میراث فرهنگی در کشور ما از مسائل متعدد و و فراوانی رنج می برد. مشکلات فرهنگی مثل عدم آشنایی عموم مردم از وجوه ارزشمند میراث فرهنگی، چگونگی حفظ و احیاء و نگهداری آثار و یا مشکلات ساختاری مثل نقایض فراوان اداری سازمان میراث فرهنگی و کمبود بودجه ها و اعمال سلایق گوناگون و هزاران درد بی درمان دیگر .
از اساسی ترین مشکلات اداری در رابطه با مسائل میراث فرهنگی، نقص شدید ساختار اداری سازمان میراث فرهنگی است. پیشینه بسیار غنی تمدن ایران زمین و آثار فراوان تاریخی و آداب و رسوم بسیار متنوع مناطق مختلف این سرزمین و ضرورت پرداختن به صنعت پرسود گردشگری، همه و همه به سازمانی قوی، پویا و متناسب نیاز دارد که صد البته چنین ویژگی هایی در سازمان میراث فرهنگی امروز به چشم نمی آید. این مشکل به شکلی حاد در همه استانها به ویژه در استان یزد به وضوح مشاهده می شود.
میراث فرهنگی در استان یزد فقط در دو شهر یزد و ابرکوه اداره میراث فرهنگی دارد و سایر شهرستانهای استان همگی داری نمایندگی میراث فرهنگی هستند. یعنی اداره ای نیمه مستقل که همه امورات آن زیر نظر مرکز استان انجام می شود و عملاً استقلالی از خود ندارد و صد البته کارایی هم ندارد. در این نوشته فعلاً قصد بازکردن این مشکل مهم در همه استان ندارم و صرفاً به شهرستان اردکان می پردازم که خواننده محترم از باب اینکه گفته اند : مشت نمونه خربار، خود متوجه عمق این مشکل در سایر نقاط هم خواهد شد.
شهرستان اردکان از نظر تعدد بافت های تاریخی و آثار تاریخی و مناطق گردشگری یکی از شهرستانهای بهره مند استان به حساب می آید. اردکان بعد از مرکز استان یزد با دارا بودن بیش از 230 بنای ثبت شده در فهرست آثار ملی و دارا بودن سه بافت تاریخی عمده شهرهای اردکان و عقدا و احمدآباد و همچنین بافت های منحصربفرد خرانق و شریف آباد، و دربرگرفتن بیشترین زیارتگاههای زردشتیان، و جاذبه های فراوان طبیعت گردی و دارا بودن بافت های روستایی بسیار متنوع و البته پراکنده در محدوده 24هزار کیلومتر مربعی خود، دارای نمایندگی میراث فرهنگی است که فقط سه نفر نیروی رسمی دارد و البته چند نفر کارگر قراردادی!
سوال اساسی این است که چنین اداره نحیف و کم بنیه ای چگونه می تواند بر این همه آثار تاریخی و در این وسعت گسترده جغرافیایی نظارت مستمر و فعال داشته باشد؟ این تعداد کارمند حتی برای حفاظت و حراست و احیاء فقط محدوده بافت تاریخی داخل حصار اردکان کفایت نمی کند، چه برسد به شهرستانی با این وسعت و این تعداد آثار تاریخی. همواره و در همه نوشته ها و مصاحبه هایی که در ارتباط با تخریب های میراثی شهرستان اردکان داشته ام بر این امر تاکید کرده ام که یکی از مشکلات بسیار اساسی میراث در اردکان، ساختار بسیار نامتناسب اداره میراث فرهنگی آن می باشد و با این وضعیت نمی توان توقعی از آنها داشت. نمونه هایی از این قصور تشکیلاتی را می توان در موضوع تخریب سنگ نگاره ها و یا سرقت کتیبه رباط خرگوشی و ... به وضوح مشاهده نمود. مَثَل این اداره و توان آن به کشتی می ماند که در دریاست و جای جای آن سوراخ شده و سرنشینانش هرچه می کوشند تا سوراخی را پر کنند، از سوراخی دیگر آب فوران می کند و این داستان همچنان تا غرق شدن این کشتی ادامه می یابد.
در جلسات متعددی که در حضور مسولان محلی، استانی و کشوری بوده همواره این نکته مورد تاکید قرار گرفته و مسولان نیز اظهار تاسف نموده اند. به عنوان نمونه در سه جلسه ای که با سه رئیس مختلف سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور به منظور بررسی مسائل میراثی شهرستان اردکان در چند سال گذشته به همت نماینده محترم اردکان، شخصاً حضور داشته ام، این مشکل مطرح و مدیران محترم هم ضمن پذیرش آن این مشکل را عمومی و نیازمند اصلاحاتی در چارت سازمانی و موافقت های معاونت برنامه ریزی ریاست جمهوری می دانستند و البته قول های پیگری در این خصوص نیز دادند.
