صفحهآراي سابق صفحه اول روزنامه كيهان و ايران و تعدادي از روزنامهها، هفتهنامهها و نشريات صفحهآراي سابق صفحه اول روزنامه كيهان و ايران و تعدادي از روزنامهها، هفتهنامهها و نشريات پرتيراژاكنون مدتهاست كه در روزنامهاي حضور ندارم و امروز به ياد گذشتهها و به بهانه نقدي صميمي نيمنگاهي بر كارهاي اجرا شده قديم و جديد صفحات روزنامه انداختم تا شايد بتوانم خود را راضي كنم
ولي هر چه سعي كردم نتوانستم خود را قانع كنم. از آنجايي كه بيش از سه دهه بهطور جدي در كار صفحهآرايي روزنامه دستي بر آتش داشتم و به لحاظ تعصبي كه بر كار صفحهآرايي حرفهاي دارم چند نكته
مهم در ارتباط با صفحهآرايي روزنامه را يادآور ميشوم كه شايد دوستان جوان من بتوانند از آن بهرهاي بگيرند. امروز بعد از گذشت سالها وقتي به صفحات اول روزنامههاي صبح و عصر نگاهي مياندازم،
از آن دقت، ظرافت و زيبانگاري- كه بيشتر آن هم با صورت ميگرفت- كمتر نشاني را ميبينم. وقتي روزنامهاي را ورق ميزنم تنها چيزي كه چشم مرا به دنبال خودش نميكشد صفحهآرايي زيبا و فني
آن روزنامه است كه البته معدودي از آنها را ميتوان مستثني كرد. بخاطر دارم زماني كه براي اولين بار در بخش كيهان انگليسي صفحهآرايي را شروع كردم، كارشناساني بودند كه هنگام اجرا- آن هم با
كمترين امكانات آن روز- نظر كارشناسي ميدادند و اين امر موجب ميشد كه ما هم كارمان را با دقت و وسواس زيادي پي بگيريم و نتيجه آن هم صفحات زيبايي بود كه در آرشيو برخي روزنامهها موجود
است.
ماكتبندي واحدي چشمگير و مطرح در روزنامه بود و اين امر باعث ميشد تا همه چيز اصولي، فني و به جاي خود انجام پذيرد، و در آن تمام قواعد و اصول حرفهاي صفحهآرايي رعايت شود كه وجود
صفحات ويژه انقلاب - ويژه جنگ تحميلي - ويژه جنگ آمريكا و عراق و خلاصه مناسبتهاي ديگر اين ادعا را به خوبي ثابت ميكند.
در ضمن بايستي يادآور شد كه امكانات نرمافزاري و سختافزاري آن روزها اصلا با امكانات فعلي قابل قياس نبود ولي وجود مديران حرفهاي در بخشهاي مختلف روزنامه و اهميت دادن به بخش ماكت
از نكاتي بود كه باعث ميشد در بخش صفحهآرايي ذوق و سليقه خاصي به كار گرفته شود و نتيجه آن هم تا امروز ماندگار است.
در صفحهآرايي روزنامه، (صفحهآرا) بايستي به نكاتي نظير شناخت حروف، شناخت عكس و طرح، خبرشناسي، اهميت خبر و اولويت خبر مسلط باشد تا قوه تشخيص داشته باشد و بتواند صفحه روزنامه
را به خوبي اجرا كند. استفاده زياد و نابجا از رنگ در روزنامه هم موضوعي است كه متاسفانه در بسياري از نشريات به ويژه نشريات ورزشي به چشم ميخورد. چنانچه ميدانيم صفحات اول روزنامهها
بعنوان ويترين و تابلوي آن خودنمايي ميكند كه بايستي در عين ظرافت و رعايت اصول فني، اولويتهاي سياسي - خبري و تصويري آن هم توسط صفحهآرا رعايت شود. اما به دليل اينكه در اين بخش
هيچگونه حساسيتي از سوي اكثر مديران مطبوعات لحاظ نميشود، با نگاهي گذرا به اكثر آنها ميتوان جاي خالي فن صفحهآرايي حرفهاي را حس كرد و به دليل اينكه كارشناسي صورت نميگيرد همه
ما فكر ميكنيم آنچه كه انجام دادهايم درست و بي نقص است. ولي در دهههاي قبل در سطح روزنامهها اساتيدي نظير دكتر فرقاني- فريدون صديقي- دكتر شكر خواه - دكتر قندي - مختاريان - رضاييان - سعديها و.... بودند كه امروز كمتر از آنها در روزنامه نشاني ميبينيم كه اين خود خلا بزرگي است كه بايستي با آموزش توسط اين
كارشناسان مطبوعاتي در روزنامهها پر شود. همانطور كه در بخش گزارش و خبر و خبر نويسي قاعدههاي خاصي وجود دارد، در صفحهآرايي و گرافيك صفحه روزنامه هم بايستي قواعد آن رعايت
شود.
