کارکردهای مطبوعات محلی در ایران به شکل مناسب شناخته نشده است؛ گرچه همگان بر این باورند که این دسته از مطبوعات به طور عمده نقش مهمی در انعکاس نیازها و مشکلات زندگی افراد یک منطقه یا محله داشته و پویایی و رشد آنها به توسعهی کلی مطبوعات منجر میشود و افزایش توجه مخاطبان نسبت به این نشریات، افزایش تعداد خوانندگان مطبوعات در کل کشور را در پی خواهد داشت اما به عقیده کارشناسان امر مطبوعات محلی در ایران چندان مورد توجه نبوده و به نوعی کارکرد آنها با نقص همراه است.
انتشار نشريات محلی در ظاهر كار آساني جلوه ميكند، اما به واقع كار دشوار و درعين حال اگر به صورت حرفهاي و تخصصي انتشار يابد در آموزش شهروندان، بالابردن فرهنگ زيستي و بهسازي مناسبات اجتماعي تأثير شگرفي خواهد داشت.
يكي از مهـــم ترين نيازهاي روزنامه نگاران مطبوعات محلي، داشتن دانش كافي درباره گزارشاتي است كه ارائه مي كنند. يكي از جــدي ترين و خوشبختانه سازنده ترين انتقادات موجود درباره مطبوعات محلي، فقدان مطالب آموزنده تنوع خبر وگزارش وتوليدات خبري وگزارش مهم اجتماعي، اقتصادي وفرهنگي بومي است. روزنامه نگاران فقط به حوادث جاري مراجعه و آنها را شرح مي دهند. مطبوعات محلي بايد بتوانند علوم تخصصي را به شكل اطلاعات عمومي و قابل درك براي مردم بيان كنند. انجام اين كار به شكل خوب بسيار مشكل است و نياز به دانش فراوان و ذاتــي دارد و نمي توان آن را فقط در كلاس هاي درس به دست آورد. دارا بودن اطلاعات عمومي، توانايي شخصي را در برخورد با مسائل نوين افزايش مي دهد.
بحران مدير مسئول مديران مسئول نشريات محلي به عنوان تأثيرگذارترين افراد هر نشريه، نقش اصلي سياستگذاريها و نحوه فعاليت نشريه را بازي و تعيين ميكنند. از آنجايي كه مدير مسئول پاسخگوي مسائل حقوقي و مالي نشريه است، در مسائل كلان وارد ميشود و برخي آسيبهايي كه مديران مسئول در مطبوعات محلي موجب ميشوند از اين قرارند:
1ـ نداشتن تخصص و تحصيلات لازم: درصد بسيار زيادي از مديران مسئول هيچ تخصص و تحصيلاتي در زمينه مطبوعات و روزنامهنگاري ندارند و به جرأت ميتوان گفت، بسياري از آنها حتي دورههاي كوتاه مدت روزنامهنگاري را نيز نگذراندهاند و رشته تحصيلي بسياري از آنها با شغل اصلي آنها بسيار متفاوت بوده است، به جز دو، سه مورد در نشريات محلي، هيچ يك از مديران مسئول تحصيلات مربوط و سابقه كار روزنامهنگاري پيش از اين سمت نداشتهاند.
2ـ عدم آشنايي با قانون مطبوعات: در مواردي در كمال تأسف مدير مسئول نشريه حتي با قانون مطبوعات و بديهيترين وظايف و تعهدات قانوني خويش آشنا نيست.
3ـ نداشتن آشنايي با مطبوعات و ساختار آن: بسياري از مديران مسئول مطالعات به روز رسانهاي نداشته و با ساختارها و تشكيلات دروني مطبوعات آشنا نيستند.
4ـ عدم آشنايي با علم مديريت: نظارت و اداره يك نشريه نياز به داشتن آگاهي و تواناييهاي مديريتي است كه متأسفانه شواهد و تجربهها نشان ميدهد كه بسياري از مديران مسئول در اين زمينه نيز كارنامه قابل قبولي نداشتهاند.
