یزدفردا

گلاب در شورای سوم !

نمی دانم چرا وقتی در شهر ستاره ای را می بینم ، بوی گلاب را احساس میکنم . و یا وقتی در شمردن اعداد در کلاس درس حقوق عمومی به عدد 5 و یا100 میرسم ، باز بوی گلاب به مشامم می رسد.
خوشبختانه از لیست نه نفره ام در انتخابات شورای شهر ، فقط یک نفر به شورا راه یافت و خوشحالم که بیش از یک نفر را به گلاب گیری نفرستاده ام. دیروز وقتی برای تبریک و تذکر دیر هنگام به شورا رفتم ، بوی گلاب بود که در فضا آکنده بود . البته ترسیدم و لی دیدم ترسم بی مورد است چراکه شورای به اندازه ای به مسائل ارزشی توجه دارد که می خواستند حتی اسم رئیس را از میان کتاب آسمانی در آورند. البته خوشبختانه این اتفاق نیفتاده ولی نیت خالص اعضاء و نحوه استدلال آنها را بر همگان آشکار کرده .
اما به مصداق آنکه مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید هم می ترسد ، داستان بوی گلاب شورا را پیگیری کردم و بر من روشن شد که عزیزان برای عدم فراموشی ضمن شستن فضای شورا آنرا با گلاب شستشو داده اند و برای ایجاد فضای مناسبتر با گماردن یک نفر در بیرون اطاق جلسات همرام با یک گلاب پاش اعلاء به همه گلاب تعارف میکنند تا بوی گلاب همیشه در سالن ماندگار شده و افکاری ازنوع بد ، در ذهن آنان حتی خطور نکند.
همه اینها را گفتم ولی نمی دانم چرا فضای شورا و شهرداری اکنون بیش از همیشه بوی گلاب ، البته از آنهم از نوع ستاره ای اش می دهد . شاید مشکل از من باشد که همه چیز را سریع فراموش نمی کنم و کمی هم آینده را می بینم

ياد داشت وارده از شهروند يزدي

يزدفردا