم و بر این افتخار کنیم که پول کشورمان ارزش و اعتبار دارد. طبق گزارشاتی که به مجلس میرسد، در کشورهای همسایه که تا چند سال پیش برای پول ملی ما ارزش قائل بودند و حتی در بسیاری از موارد برای ریال بیشتر از دلار اعتبار قائل بودند، متاسفانه امروز در این کشورها به راحتی ریال ایران را رد میکنند و برای پول ملی کشورمان حساب و کتاب باز نمیکنند.
چه اتفاق خاصی افتاده که پول ملی ایران تا این حد بیارزش شده است؟
برای اینکه ریال ثبات ندارد. اکنون در تمام دنیا از خرید ریال ایران میترسند، زیرا اگر همین الان با ریال ایران مبادلهای صورت بگیرد، معلوم نیست که ارزش آن تا چند دقیقه دیگر ثابت بماند. البته اشکال در این است که متاسفانه ارزش ریال بالا نمیرود بلکه پایین میآید و این اتفاق نامبارک هر روز واقع میشود. نکته تاثیر گذار درکاهش قیمت ریال، اظهارنظرهای غیر کارشناسانه مدیران ناکارآمد اقتصادی کشور و حتی شخص رئیس جمهور است. امروزه مسئولان با سخنان نسنجیده، بر بحرانها دامن میزنند و سخنان احساسی آنها، اختلالات بازار ارز را تشدید میکند. با نگاهی به اظهار نظرهای تیم اقتصادی دولت و حتی نشست خبری احمدینژاد، متوجه میشویم که حرفهای آقایان چراغ سبزی برای گران شدن دلار بوده است. نکته دیگر، سوء مدیریت دولت در کنترل بازار است که بحران را عمیقتر و بر اختلالات بیشتر دامن زد.
آیا تغییر تیم اقتصادی دولت، مشکلات دلار را حل میکند؟
مشکلات را حل نمیکند، اما تغییر تیم اقتصادی دولت بیتاثیر نیست. به عقیده من در این شرایط تنها راهکاری که میتواند جلوی کم اعتبار شدن ارزش پول ملی را بگیرد، حذف حداقل ۴ صفر از پول ملی کشور است. البته با توجه به ناکارآمدی اقدامات مسئولان دولت، حذف ۴ صفر اقدامی متعادل است و شاید حذف ۷ صفر از پول ملی کشور، بتواند آرامش را از لحاظ روانی به اقتصاد کشور بازگرداند. حذف صفر از پول ملی، از هزینهها میکاهد و باعث میشود مبادلات به راحتی صورت گیرد و وقت مردم در بانکها کمتر تلف شود، زیرا شعب بانکی و مردم به راحتی میتوانند پول پرداخت و دریافت کنند. بنابراین معتقدم حذف صفر از پول ملی میتواند مقداری آبروی از دست رفته ریال کشور را بازگرداند.
وقتی توان مالی مردم بالا نمیرود، حذف صفر چه تاثیری دارد؟
من هم قبول دارم که تاثیر چندانی در زندگی مردم نمیگذارد اما از نظر روانی اثرگذار است. این یک نظریه نیست بلکه بر اساس واقعیت جهانی میگویم. طبق تجربه ۷۰ کشور که اقدام به حذف صفر پولهای ملی خودشان در مواقع تورم کردند، تاکید دارم این اقدام میتواند گرهگشا باشد. ترکیه چند بار صفرهای پول ملیاش را حذف کرد، آلمان بعد از جنگ جهانی دوم دست به این اقدام زد، فرانسه نیز صفرهای زیادی از پول ملی کشور خودش را حذف کرد و همه این کشورها پس از این اقدام توانستند ثبات را به اقتصاد کشورشان برگردانند.
آیا برخوردهای پلیسی با دلار فروشها و بازداشت آنها میتواند در جلوگیری از کاهش ارزش پول ملی موثر باشد؟
نه تنها برخورد پلیس موثر نیست، بلکه بحران را تشدید خواهد کرد. ما احساس میکنیم اگر با مخلان و افراد تاثیرگذار بر بازار ارز برخورد شود، وضعیت به حالت تعادل بر میگردد به شرط آنکه در اوایل بحران و نقطه آغاز کار اتفاق بیفتد. شاید الان هم برخوردهای پلیسی موثر باشد، اما از طرف دیگر دست سودجویان را برای انبار کردن ارز و اقدامات دیگر باز خواهد گذاشت.