اما این روزها به ناگاه خبر ارتقاء نمایندگی میراث فرهنگی در میبد به اداره سوالات متعددی در ذهنم ایجاد نمود که نکات قابل تاملی دارد که برخی از آنها را می توانم برشمارم اما قبل از آن باید بگویم این ارتقاء بسیار مناسب و خوب فرخنده است و خدا را شکر حداقل یکی از شهرستانها یک قدم به جلو رفته زیرا که همه جای ایران سرای من است؛ از این رو خوش به حال میراث میبد!
اما سوال این است که اولویت بندی چنین ارتقائی چه مبنایی داشته است؟ چرا میبد ارتقاء یافت؟ نتیجه پرس و جو های من این را نشان داد که چون میبد در مصوبات سفرهای استانی به عنوان شهر نمونه گردشگری معرفی شده این امتیاز را نیز از آن خود کرده است. اما چند نکته:
- اول اینکه در مورد این مصوبه حرف و حدیث های فراوانی در مورد کارشناسی بودن یا نبودن وجود دارد که همان موقع اعلام کردنش هم رواج داشت و مسولین محترم که در آن جلسه بودند هم بهتر می دانند. البته این به معنی چشم پوشی از تاریخ بسیار کهن و غنی میبد به هیچ عنوان نیست که کسی نمی تواند این پیشینه تاریخی را انکار کند. لااقل این نویسنده در نوشته های پیشین خود همواره به این موضوع اعتراف داشته است. به عنوان مثال اینجا را ببینید؛
- شهر میبد علاوه بر نمایندگی میراث فرهنگی، پایگاه پژوهشی فعالی نیز دارد که البته در سالهای قبل فعالتر بوده و عملاً میراث فرهنگی در میبد دو نمایندگی نسبتاً مجزا داشته است. علی رغم سالها پیگیری برای راه اندازی این پایگاه در شهرستان اردکان، دو سال پیش با فشارهای فراوان این پایگاه در اردکان هم راه اندازی شد البته فقط در حد یک تابلو!!
- بحث مهمتر اینکه تعداد آثار تاریخی در شهرستان میبد چند عدد است؟ کل وسعت آنجا چقدر است؟ تنوع روستایی و طبیعی و گردشگری شهرستان میبد تا چه اندازه است؟ همین وضعیت در شهرستان اردکان چگونه است؟
- این حب و بغض و ناسیونالیسم بازی نیست!! یک رابطه منطقی و دو دو تایی است! از اول هم گفتم کار بسیار پسندیده ای رخ داده که میراث میبد ارتقاء پیدا کرده اما اولویت بندی ها منطقی نیست! غالب آثار تاریخی میبد در مرکز شهر آن است و پراکندگی آثار آن نسبت به شهرستانی مثل اردکان و یا طبس بسیار فشرده و به هم پیوسته است. مسولان محترم چه فکری برای سایر شهرستانها دارید؟
- در این خبر آمده بود که ارتقاء تشکیلات اداری میراث فرهنگی میبد با توجه به گستردگی زمینههای تاریخی و میراث و ابنیه فرهنگی و صنایع دستی بیبدیل و پتانسیلهای بالقوه گردشگری اين شهرستان و به دنبال درخواستهای مردمی و تلاش ها و پیگیری های مستمر مسئولان صورت گرفته است، این ملاکها که به صورت قوی ترش در شهرهای دیگر هم هست! درخواست های مردمی و پیگیری مستمر مسولان را که شخصاً بارها دیده ام!
- مسولان محترم شهرستان اردکان مخصوصاً جناب آقای تابش عزیز که دغدغه میراثی دارید و رابطه خوبی هم با روسای سازمان میراث فرهنگی در تهران دارید، صورتجلسات نشست های قبلی موجود می باشد. شما را بخدا کاری کنید تا یک مشکل لااقل حل شود و ساختار اداری متناسب تر شود. پیگیری مردمی صدباره دیگر از ما، پیگیری های مستمر مسولان از شما!! ببینیم این مشکل حل خواهد شد یا نه؟!
هر خواننده محترمی که این سطور را خواند می تواند برداشت های خود را از آن داشته باشد اما این نوشته از نظر نویسنده آن حاوی سه نکته اساسی است:
- تبریک به مردم میراث دوست شهر کهن و تاریخی میبد به واسطه این ارتقاء؛
- ضرورت ارتقاء همه نمایندگی های میراث فرهنگی در همه شهرستانها به اداره ای مستقل؛
- لزوم توجه به اولویت ها و تلنگر زدن به مردم و مسولان اردکانی در خصوص ضرورت اتفاق این مهم.
امیدوارم نوشته ای کوتاه نظرانه نبوده باشد و کاش برخی آن را آنگونه که خود می اندیشیند تفسیر نکنند!