صفحهآرايي در روزنامه با (اپراتوري) متفاوت است، درست مثل تفاوت حروفچين با تايپيست كه اينها فاصله زيادي دارند. صفحهآراي يك روزنامه سياسي- اجتماعي بايستي به مسايل روز از
جمله اخبار سياسي و اقتصادي آگاه باشد تا بتواند هنگام اجرا به درستي از پس آن بربيايد و قاعده كلي آن را كه شناخت ابزار آن است، به بهترين صورت رعايت كند.
به نظر بنده اشكالي كه امروز در بسياري از روزنامهها به لحاظ زيبا شناختي مشهود است، حذف سيستم از تحريريه روزنامههاست، در حاليكه (ماكت بند) يا طراح صفحه با فكر و انديشه
ميزند و بعد آن را اجرا ميكند و اين كه بلافاصله توسط مدير صفحه و اپراتور، صفحهآرايي شود كاري است اشتباه. چون دانستههاي يك اپراتور كامپيوتر عليرغم داشتن مهارت، كافي نيست و
عدم شناخت او از ديگر قواعد فني از جمله در انتخاب (عكس و طرح) و يا اندازه و فرم (تيتر) موجب ميگردد كه نتيجه آن كار مناسب با موضوع نباشد.
بكارگيري تيترهاي (دو سه سيلابي) و كوتاه است كه به زيبايي صفحه ميافزايد زيرا دست صفحهآرا را براي پرداخت آن در صفحه كاملا باز ميگذارد تا اين كه تيترهاي چند سيلابي يا در مواردي
دو سطري كه متاسفانه بسيار هم مرسوم است. اين اختلاف فرم را ميتوان براي نمونه در صفحات ويژه جنگ آمريكا و عراق به خوبي مشاهده كرد. اينكه سردبير روزنامه هم فني داشته باشد
بسيار موثر است و ميتواند در شكل صفحه و تاثيرگذاري روي مخاطب موثر باشد و اين درحالي است كه با پيشرفت علم روزنامهنگاري و دسترسي به اينترنت و انتخاب عكس و طرح روز
ميتواند در زيبايي هر چه بيشتر يك صفحه روزنامه موثر باشد مقايسه كنيد با 30 سال پيش اگر ميخواستيم يك تيتر 10 ستون داشته باشيم بايستي قبلا آن را با لتراست ميچيديم، فاصله آن را ميگرفتيم و بعد به وسيله دوربين عكس ميگرفتيم و خلاصه كلي دردسر داشتيم. ولي همه اين سختيها را متحمل ميشديم
كه كارمان شيك و چشم نواز باشد و چند عكس را به سختي ميتوانستيم كولاژ كنيم، ولي امروز به لطف نرمافزارهاي متعدد، صفحهآرايي بسيار راحتتر و به لحاظ دقت بهتر انجام ميپذيرد
ولي متاسفانه به دليل عدم حساسيت و عدم دخالت مديران هنري روزنامهها برخي از طراحان فقط صفحات را پر ميكنند تا بگويند روزنامه تمام شده و كمتر كسي صبحها جلوي كيوسك
روزنامهها ميخكوب ميشود و بدليل همين عدم گيرايي صفحات، با نگاهي گذرا زود از روبروي كيوسك ميگذرد.
البته تب داغي را هم كه گاهي ميبينيم مختص روزنامههاي ورزشي است كه بعضي از آنها مامور (سرگيجه دادن) به مخاطب است و طرح و عكس و تيتر و سوتيتر را بدون هيچگونه
منطق و ارتباطي با موضوع در هم ميريزند و نام آن را صفحه اول روزنامه ميگذارند كه آنهم فقط و فقط به خاطر تامين بخش اقتصادي اين روزنامههاست و به نظر ميرسد بخش ماكت بندي
بايستي در كنار تحريريه روزنامهها احيا شود، تا به ارزش حرفه صفحهآرايي در روزنامه افزوده شود و ضمن آن جايگاه اصلي اين حرفه در روزنامه نگاري نوين احيا گردد.
مرتضي شادماني
مدير چاپ شادنقش