بسياري هستند كه نسبت به رفتار يا گفتار دوستان خود انتقاد دارند اما بازگو نميكنند تا سبب ناراحتي، دلخوري و يا دشمني دوستانشان نشود و به همين دليل از ارائه تذكرات اصلاحي خودداري ميكنند. گاه اتفاق ميافتد كه خبرنگاران و روزنامهنگاران نيز حاضر نيستند نحوه مديريت مسئولي را مورد پرسش قرار دهند و از وي انتقاد كنند چون ميپندارند آن شخص ممكن است به گونهاي عمل نمايد كه ضرر مادي و اجتماعي نويسنده را در پي داشته باشد.
«محمدرضا فلاحزاده استاندار يزد در پيامي به مناسبت 27 ارديبهشت روز ارتباطات و روابط عمومي گفت:...در عرصه ارتباطات، نقش روابط عموميها - كه گوش شنوا و چشم بيناي سازمانها هستند- نقشي حساس، ظريف و غير قابل انكار است. روابط عموميها ميتوانند با استفاده از روشهاي گوناگون از طريق اطلاع يابي دقيق و سريع و اطلاع رساني شفاف و به موقع، روح اميد و تعالي را در كالبد جامعه دميده و با مبارزه با تبليغات منفي، تأثير گذاري خود را در اين راستا به اثبات برسانند. علاوه بر اين، دريافت نظرات و پيشنهادهاي مردمي، تحمل انتقاد منصفانه و انتقال به مديران، پاسخگويي به ابهامات و پرسشها از طريق رسانهها، برگزاري كنفرانسهاي خبري به منظور ارائه دستاوردهاي نظام مقدس جمهوري اسلامي، ارائه مشاورههاي فرهنگي و اجتماعي به مديران سازمانها و... از ديگر كاركردهاي روابط عموميها در اين زمينه است.»1
نگارنده اين سطور بارها شفاهي و كتبي به استاندار پيشنهاد كرد تا در مصاحبهاي با آيينه يزد شركت نموده و به سئوالات مطرح شده پاسخ دهد اما با انجام اين درخواست موافقت نگرديد. به ناچار در اين شماره باب گفتگو را با وي باز مينمايد باشد كه پاسخ پرسشها دريافت و جهت اطلاع خوانندگان درج گردد.
روزنامه كيهان در مقالهاي تحت «عنوان كدام مسئول پاسخگو است» مديران را به 7 دسته تقسيم نموده و آرزوي مدير مسئول هفته نامه آيينه يزد اين است كه دولتمردان از جمله استاندار يزد از مسئولان متعهد و دلسوزي باشند كه در رديف هفتم خصوصيتهاي آنها ذكر گرديده است.
«1-گروهي از مديران همچنان مستبدانه بر بي عيب و نقص بودن عملكرد خود اصرار ورزيده و به هيچ وجه حاضر نشدند مسئوليت قصور صورت گرفته در حوزه مسئوليتي خود را بر عهده بگيرند.
1-گروهي از مديران در پاسخ به افكار عمومي جامعه، با فهرست نمودن مشكلات و حتي بيان ريشه ها، صرفا به پذيرش معايب بسنده مينمايند، اما با اينكه در بالاترين سطح تصميم گيري در عرصه مورد نظر قرار دارند، معلوم نيست به چه علت هيچ گونه اقدام موثري براي رفع مشكلات مطرح شده به عمل نميآورند.
3-گروهي نيز ضمن پذيرش اشكالات، كاستيها را متوجه عوامل جانبي دانسته و ساده لوحانه از خود سلب مسئوليت مينمايند و به اين ترتيب وظيفه رفع مشكلات را برعهده ديگران ميدانند.
4-گروهي نيز اگرچه اشكالات را پذيرفته و از متهم ساختن سايرين اجتناب ميورزند، اما براي فريب افكار عمومي و در واقع با توهين به شعور اجتماعي، صرفا به عذرخواهي از مخاطبين خود اكتفا ميكنند.
5-گروهي علاوه بر عذرخواهي، قول ميدهند كه به زودي مشكل را برطرف كنند، اما در مقام اجرا ثابت كردهاند كه نميخواهند يا قادر نيستند به هيچ يك از وعدههاي خود عمل نمايند، با اين حال حاضر نيستند مسند قدرت را ترك نمايند.
