بیش از ۱۴۰۰ سال از نهضت و اربعین حسینی میگذرد و این نهضت همچنان برای ما پیام دارد. بیتردید حضرت اباعبداللهالحسین (ع) به شهادت نرسید تا ما با برگزاری مجالس سوگواری برای حضرتش صرفا گریه کنیم و به درسهای نهضتش بیتوجه باشیم.
نهضت حسینی هر روز برای ما درسی تازه دارد و ما در این مجال از دریچهی «ارتباطات اجتماعی» و «روابط عمومی» به نهضت حسینی مینگریم. نهضتی که به مدد مدیر بصیر و مدبّر و خدامحور و مردممدارش، عالیترین الگوی ارتباطی را در شرایطی که جامعه دچار بحران سوء مدیریت و فساد حاکمان است به رهروانش و به جامعهی بشریت عرضه میکند.
الگویی که در آن حتی در سختترین شرایط و فشارهای دشمن، حاضر به آغازگری جنگ و دست برداشتن از اخلاق و جوانمردی نیست و مهربانی، مدارا، روشنگری، ارتباطگری فعال، حتی با دشمنانش ارتباطی سرشار از انسانیت و تکریم مخاطبان و رعایت حقوق آنان دارد تا جایی که افرادی از لشکریان دشمن و جهل و ناآگاهی را به سمت و سوی لشکر خود که لشکر دانایی و آگاهی است جذب میکند و نمونهی بارز آن «حرّ» است!
اگر امروز از نهضت حسینی و اربعین شهادت جانسوزش سخن میگوییم، از دو منظر نباید غفلت کنیم. منظر نخست؛ نیاز ما به حسین و بینیازی او از گریستن ماست، به قول اندیشمند بزرگ میهن اسلامیمان زنده یاد دکتر علی شریعتی، «در عجبم از مردمی که، خود زیر شلاق ظلم و ستم زندگی میکنند، و بر حسینی میگریند که آزادانه زیست و آزادانه مرد»! نیاز امروز ما به حسین، نیازی است که باید همواره به شناسایی آن بپردازیم و از سیرهی آن امام اسوه توشه برگیریم. گرچه ما با گریستن خود، دلهایمان را برای پذیرش پیام حسینی پاک و آماده میکنیم.
و منظر دوم؛ درسآموزی از الگوهای ارتباطی او و ارتباطگران نهضت حسینی است. ارتباطگرانی چون حضرت زینب (س) و امام سجاد(ع) که به حق باید آنان را «روابطعمومی نهضت حسینی» لقب داد. روابطعمومی نهضتی که بیتردید باید آن را موفق ترین روابط عمومی در برقراری ارتباط با مردم در اوج جهل مردم و بحران اجتماعی و فساد حاکمان نامید.
زینب(س)؛ خدمتگزار روابط عمومی حسین (ع) است و با حضوری آگاهانه و مستمر همراه با لشکر حسینی، در جمع بیشمار مردمی که دستگاه جهلپرور یزید ، با قاطعیت و سخنانی علیگونه، بذر آگاهی و دانایی در میان مردم میپاشد و کاخ پوشالی یزید را که بر پایهی جهل و ناآگاهی مردم بناشده را متزلزل میکند و امام زینالعابدین(ع) نیز که خدمتگزار دیگر روابطعمومی حسین(ع) و نهضت حسینی است و به خواست خدا در اثر بیماریاش، از صحنهی جنگ دور و بهجا مانده تا کاروان حسینی را همراهی کند، با روشنگریهای به موقع و بهرهبرداری از موقعیتهای بیبدیل اجتماع مردمی، تمامی تهدیدها را به فرصتی برای اعتلای نهضت حسینی و به پا داشتن اهداف و «پیام» امام حسین(ع) که همانا به پا داشتن امر به معروف و نهی از منکر و اصلاح جامعه است تبدیل میکند.
خطبههای زینب کبری(س) و امام زینالعابدین(ع) «پیام» جاودانه و بیانیههای ارزشمند روابط عمومی داناییپرور نهضت حسینی است که در همیشهی تاریخ و برای همهی نسلها و به عنوان «پیام برتر» و الگوی برتر ارتباطگری و سخنوری خواهد ماند و میتواند از منظرهای گوناگون به روابطعمومیها و ارتباطگران ما جان تازهای ببخشد و «هنر هشتم» را به مسیری روشن و بینظیر راهنمایی کند و آگاهی و شعورمان را نسبت به این نهضت عظیم و اصلاحطلبانه افزونی بخشد. بیانیههایی که به یکباره بیداری دنیازدگان را در پی داشت و دیوارهای جهل و ناآگاهی مردم را فرو ریخت و پایههای ظلم و ستم یزید را لرزاند و تمامی نقشههای شوم حاکمان فاسد را در زمانی اندک نقش بر آب کرد و پس از ترمیم افکار عمومی مردم، یزید را در برابر افکار عمومی قرار داد و وادار کرد تا حقیرانه و از روی ذلت به خواستههای روابطعمومی نهضت حسینی تن دهد.
ارتباطاتی که هریک از ارتباطگران نهضت حسینی به ویژه امام سجاد(ع) و زینب کبری (س) چه در کربلا و هیاهوی هجوم ناجوانمردانهی یزیدیان و چه در مسیر اسارت شام و بازگشت هر کدام درسهای فراوانی برای ارتباطگران امروز ما دارد. به نمونهای از ارتباط دوسویه و تلاش امام سجاد برای رسیدن به تفاهم با مخاطب در روایت زیر توجه فرمایید:
«دیلم بن عمر می گوید: «آن روز که کاروان اسیران آل رسول الله صلی الله علیه وآله وارد شام شدند، من در شام بودم و حرکت آنان را در شهر با چشمانم دیدم.