5ـ داشتن ديد مالي: عدهاي از مديران مسئول به سبب نداشتن آگاهي كافي با درخواست نشريه و كسب عنوان مدير مسئولي به دنبال درآمدزايي هستند و نگاه آنها به يك نشريه، يك نگاه منفعت طلبانه و مادي است كه بسياري از پيامدهاي آسيب مطبوعات محلي را به دنبال دارد. سوق دادن روزنامه نگار به سوي رپرتاژ و آگهي به جاي توليد مطلب و نوآوريها و اهميت ندادن به فروش نشريه و سليقه مخاطب از مشخصترين پيامدهاي اين امر است.
نقش تخصص:
تخصص روزنامه نگاري دنياي جديد به شدت به سوي تخصصي شدن امور پيش ميرود، گسترش علوم موجب شده تا هر فردي در حوزه كاري خود تخصص داشته باشد و هر شغل و حرفهاي در صورتي به اهداف خويش ميرسد كه از نيروي انساني متخصص و كاربلد بهره گيرد، اما در اين مورد نيز با مشكلات زير مواجهيم.
1ـ نداشتن تحصيلات مرتبط: مشكلي كه در مورد مديران مسئول ذكر شد در اين مورد نيز صادق است و به جز چند فرد انگشت شمار كه در حوزه روابط عمومي و خبرگزاريها فعاليت دارند، در بين خبرنگاران فعال تقريباً هيچ شخصي داراي مدرك روزنامه نگاري نيست
. 2ـ دورههاي روزنامهنگاري و مطالعات به روز: تا چند سال گذشته تعداد معدودي از خبرنگاران در دورههاي فشرده شركت كرده بودند و بيشتر به صورت تجربي به فعاليت ميپرداختند، اما خوشبختانه از هنگام طراحي و برگزاري دورههاي روزنامهنگاري از تابستان 81 با مشاركت اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي، نسل جديدي از جوانان علاقهمند با ديدن دورههاي تخصصي توانستند تحولي در كيفيت و كميت نشريات به وجود آورند و با حضور خود در نشريات مختلف در برخي مواقع نيز به مقامهاي قابل توجهي دست يافتند.
. 3ـ بهرهگيري از نيروهاي كم توقع و تازه كار: بسياري از نشريات به علت مشكلات مالي به استفاده از نيروهاي تازه كار و در نتيجه كم توقع روي مي آورند، متأسفانه تجربه نشان داده نشريهاي كه حتي توان مالي و امكانات بالايي داشته نيز به استفاده از اين نوع نيرو روي ميآورد، زيرا نيروهاي باتجربه توقعات بالايي داشته و با فضا و مسئولان و نوع كار آشنا هستند.
عدم امنيت شغلي و مالي عدم امنيت شغلي و مالي از معضلات همه در عرصه كار خبري است كه خود جاي تأمل بسيار دارد و همت مسئولان را ميطلبد. اين مشكل خود پيامدهاي مختلفي دارد كه به بعضي از آنها اشاره ميشود:
1ـ عدم ثبات شغلي يكي از معضلات و آسيبهاي بزرگ مطبوعات محلي است، تقريباً هيچ خبرنگاري در حوزه مطبوعات محلي، استخدام رسمي نيست و كمتر كسي در اين نشريات حتي سابقه حضور پنج ساله را دارد مگر اينكه در آن نشريه يك رابطه نسبی داشته باشند يا مدير مسئول يا صاحب امتياز آن باشند. اكثر كساني كه در حيطه مطبوعات از امنيت شغلي برخوردار هستند، در خبرگزاريها و يا مطبوعات سراسري فعاليت دارند.