6-گروهي... تلاش دارند تا با كلي گويي و در عين حال با انجام برخي از اقدامات رفرميك و سطحي، خود را از معرض سوالات پي در پي مردم و رسانهها دور نمايند.
7-مسئولين متعهد و دلسوز و در عين حال توانمندي نيز وجود دارند كه صادقانه معايب را ميپذيرند و خالصانه، تمام تلاش خود را معطوف رفع مشكلات مورد نقد قرار ميدهند و لذا بديهي است كه در نگاه عمومي جامعه، تنها اين گروه از مديران در رديف پاسخگويان واقعي قرار ميگيرند.»2
از فلاحزاده درخواست ميگردد اظهارات مشاور و مدير كل روابط عمومي استانداري يزد مبني بر پيشرفتهاي آن اداره در سال جاري را به شرح زير مرور نمايد.
«مشاور استاندار و رئيس روابط عمومي استانداري يزد گفت: برنامههاي اجرائي روابط عمومي استانداري يزد از ابتداي سال جاري تاكنون پيشرفت خوبي داشته است. مهمترين دليل پيشرفت اين برنامهها را برنامهريزي و زمانبندي مبتني بر واقعيتهاي موجود عنوان كرد و اظهار داشت: با زمانبندي صورت گرفته و تقسيم وظايف، بسياري از برنامههاي ترسيم شده در چشم انداز عملكرد روابط عمومي استانداري در سال جاري، به موقع و با كيفيت مطلوب به مرحله اجرا درآمده است.
وي با اشاره به برگزاري6 نشست خبري معاونين استاندار و مديران حوزههاي مرتبط تصريح كرد: در شيوه فعلي برگزاري نشستهاي خبري، با صرف مدت زمان كمتر، تعداد بيشتري از مديران استان با اصحاب رسانه به گفتگو پرداختهاند به طوري كه تا اين موقع از سال 29 مدير در نشست خبري شركت داشتهاند در حاليكه در كل سال قبل با 30 تن از مديران نشست خبري برگزار شد.
برگزاري6 نشست آموزشي روابط عموميهاي استان يزد، برگزاري 5 جلسه شوراي اطلاع رساني، انتشار 8 شماره بولتن آموزشي روابط عموميها، پوشش مناسب رويدادهاي خبري استانداري، برگزاري مراسم روز خبرنگار، برگزاري برخي از مراسمها در استانداري و ساير اماكن،انتشار 6 شماره نشريه همكاران و انعقاد قرار داد با نشريات استاني براي ساماندهي اشتراك در سال 91 از ديگر برنامههايي است كه رئيس روابط عمومي استانداري بدان پرداخت.»3
اخيراً مدير كل فرهنگ و ارشاد اسلامي يزد از كم كاري و عدم پاسخ گويي بعضي از روابط عموميها خبر داده است. با اين وضع آيا آنها شفاف و دقيق اطلاع رساني ميكنند؟ و تحمل شنيدن انتقادات را دارند؟ تا چه اندازه به پيشنهادها و نظريات اصلاحي ترتيب اثر ميدهند؟ بايد در مقالهاي ديگر بدان پرداخت ضمناً اظهارات مدير روابط عمومي استانداري يزد به تفصيل قابل بحث و بررسي ميباشد به عنوان نمونه بايد استاندار از مدير كل روابط عمومي سئوال كند در سال 91 كه خبرنگار يا مديرمسئول اين نشريه را براي حضور در 6 نشست خبري معاونين استانداري دعوت ننموده و چند سال است قراردادي براي ساماندهي اشتراك با آيينه يزد تنظيم نكرده چرا به مافوق اداري و مردم گزارش غير واقعي ارائه مينمايد؟
به طور قطع بودجهاي در اختيار نامبرده گذاشته شده تا بتواند برنامههاي نهاد تحت مديريت خود را اداره نمايد. حال اين پرسش مطرح است كه 34 سال بعد از انقلاب اسلامي آيا ميشود فردي هر چند مورد احترام را در جايي گماشت تا بر اساس نظر «من در آوردي و شخصي خود» در مورد نشريات منطقه هر گونه ميخواهد تصميمگيري نمايد؟ هر مديري بعد از تعهد و تخصصي كه بايد دارا باشد موظف به اجراي قوانين و ضوابط ميباشد. وگرنه عدم دعوت خبرنگاري يا نخريدن چند شماره از نشريهاي يا ندادن اجازهي ورود مطبوعهاي به ادارهاي دردي را دوا نميكند و احياناًخط مستقيم و ميانهروي نشريهاي را تغيير نميدهد.