مردم الان دلار میخرند و در خانههایشان نگه میدارند برای اینکه ارزش ریالهایشان را حفظ کنند. تا چه حد به مردم حق میدهید؟
مردم حق دارند به فکر معاش خودشان باشند. اما فراموش نکنیم وقتی مردم اعتماد به مسئولان خود را از دست میدهند، معمولا به سمت و سوی راههای غیرقانونی و غیرمعقول میروند که انبار کردن دلار در گاوصندوق خانه یکی از این کارهاست. به تازگی اعلام شده ۱۹ میلیارد دلار در دست مردم است و این مبلغ بسیار زیادی است که در دست مردم وجود دارد. مردم دلارها را نگه میدارند تا از این آشفته بازار، سودی به دست بیاورند. مسئولان بدانند که اگر مردم سود به دستشان نرسد و قیمت دلار در یک مقطع زمانی همچنان ثابت بماند، و این احتمال را بدهند که باز هم قیمت دلار بالاتر میرود، همچنان دلارها را در گاوصندوقهای خانهشان نگه میدارند، چون مکان مناسبی را برای سرمایه گذاری پیدا نمیکنند.
چه کار باید کرد تا مردم به سرمایه گذاری در بخشهای صنعت و کشاورزی علاقهمند شوند و از انبار کردن دلار در خانههایشان خودداری کنند؟
اگر دولت در بخش کشاورزی حمایتهای لازم را از کشاورز داشته باشد و مردم احساس کنند اگر باغچهای را بخرند و در آن کشاورزی کنند، سود عایدشان میشود، برای مردم این سود حلال به انبار کردن دلار میچربد. در آن صورت دیگر مردم پول ملی کشور را بهصورت طلا در انبارها، سرمایه گذاری نمیکنند، زیرا تولید ارزش لازم را به دست آورده است. بنابراین مردم به سمت تولید میروند و باسرمایه گذاری در بخشهای صنعت، کشاورزی، بورس و جاهای دیگری که مطمئن باشد، با دارایی و سرمایهشان ریسک نمیکنند، اقتصاد رونق پیدا میکند.
مجلس برای حل مشکلات اقتصادی برنامهای دارد؟
احمدینژاد زحمات زیادی کشیده و قصد ندارم این زحمات را نادیده بگیرم، ولی ایشان سیاست خاصی دارد که معمولا مجلس را به راحتی زیر سوال میبرد، به تنهایی در میدان بازی میکند و برنده ۳ بر صفر میشود. از سوی دیگر نمایندگان مجلس به اندازه دولت رسانه در اختیار ندارند و نمیتوانند آزادانه هر چه میخواهند، بر زبان بیاورند. احمدینژاد با بدبینیهای وسیعی که در سطح جامعه به وجود آورد، توانست در میان عوام، جایگاهی پیدا کند. مثلا در مورد هدفمندی یارانهها مردم به نمایندگان مجلس مراجعه میکنند و به صراحت و بدون آنکه تحلیل منطقی از وضعیت اقتصادی کشور داشته باشند، فریاد میزنند که نمایندگان مجلس مانع پرداخت پول به جامعه هستند. اما ریشه این حرفها در کجاست؟ ریشه در یک برنامه خبری احمدینژاد در تلویزیون است. رئیس جمهور در یک برنامه اعلام میکند که میخواهم به هر یک از مردم ۲۵۰ هزار تومان بپردازم ولی اعلام نمیکند که در این صورت بنزین را لیتری چند میفروشد؟ قیمت آب و برق و گاز و تلفن و گازوییل و کرایه ماشین و نخود و لوبیا و بقیه کالاها چقدر میشود! حالا نمایندگان و عقلا میخواهند مردم را قانع کنند که این تصمیم غلط است. از سوی دیگر، در حوزههای تولید، اشتغال، ارائه امکانات رفاهی و بهداشتی و درمانی در مناطق مختلف، بحث گرانیها و بسیاری موارد دیگر که دست مایه حرفهای رئیس جمهور است، نماینده مجلس باید پاسخگوی مردم باشد. نکته تاسف آورتر اینکه دولت هم با رفتارها و گفتارهایش فضای بدی به وجود میآورد و رغبت برای همکاری با مجلس را نشان نمیدهد.