بافق فردا نوشت:حجت الاسلام و المسلمین دکتر دخیل عباس زارعزاده در جمع مردم بافق در مسجدجامع این شهر با اشاره به آیه «اِنَّ اللّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّیَ یُغَیِّروا ما بِاَنفُسِهِم »گفت: خداوند به هیچ عنوان بر مبنای جبر هیچ امتی را در مسیر هدایت قرار نمی دهد.
دخیل عباس زارع زاده اظهار داشت : ابتدا تشکر می کنم از مردم مظلوم و غریب بافق که در این مجلس شرکت کرده اند و همچنین تشکر می کنم از نحوه استقبال و تشکر می کنم از آقای دکتر فروزان نیا افتخار کشور و از عزیزان بزرگواری که از راه های دور آمده اند و از اساتید محترم دانشگاه مخصوصا برارد عزیم دکتر یار احمدی که از نخبگان علمی و فرهنگی استان هستند و از همه خواهرانی که در مجلس شرکت نموده اند.
وی با معرفی مختصری از خود و برشمردن اقدامات و خدماتی که در طول ۳۰سال برای انقلاب و نظام افزود: افتخار می کنم که برادر شهید هستم و با بسیاری از زمندگان بافقی در جبهه های حق علیه باطل همسنگر بوده ام و شاگرد آیه الله شهید دکتر بهشتی هستم .
دخیل عباس گفت : مردم نماینده ای را به مجلس می فرستند که در خانه مردم که همان مجلس است به وضع قانونی بپردازد که به نفع مردم و برای منافع آنان باشد.و در آنجا مدافع تمام حقوق مسلم شهروندان تمام کشور باشد.
وی خاطر نشان کرد: بنده احساس می کنم تاکنون عزیزان بزرگواری که بسیار هم متدین و انقلابی بوده اند و بسیار عزیز بودند اما متاسفانه به جرات می گویم آنگونه که باید نتوانستند دین خود را به مردم ادا کنند.
من اگر بخواهم بحث نتوانستن ها را تک تک بیان کنم باید ساعت ها با شما صحبت کنم ،اما یک نمونه کوچک آن همان بحث حوزه انتخابی است .زمانی بی عدالتی به وجود می آید که مدافعان عدالت کوتاهی نمایند ،وقتی مدافعان عدالت کوتاهی کردند،زیاده طلبان جرات می کنند که هرکار دلشان خواست انجام دهند .
اما اگر در مقابل زیاده طلبان و کسانی که دنبال این مسائل هستند ، افرادی باشند که شجاعانه در برابر آنها بایستند کسی جرات اینکه معهادله را به نفع محیط خاص و افراد خاص و شخصیت های خاصی رقم بزند را ندارد.
نمونه بارز نبود یک مدافع نسبت به حقوق مردم، بی عدالتی در حوزه انتخابی ما با وجود پتانسیل های بسیار ارزشمند در شهرهای این حوزه است .
امروز اگر کسی سوال کند کدام شهرستان در رابطه با صادرات زعفران شانه با شانه خراسان رضوی و جنوبی جلو می رود همه اذعان می کنند در استان یزد این افتخار متعلق به شهرستان بهاباد است .
اگر امروز کسی سوال کند کدام پتانسیل تغذیه کننده تمام کارخانجات ارزشمند فولاد کشور است هیچ کس نمی تواند آدرسی جز شهرستان بافق بدهد.این بافق است که امروز تغذیه کننده بزرگ فولاد کشور است .
اگر امروز کسی سوال کند بهترین میوه و آب را کدام شهرستان به استان یزد هدیه می کند همگان خواهند گفت شهرستان مهریز.
و اگر امروز کسی سوال کند در بخش کشاورزی و زراعت و در خودکفایی مواد غذایی و حبوبات کدام شهرستان می درخشد باید گفت شهرستان سرسبز و زحمتکشان خاتم و ابرکوه و بخش بهمن است .