مديري كه از محل بيتالمال هزينه كند يعني خود ببرد و بدوزد و دست بافش را به دلخواه بر هر فرد كه صلاح ميداند بپوشاند موفق نخواهد بود مگر اينكه قانون مدون و مصوب اختياراتي به وي داده باشد.
افرادي كه در اين 7 سال «آيينه يزد» را خواندهاند ميدانند اين هفته نامه خط مشي مستقل خود را به مبلغي كم يا زياد نفروخته و نخواهد فروخت و همانطور كه بارها ذكر گرديد اخلاقاً و شرعاً متعهد شده است قداست قلم و آنچه بدان مينگارند را با پول و مطامع دنيوي معاوضه ننمايد، اغراق نگويد از كسي تعريف و تمجيد بيجا به عمل نياورد و در حد توان با اطلاعاتي كه دارد به خبرهايي نپردازد كه گوينده و نويسنده و خواننده به دروغ يا غير واقعي بودن آن آگاهي دارند. در بيش از سيصد سرمقاله هم سعي شده است ضمن ارائه مدرك و دليل، واقعيتهاي موجود جامعه مورد تجزيه و تحليل قرار گيرد و با حفظ كرامت انسانها و شخصيت افراد از عملكرد بعضي از مديران و مسئولان استان و يا كشور انتقادي صورت گيرد. استاندار با صدور ابلاغ براي مديركل روابط عمومي بعضي از اختيارات مديريتي و اجرايي خود را به وي واگذار نموده اما بدون شك مسئوليت اصلي با مدير ارشد استان ميباشد. بنابراين ضروري است نه تنها پاسخ لازم را ارائه نمايد بلكه به هر طريق كه صلاح بداند جلوي تخلف آشكار يكي از مديران شاغل در حوزه مسئوليت خود را بگيرد و رسماً و علناًدليل تفاوت قائل شدن ميان اصحاب رسانه و مطبوعات استان را بازگو نمايد و اگر هم شخصاً اجراي چنين روشي را مورد تائيد قرار ميدهد با صراحت اعلام نمايد تا در يكي از شمارههاي آينده بر اساس قانون مطبوعات نسبت به درج جوابيه اقدام گردد. نيازي به تاكيد مجدد نيست كه بهاي فروش يك شماره و بيست شماره و دهها و صدها و هزاران برابر آن نيز «ثمن بخس» است، تنها توضيح اين موارد به منظور احقاق حق و جلوگيري از بيقانوني و ممانعت از كاري خود سرانه است. مگر ميشود كارمندي در هر رده و مقامي كه باشد بودجه مملكت را ملك طلق خود بداند و ضوابط و مقررات را رعايت ننمايد؟ هدف از درج اين مطالب اعتراض به تبعيضياست كه در استانداري به وقوع پيوسته و به طور قطع ناروا و ناپسند و قابل انتقاد و پيگيري ميباشد.
مدتها قبل پيشنهاد گرديد از طريق استانداري به روابط عموميها اعلام گردد تا اگر نشريات خواستههاي به حق مردم را چاپ و منتشر يا انتقادي منصفانه از مسئولان اداري نمودند پس از بررسي، پاسخ لازم را تهيه و براي چاپ به آن مطبوعه و روزنامه ارسال نمايند. ضمناً روابط عمومي استانداري با دستور مستقيم استاندار به همه نهادها و سازمانها، ادارات، شركتهاي دولتي متذكر گردد در نحوه توزيع و تخصيص هر گونه آگهي كه حق درج آنها از بودجه عمومي يا از طريق متقاضي و مراجعه كننده به آن موسسات دولتي تامين ميگردد، عدل و انصاف رعايت گردد كه اين روش پسنديده و مورد تاييد عموم خواهد بود و نام نيكي از مسئولان در اين زمينه به يادگار خواهد گذاشت و بعضي از شبههها را از بين خواهد برد.
پينوشتها:
1-روزنامه يزد امروز، مورخ 1/3/91
2-روزنامه كيهان، مورخ 28/5/91
3-روزنامه ملك، شماره 2451