یزدفردا

^{رحيم پورازغدي در یزد : شهري به نام شهر آرزوها وجود ندارد و تنها شهري موفق است که بر پايه برنامه ريزي باشد.}


دكتر رحيم‌پورازغدي گفت: بعضي فكر مي‌كنند پسوند اسلامي نتيجه‌اش سانسور بخش از علم و معرفت است.

به گزارش (ايسنا)دكتر حسن رحيم‌پورازغدي در جمع دانشجويان دانشگاه‌هاي يزد اظهار داشت: شهري به نام شهر آرزوها وجود ندارد و تنها شهري موفق است که بر پايه برنامه ريزي باشد.

وي با تاكيد براينكه مي توان از سيره و سنت پيامبر اکرم به عنوان پايه برنامه ريزي شهر مورد نظر يا همان مدينه فاضله بهره برد گفت: ويژگي متمايز موجود در سنت پيامبر اين بود که علاوه بر وجود مساوات که همان برابري تمام افراد در برابر قانون است، مواسات هم وجود داشت و مواسات يعني اينکه هر فرد جامعه خود را در غم و شادي ديگران شريک بداند.

رحيم پور ازغدي خاطرنشان كرد: اين شهر آرزوها يا مدينه فاضله هم تنها در صورت وجود همزمان مساوات و مواسات بوجود مي ايد.

وي با بررسي غرب گفت: امروزه معيار ارزش گذاري انسان، اقتصادي است، در حالي که پيامبران در زمان خود با اين انديشه مبارزه مي کرند، اين نوع تفکر در زمان پيامبر هم وجود داشت، بطوري که بزرگان مکه خطاب به پيامبر مي گفتند که اگر سخنان تو سخنان خداست، پس چرا از طريق تو بيان مي شود و چرا آن فرد از طايفه ما نبوده است.

اين استاد دانشگاه تاكيد كرد: خدا لطيف است و دو لطفي که نسبت به انسان روا داشته، يکي افرينش او بوده و ديگري هدايت انسان بوده است.

وي در تعريف هدايت انسان، گفت: هدايت انسان، يعني آنقدر انسان ارزش داشته است که خدا خود با او سخن گفته است.

اين عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي با اشاره به اينكه در اسلام توجه به فقرا و مستضعفين بسيار سفارش شده است در روشن‌تر كردن معني مستضعف گفت: منظور از مستضعف، کسي است که با اينکه تلاش مي کند، نمي تواند به جايي برسد و اين بدين دليل است که ضعيف انگاشته شده است و اين مي تواند مادي باشد يا معنوي، خدا به پيامبر مي گويد: تا مي تواني فقرا را نزد خود نشان که اگر تو آن ها را به خود نزديک کني، من به تو نزديک مي شوم، محبت من مساوي محبت با فقراست.

رحيم‌پورازغدي ادامه داد: در جاي ديگر پيامبر مي فرمايند: اگر کسي فقيري را تحقير کند، به خدا توهين کرده است و در آخرت خدا او را تحقير مي کند و اگر فقيري را تکريم کند، خدا او را تکريم مي کند، پيامبر اينگونه مي فرمايند : خدايا مرا مسکين زنده بدار، مسکين بميران و در قيامت من را در صف مسکينان محشور فرما.

وي در بخش ديگر سخن خود گفت: پيامبر خطاب به حضرت علي مي فرمايند: يکي از هديه ها و الطافي که خدا نسبت به تو داشته اين است که تو مستضعفين و فقرا را دوست داري و پيامبر در پي اين بود که صف بندي طبقات را در هم بشکند، در جاي ديگري از معصوم روايت است که، خدايا به تو پناه مي برم که ذهنم من به آن طرف رود که فکر کنم اگر کسي پول ندارد، شريف نيست و هر آن کس که پول و ثروتي دارد، انسان شريفي است.

وي تاكيد كرد: از همه اين ها گذشته، اسلام ما مخالف کسب ثروت نيست، بلکه محدوديتي که اسلام در مورد ثروت قائل مي شود، در مقام مصرف آن است. اين طور نيست که انسان هر چقدر خواست مصرف کند. اسلام دعوت به زهد کرده است و در مقام مصرف حتي پيامبر فرموده اند : نفرين شده است جامعه اي که مصرفش بيش از توليدش باشد،چه صنعتي، چه علمي.

رحيم پورازغدي خاطرنشان كرد: در مورد تلاش و نشاط مومن هم آمده است : نداشتن نشاط، نشانه نفاق است و مومن بايد با نشاط باشد و اين حسن نشاط باعث مي شود که فرد نگندد و بلکه هر روز تلاش روز افزوني داشته باشد.

وي در بخش ديگري از سخنان خود با برشمردن استانداردهاي حقوق بشري از نگاه پيامبر(ص)، گفت: با هم مهربان باشيد و خطاهاي همديگر را ببخشيد، اسرار شخصي يکديگر را افشا نکنيد و کسي را بي آبرو نکنيد، هر کس اشتباهات ديگري را جبران کند، عذرخواهي يکديگر را بپذيريد، در برابر ستم از هم دفاع کنيد، خيرخواه يکديگر باشيد و در خلوت براي پيشرفت خواهران و برادران خود دعا کنيد، به وعده هايي که مي دهيد، عمل کنيد، به هم هديه بدهيد و هديه يکديگر را جبران کنيد، بدون توقع به هم خدمت کنيد، به حريم جنسي ديگران احترام بگذاريد، به هم اطمينان کنيد و سوگند يکديگر را بپذيريد، هر آن چه براي خود مي پسنديد، براي ديگران هم بپسنديد.

به گزارش ايسنا اين استاد دانشگاه همچنين در ديدار با اساتيد و كاركنان دانشگاه‌هاي يزد يادآور شد: عقلي شدن مفاهيم به معني دين‌زدايي نيست و اين در حالي است كه به خاطر تناقضات و خزافه‌ها، تاريخ مصرف مسيحيت گذشته است و اسلام مثل مسيحيت جنازه‌اي نيست كه روي دوش بكشيم و با تشريفات آنرا نگهداريم، عدالت خواهي، تعقل و تجربه با مسيحيت و بوديسم و اديان ديگر جور در نمي‌آيد و اسلام آمده و مي‌گويد اين اديان باطلند و اين بدان مفهوم نيست كه پيروان آنها بد باشند،‌ راجع به آدمها بحث نداريم، چرا كه اكثر بشريت مستضعف فكري و قرباني جهلند.

وي تصريح كرد: متاسفانه انسان شناسي مدرنيته به جاي فرار از مسيحيت و فرار از فلسفه يوناني، فرار از عقل و دين را تئوريزه كرده است و نتيجه آن تجربي شدن محض در انسان شناسي است، اما كارهاي صورت گرفته، انسان شناسي نيست، بلكه قشر شناسي انساني است و اين در حالي است كه انسان غير از طول و عرض،‌ عمق و ارتفاع هم دارد و بايد او را تكميل نمود تا جايي كه قابل شناخت است و آنقدر شناخت او مهم است كه مي‌توان به شناخت خداوند مثال زد و انسان آنقدر بزرگ است كه انسان شناسي مي‌تواند به خداشناسي راه يابد.

وي گفت: انسان آنقدر متعالي است كه از او مي‌توان به عنوان نشانه بزرگ خداوند ياد كرد و آنقدر در مورد او اطلاعات كسب كرد، تا بتوان او را مديريت كرد.

http://www.piyadero.ir/index.php?option=com_content&task=view&id=54&Itemid=1
منبع عکس ها :

یزدفردا