این پنج شهرستان نماد عزت و افتخار استان یزد هستند که متاسفانه برعکس عوض اینکه متقابلا به شهرستان ها هدیه داده شود تمام امکانات آنان را ربوده اند و به جاهای دیگر داده اند.به کسانی داده اند که امروز ما شاهدیم در بخش فولاد کشور که که حق این شهرستان است اما فاقد یک کارخانه فولاد است ولی در شهرستانهای دیگر که کوچکترین افتخاری برای استان ندارند هشتمین مجوز کارخانه فولاد را به عنوان هدیه به آن شهرستان داده اند.
همان شهرستان در طول حکومت دولت اصول گرا که مردم به آن رای دادند ۱۸۰۰میلیارد تومان در آن شهرستان هزینه کرده است اما بقیه پنج شهرستان هیچ.
جالب این جاست در این پنج شهرستان متاسفانه حتی عنوان نکردند که یک نماینده مازاد بدهند ( که خدانکند بدهند) ولی به یک شهرستان یک نماینده دربست که نوش جانشان باشد می دهند اما این پنج شهرستان قیمتی ندارند .و ای کاش تقسیم نکرده بودند که آین هم جالب است ، آمده اند شهرستانی را که سابقه درخشانی در طول عمر ۳۰ساله انقلاب داشته است را با برخورد پاسخ می دهند .
جالب است که وقتی نیاز به مردم بافق پیدا می کنند با الفاظی چون فرهیخته ، حزب الله ، متدین و چه و چه … آنان را خطاب می کنند.
وقتی کمربند امنیتی دور مردم می کشید آن زمان مردم متدین ، حزب اللهی نبودند ، آیا فرهیخته نبودند.
و اگر نماینده ای نماینده باشد باید در این گونه شرایط به گونه ای باید رفتار کند که جانش را فدای مردم کند چرا که سلول سلول بدنش و تمام شخصیتش متعلق به این مردم است .منهای رای مردم من چه کاره ام ، منهای رای مردم ما کجائیم ؟ تمام هویت و شخصیت زمانی نظم می گیرد که تک تک آراء مردم شکل بگیرد.نماینده گوش مردم است ، چشم مردم و دست مردم است و دنبال منافع مردم است نه اینکه مردم وقتی در عذاب می افتند آن زمان به فکر مردم بیفتد.
نماینده باید جان پناه مردم است و اصلا اجازه ندهد کار به این جا بکشد و این مشکلات برای مردم پیش بیاید که در خور و شایسته انان نیست .
نام بافق را باید شهر تناقض ها گذاشت من نمی دانم که این تناقض را چه کسی باید حل کند ، زمانی مردم یک نفر را می خواهند و یک کاری را دوست دارند که انجام شود علاوه بر آن که به آنان نمی دهند عوض آن مردم را کتک می زنند.
بعد از ۱۲ماه !یعنی چه ؟ مردم که به خاطر این همان شخصیت مورد تهاجم یگان ویژه قرار می گیرند را دوباره بر سر کار می گذارند.
اگر خوب است و عزیز است که عزیز است چرا همان اول ندادید و مردم را به زحمت انداختید ؟
با وجود اینکه بیشتر فعالیت های شهرستان در زمینه های آب و کشاورزی و محیط زیست تحت تاثیر معادن شهرستان بافق است متاسفانه جوانهای این شهرستان بیکار هستند و حتی برخی از آنان با اینکه شغل هم دارند ولی بیگاری می کشند.
و کسانی هم که شغل ندارند باید تماشا کنند و بعد هم می آید شعار می دهند که این معادن باید خصوصی شود و وقتی مردم هم متقاضی این حق خود هستند آنها را در سردگمی قرار می دهند، مردم باید تکلیفشان روشن شود .
و این تزلزل و نابرابری شغلی باعث شده مردم شاهد ورشکستگی کارخانه کاشی که به خاطر نبود گاز ی که تا اکنون سه بار کلنگ آن را به زمین زدند ولی خبری از آن نیست باشند .