ادامه داستان :
بخش دوم- چگونگی پیدایش اسکناس و بهره برداری دولتهای مدرن از آن
در بخش پیشین گفتیم در دوران قدیم ارزش ذاتی پول در خود سکه ها متبلور می شد.سکه های طلا ،نقره ، مس و برنز شاخصی برای سنجش ارزش کالاها بودند.تجارت رونق گرفت . کالاها از یک شهر و سرزمین به شهری دیگر و سرزمینی دیگر جابجا می شدند.اولین اسکناسها را دولتها چاپ نکردند . اولین اسکناسها حواله هایی بود که تاجران معتبر برای جابجایی راحت تر و ایمن تر پول به افراد می دادند تا وجه آن را در شهر و سرزمین دیگری از همکارانشان نقد نمایند .دولتها نیز از این امکان بهره برداری نمودند. دولتها برای پرداخت هزینه های روزمره خود اقدام به چاپ حواله ها کردند . حواله هایی که در هر زمان قابل نقد شدن بود. دوران جدیدی شروع شده بود. دورانی که دولتها می توانستند برای تولد اسکناس جشن بگیرند.
چرا دولتها برای تولد اسکناس جشن گرفتند؟ چون می توانستند با دادن اسکناس ، بدهی های خود به کارگزاران و کارمندانشان را به آینده موکول نمایند. امروزه یکی از عوامل مهمی که باعث می شود درجه اقتدار دولتها با آن سنجیده شود، مدت زمانی است است که دارندگان اسکناس از نقد کردن آن خود داری می کنند. تعریف نقد کردن اسکناس در این نوشته ، تبدیل اسکناس به کالاهای پشتوانه پولی می باشد.هر چقدر طول مدت نقد شوندگی اسکناس بیشتر شود ، به همان اندازه تراکم ثروت در دست دولتها بیشتر می شود. تراکم ثروت در دست دولتها به آنها این امکان را می دهد تا از آن برای اجرای برنامه های خود استفاده کنند.
پیش از ادامه بحث ، ضروری است در اینجا یک نکته روشن شود.آیا می توان دولتها و حکومتها را به عنوان نماینده منافع جمعیت یک کشور دانست؟ به عبارت دیگر آیا حکومتها و دولتها نماینده ملتها می باشند ؟ افراد بسته به منافع و باورهایشان دارای نظرگاههای متفاوتی هستند.از نظر بسیاری پاسخ به این سوال ممکن است مثبت یا منفی باشد.خواه پاسخ ما مثبت باشد یا منفی ، همه ما بایستی ذر یک موضوع شک نکنیم : چه دولتها بدنبال منافع ما باشند یا بدنیال منافع ما نباشند تصمیمات و عملکرد دولتها با سرنوشت و منافع یکایک ما گره خورده است.این در هم تنیدگی منافع ، ما را مجبور می کند همانند طلبکاری که همیشه دعا می کند تا کسی که از او طلب داریم توان باز پرداخت طلبش را داشته باشد تا بتوانیم طلبمان را از او وصول نماییم ، ما نیز با تمامی توان راهکارهایی شرافتمندانه به دولتهایمان پیشنهاد کنیم تا با تامین منافع دولتها منافع ما نیز حفظ شود . در غیر اینصورت نه ما به طلبمان خواهیم رسید و نه دولتهایمان توانایی لازم را برای پرداخت بدهی هایشان خواهند داشت.تاریخ چند صد ساله کشورمان پر از صحنه هایی است که هر دو طرف مغبون شده اند.
عوامل زیادی طول مدت نقد شوندگی اسکناس را رقم می زنند. مهمترین عاملی که باعث می شود دارنده اسکناس از نقد کردن اسکناس به کالاهای پشتوانه پولی خود داری کند ، کم نشدن ارزش آن در طول زمان است. چنانچه در طول زمان کاهش چشمگیری در ارزش اسکناس صورت نگیرد اسکناس نقد نخواهد شد.زیرا اسکناس بهترین ابزار برای تبدیل داراییها می باشد.دلایل زیادی در کاهش ارزش اسکناسها دخالت دارند . اما به نظر میرسد همه آنها را می توان در دو علت پایه جای داد:
1- مقدار درآمد دولت ها
2- مقدار هزینه دولت ها
در بخش بعدی برخی از زوایای دو عامل فوق را زیر ذره بین قرار می دهیم.