محمد رضا شوق الشعراء
در اولین نوروزی که شیخ محمدعلی صدوقی، فرزند سومین شهید محراب در میان مردم یزد نیست، و جای دلسوزی و مهربانیهای او سخت خالی است، باغ دولت آباد با بی تذبیری متولیان آن به بخش خصوصی واگذار شده و بخش خصوصی برای کسب درآمد بیشتر نرخ ورودی باغ را با سه برابر افزایش به هزار و پانصد تومان رسانده است، قیمتی که برای خیلی از خانواده های یزدی و حتی غیر یزدی قابل پرداخت نیست.
امروز صبح «اوسا غضنفر!» نامی که بهمراه چند تن از میهمانانش از روبروی باغ دولت آباد، دمغ و سرخورده برگشته بود، بلند بلند به زمین و زمان و بعضی از مدیران و مسئولان یزد فحش و ناسزا و بدبیراه می داد و می گفت: نگویید باغ دولت آباد، بگوید باغ از ما بهتران! نگوئید باغ دولت آباد، بگویی سرگردنه، نگویید باغ دولت آباد، بگویید ...! و بیچاره خبر نداشت که رئیس سازمان میراث فرهنگی یزد، یزدی نیست و شمالی است و خبر از یزد و فرهنگ یزد و یزدی ها ندارد.
در کنار مسجد جامع و میرچقماق و آتشکده زرتشتیان، یکی از نمادهای تاریخی و معروف یزد که مورد بازدید هزاران نفر از میهمانان نوروزی قرار می گیرد، باغ دولت آباد است، و اما بجز بادگیر و ساختمان، دیگر چه نمادی از یزد و یزدی ها در باغ باقی مانده است!؟
مطمئن هستیم که اگر خدابیامرز مرحوم شیخ محمد علی صدوقی زنده بود، اجازه نمی داد تا اینگونه کاسبکارانه با مردم رفتار شود و باغ به بخش خصوصی و بلیت باغ به این قیمت فروخته شود، و این مسئله را حتی در خطبه های نماز جمعه نیز مطرح می کرد، و اما آیا ناصری، نماینده ولی فقیه و امام جمعه جدید یزد خبر از وضعیت داخلی باغ دولت آباد و بلیت ورودی آن دارد!؟ و آیا استاندار و فرماندار و شهردار یزد، در این ایام سری به باغ دولت آباد زده اند!؟
تبصره اول: همه راهها در یزد، به هتل «مهر» و هتل «مشیرالممالک» ختم می شود!؟