محمد زاده رحمانی:اين روزها وقتي در جلسات و همايش هاي مربوط به صنعت شركت مي كنيم، از بعضي افراد مي شنويم كه آگاهانه يا ناآگاهانه مي گويند بخش كشاورزي پرآبخواه است و نسبت به صنعت بازدهي خوبي ندارد. اولا، شايد ما كشاورزان خوبي نيستيم و گرنه در دنياي پيشرفته، بهره وري بخش كشاورزي و راندمان آن در توليد و ايجاد اشتغال بعضا از صنعت هم جلوتر است. ثانيا، اين افراد غافل از اين هستند كه بقاي صنعت در گرو حيات كشاورزي است. امروزه ثابت شده لكه هاي سبز باعث توقف ابرها و بارش روي زمين مي شوند؛ يعني اگر فضاي سبز كشاورزي را از بين ببريم اصولا باراني نخواهد باريد كه ما از آب آن در ساير بخش ها استفاده كنيم. در بعضي از روستاها افراد محلي به طمع افزايش خروجي آب چشمه ها و قنوات، اقدام به قطع درختان سر به فلك كشيده چنار، بيد و ... كردند اما نه تنها آب آنها زياد نشد بلكه كمتر هم شد. اكولوژي طبيعت يا همان بوم شناسي پيچيده تر از آن است كه ما فكر مي كنيم.
در مقابل، اكثر ما تصاوير كاشت گياهان را بر بام منازل و آپارتمان ها در بعضي از كشورها ديده ايم؛ يعني آنها از كوچكترين و محدود ترين فضا براي كاشت گياهان استفاده مي كنند. اين كار هم براي تلطيف هوا و ايجاد شادابي مهم است و هم در افزايش بارندگي تاثير دارد. حتي يكي از هموطنان با تجربه مي گفت اگر نمي توانيم به كاشت گياهان مبادرت كنيم، باطري هاي خالي نوشابه را پر از آب كنيم و پشت بام ها بياندازيم تا در آن جلبك توليد شود. جلبك ها هم اكسيژن قابل توجهي توليد مي كنند و هم باعث افزايش بارندگي مي شوند.
بياييد با كشاورزي در كشور چهارفصل ايران مهربان باشيم تا هم كشور شاداب و سرسبزي داشته باشيم و هم براي مثال مجبور نباشيم از برنج هندي مصرف كنيم كه مي گويند آلوده به سرب است و در زمين هايي توليد مي شود كه از رودخانه گنگ آبياري مي شوند. رودخانه گنگ دروازه بهشت هندو هاست كه يا خاكستر مردگان خود را در آن مي اندازند يا جنازه را به آن مي سپارند. جنازه اي كه در آن مي گندد و آب را آلوده مي كند.