زمان : 26 Esfand 1390 - 22:05
شناسه : 48183
بازدید : 3165
عشق وشباب و رندی عشق وشباب و رندی

عشق وشباب و رندی

یزدفردا :دکتر  غلامرضا محمدی "کویر":فصل شیرین تبسم ها و ترنم ها نزدیک است هر چند من نگران غنچه هایی هستم که طرز و رنگ تبسم را از یاد برده اند . روز هجران و شب فرقت زمین به وصال لاله و ریحان پایان می یابد و قصه های سرد زمین در دولت یار به سر می رسد و خاک ، جوانی را از سر  می گیرد ، غافل از اینکه من هر سال پیرتر می شوم و از ایام شباب دورتر و دورتر .

چه بگویم که شباب آنچنان زود گذشت که از او تنها خاطره ای مانده است و بس و انگار آدم باور نمی کند که پیر شده است.

طی نگشته روزگار کودکی پیری رسید               از کتاب عمر ما فصل شباب افتاده بود

آنچه آدمی در میانسالی و پیری از کمال و فضل و ادب دارد  نتیجه تلاش و عشق و همت او در جوانی است که گفته اند:

چهاراست سرمایه کامرانی ،       جوا نی  جوانی  جوانی  جوا نی.

درگذشته اینهمه تعلقات خاطر ، اینهمه ارتباطات و جلوه های فریبنده ، اینهمه دوستان هرجایی و اینهمه گذرگاههای ابهام آمیز و جلوه های مجازی و اینهمه پریشانی در مسیر زندگی جوانان نبود و البته به اندازه امروز هم راههای پیشرفت و تعالی و کمال وجود نداشت، اینهمه امکانات آموزشی ، اینهمه رشته و دانشگاه و         رسانه هایی که قابل استفاده اند نبود .

لذا هرکسی بر اساس زمان خودش در آزمون الهی قرارداردو سوال فردا  از او بر اساس امکانات این زمان است . آنچه پر واضح است اینکه امروز بصیرت و تفکر و دقت  بیش از همیشه لازم است،

راه است و چاه و دیده ی بینا و آفتاب

تاهرکسی نگاه کند پیش پا ی خود

چندان چراغ دارد و بی راهه می رود

بگذار تا بیفتد و بیند سزای خود

 می خواستم از بهار طبیعت بنویسم به بهار عمر و جوانی رسیدم ، مشکلی نیست این بهار مهم تراست زیرا که یکبار بیشتر نیست ، بهار طبیعت تجدیدپذیر است و برای تامل است تا جوانی خود را برنامه ریزی کنی.

بهار عمر خواه ایدل و گرنه این چمن هر سال         چو نسرین صد گل آرد بار و چون بلبل هزارآرد

جوانی فصل سبز فرصتهای طلایی است که باید بر آن سرمایه گذاری کرد و بدانید این سرمایه گذاری علمی و معنوی باید بر زمین مساعد صورت گیرد پس دل را باید از آلودگیها پالایش کرد و کندوکاو و خانه تکانی لازم است.

روی جانان طلبی آینه را قابل ساز         و رنه هرگز گل و نسرین ندمد زآهن و روی

باید علایق مادی را کم کرد و عشق به کمال و خوبیها را افزون ساخت و در معاشرتها بسیار حساس بود، دوستی با هرکس ضروری نیست ، حیف از طلا که صرف مطلا کند کسی. علو همت در پویایی علم و دانش هم ضروری است و عزم جزم و توکل و توسل لازم است.

واما موانع راه کمال بر اساس غفلت ها حاصل می شود و این موانع چیزی نیست جز : تعلقات بیهوده دنیایی ، عشق های مجازی ، پر خوابی ها و پر خوری ها، خود خواهی ها و خود بینی ها ، تفریحات غیر ضروری ، ضعف اراده ، عدم مطالعه و مشورت و تفکر ، پیروی از هوای نفس و غافل شدن از نیکی ها و مردم داریها و محبت به پدر و مادر .

 از شور و نشاط جوانی استفاده کنید برای زندگانی سعادتمند آینده  و از لحظه های جوانی کسب علم و فضیلت نمایید و در این ره عشق لازم است و رندی و گرنه حسرت ایام جوانی را باید در پیری خورد و آنهم بی فایده است.

اینهم شعری از نظامی گنجوی  شاعر پر آوازه و عمیق فارسی درمذمت پیری و نمی دانی که چقدر در ادبیات ما حکمت و پند و عشق و معنویت از این دست نهفته است:

  غافلی از قدر جوانی که چیست                            تا نشوی پیر ندانی که چیست

                شاهد باغ است درخت جوان                              پیر شود بشکندش باغبان

                دولت اگر دولت جمشیدی ا ست                         موی سفید آیت نومیدی است

     گرچه جوا نی همه چون آتش است                      پیری، تلخ است و جوانی خوش است

   عیب جوا نی نپذیرفته اند                               پیری و صد عیب چنین گفته اند