. 2ـ نبودن بيمه و درآمد پايين مشكلي ديگر است، بسياري از نيروهاي مشغول به كار در كمال تأسف حتي بيمه هم نيستند و حقوق ناچيزي ميگيرند، تقريباً تمام افراد و خبرنگاران مشغول در هفته نامهها حتي حقوقي در حد حداقل قانون كار هم نميگيرند. همانطور كه مشاهده ميشود در آسيب مربوط به عدم امنيت شغلي نيز، عوامل مالي بيشترين نقش را بازي ميكنند و نشريات سعي دارند از نيروهاي تازه كار و موقت استفاده كنند تا مجبور نباشند به قانون كار، بيمه و ... تن دهند.
عدم اعتقاد به تبليغات در منطقه تبليغات به عنوان اصليترين منبع درآمد هر به حساب ميآيند و پايه اصلي گذران حيات نشريه را هستند، با اين حال عدم اعتقاد به تبليغات در كشورهاي جهان سوم، ضعف بخش خصوصي، بيعلاقگي و بياعتمادي بخش خصوصي و سرمايهداران به اين مهم، سبب فقر هر چه بيشتر رسانهها و مطبوعات ميشود.
مخاطب شناسی:
در حيطه مطبوعات حرفهاي و به ويژه محلي هيچ گونه تحقيقي در حوزه نيازسنجي و مخاطب شناسي انجام نشده است. تقريباً هيچ يك از مطبوعات محلي موضوعي به نام مخاطب شناسي در دستور كار خود ندارند و حتي به جرأت ميتوان گفت كه حتي به آن فكر هم نميكنند. مطبوعات محلي نميدانند براي كه و چه كساني مينويسند و چه تيپ، طبقه و جنس خواننده و مخاطب حاصل كار آن هستند، آنها نميدانند مخاطب شان چه نيازها و علايقي دارد و از كدام مطالب، عكس ها و ... آنها لذت ميبرند و به كدام ستون و صفحهاي توجه كمتر يا بيشتري نشان ميدهند. در حالي كه با اندكي توجه به امر مخاطبشناسي، مطبوعات محلي ميتوانند سطح كيفي كار خويش را فراتر برده و به ارضاي نيازهاي مناسب تر مخاطبان خود دست زنند و در نهايت موجب رضايت بيشتر خوانندگان و در نتيجه افزايش فروش شوند اما فروش بالا در دستور كار نشريات قرار ندارد و واضح است كه در چنين شرايطي مخاطب شناسي نيز اهميتي براي چنين سيستمي ندارد.
برآیند نظرات فعالان مطبوعات سراسری و محلی و همچنین کارشناسان چنین برمیآید که مطبوعات محلی، علیرغم کارکردهای مهم و فراوانی که در عرصهی ملی و محلی دارند، از جایگاه مناسبی در کشور برخوردار نیستند. اما مطمئنا این نشریات، با کمک مسوولان و کسب استقلال اقتصادی خود میتوانند با استخدام نیروهای حرفهیی، بیان مشکلات منطقهیی و ارایهی راهکار برای آنها و همچنین تقویت فرهنگ بومی و نیز هویت بخشی و ایجاد وحدت در میان مخاطبان محلی خود، علاوه بر جلب اعتماد آنها، به یک الگوی قوی و منسجم حتی برای روزنامههای سراسری تبدیل شده و به توسعهی کلی مطبوعات در کشور کمک کنند.
منابع:
- بررسي ابعاد سرشماري، که در سال 1385 در مرکز مطالعات و برنامهريزي رسانههاي معاونت امور مطبوعاتي و اطلاعرساني وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي با عنوان "طرح سرشماري واحدها و شاغلان عرصه مطبوعات و خبرگزاريها" انجام شد.
- قاسمى، سيدفريد، مطبوعات ايران در قرن بيستم
. محسنيان راد، مهدى، ارتباط جمعى و توسعه روستايى
- حميد مولانا، سير ارتباطات اجتماعى در ايران
- مهدى محسنيان راد، انتقاد در مطبوعات و وضعيت آن در ايران