اهل بیت علیهم السلام را به طرف مسجد جامع شهر آوردند، لختی آنان را متوقف ساختند. در این میان پیرمردی از شامیان در برابر علی ابن الحسین علیهما السلام که سالار آن قافله شناخته می شد، ایستاد و گفت:
خدا را سپاس که شما را کشت و مردمان را از شر شما آسوده ساخت و پیشوای مؤمنان - یزید بن معاویه - را بر شما پیروز گردانید!
علی بن الحسین علیهم السلام لب فرو بسته بود تا آن چه پیرمرد در دل دارد بگوید.
وقتی سخنان پیرمرد به پایان رسید، امام علیه السلام فرمود:
همه سخنانت را گوش دادم و تحمل کردم تا حرف هایت تمام شود، اکنون شایسته است تو نیز سخنان مرا بشنوی.
پیرمرد گفت: برای شنیدن آماده ام.
علی بن الحسین علیهما السلام فرمود: آیا قرآن تلاوت کرده ای؟
پیرمرد گفت: آری.
علی بن الحسین علیهما السلام فرمود: آیا این آیه را خوانده ای که خداوند می فرماید:
«قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی »; (قرآن؛ سورهی شوری آیهی ۲۲) «ای پیامبر! به مردمان بگو من در برابر تلاش هایی که برای هدایت شما انجام داده ام، پاداشی نمی خواهم جز این که خویشان مرا دوست بدارید.»
پیرمرد جواب داد: آری خوانده ام (ولی چه ارتباطی با شما دارد؟)
حضرت پاسخ داد: مقصود این آیه از خویشان پیامبرصلی الله علیه وآله ماییم.
سپس امام علیه السلام پرسید: ای پیرمرد آیا این آیه را خوانده ای؟
«و آت ذی القربی حقه »; (قرآن؛ سورهی اسری آیهی ۲۶) «حق خویشاوندان و نزدیکانت را پرداخت کن.»
مرد شامی: آیا شمایید «ذی القربی » و خویشاوند پیامبر؟
امام علیه السلام فرمود: بلی، ما هستیم. آیا سخن خدا را در قرآن خوانده ای که فرموده است:
«واعلموا انما غنمتم من شی ء فان لله خمسه و للرسول و لذی القربی »; (قرآن؛ سورهی انفال آیهی ۴۱) «آن چه غنیمت به چنگ می آورید یک پنجم آن از خدا و رسول و نزدیکان اوست.»
مرد شامی گفت: آری خوانده ام.
امام فرمود: مقصود از ذی القربی در این آیه نیز ما هستیم.
امام سجاد علیه السلام فرمود: آیا این آیه را تلاوت کرده ای:
«انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا»; (قرآن؛ سورهی احزاب آیهی ۳۳) «همانا خداوند اراده کرده است که پلیدی و گناه از شما اهل بیت زدوده شود و شما را به گونه ای بی مانند پاک گرداند.»
ای مرد شامی! آیا در میان مسلمانان کسی جز ما، «اهل بیت رسول خداصلی الله علیه وآله » شناخته می شود؟
مرد شامی دانست آن چه درباره این اسیران شنیده درست نیست. آنان خارجی نیستند. اینان فرزندان رسول الله صلی الله علیه وآله هستند و از آن چه گفته بود پشیمان شده، با شرمساری دست هایش را به سوی آسمان بالا برد و به حالت توبه و استغفار گفت:
«اللهم انی اتوب الیک، اللهم انی اتوب الیک، اللهم انی اتوب الیک، من عداوة آل محمدصلی الله علیه وآله و ابرا الیک ممن قتل اهل بیت محمدصلی الله علیه وآله و لقد قرات القرآن منذ دهر فما شعرت بها قبل الیوم;
خدایا به سوی تو باز می گردم، خدایا به سوی تو باز می گردم، خدایا به سوی تو باز می گردم از دشمنی خاندان پیامبر و بیزاری می جویم و به سوی تو رو میآورم از کشندگان خاندان پیامبرصلی الله علیه وآله. من روزگاران دراز قرآن تلاوت کردهام ولی تا امروز مفاهیم و معارف آن را درک نکرده بودم.»
(مقتل خوارزمی، ص ۶۱ و ۶۲ و احتجاج طبرسی،جلد۲، ص۳۰۵)
همانگونه که یادآور شدیم، جای جای «پیام» های ارتباطگران این نهضت، همچنین این گفت و گو سرشار از درسهای مهم و ارزشمند ارتباطی است، از ارتباط دوسویه و صمیمانه برقرار کردن با مخاطب گرفته تا خوب شنیدن حرف او بدون اینکه مزاحمتی برای بیان سخنش ایجاد شود تا ارائهی صبورانهی دلیل و مستندات برای همراه ساختن مخاطب و رسیدن به تفاهم با وی و ... گوشهای از این درسهای بزرگ و جاودانهی روابط عمومی نهضت حسینی است که امید است با تلاش مستمر و نظاممند اصحاب روابط عمومی و ارتباطات اجتماعی بتوانیم توشههای گرانقدر و ارزشمند دیگری نیز از این نهضت عظیم آگاهیبخش و اصلاحطلبانه برداریم.
انشاءالله تعالی
اربعین حسینی ۱۴۳۴ قمری
۱۴ دی ماه ۱۳۹۱ شمسی