زمان : 20 Esfand 1390 - 23:41
شناسه : 47910
بازدید : 282
منتشر نشود منتشر نشود
در هفته های گذشته خبری تلخ توقیف و احتمال سلب امتیاز جریده «بشارت نو»  در بین خانواده مطبوعات یزد شایع شد که پس از چندی یکی از مدیران کل  اسبق استان یزد، این خبر را رسانه ای کرد، در این میان اکثر طرفداران این جریده و حتی منتقدین از این خبر مبهوت شدند، موضوعی که گرچه تازگی ندارد اما حداقل اینبار بشارت نو مستحق چنین برخوردی نبوده و نیست.
 محمد حسین تقوایی : در هفته های گذشته خبر تلخ توقیف و احتمال سلب امتیاز دو روزنامه بشارت نو، یکی از نشریات باسابقه و حرفه استان یزد به مدیرمسوولی «جواد آذر نگار»در بین خانواده مطبوعات یزد شایع شد که پس از چندی یکی از مدیران کل اسبق استان یزد در نوشتاری در وبلاگ خود، ضمن اعلام جزییاتی از روند اتفاق افتاده  این خبر را رسانه کرد.
گفته میشود، گرچه بشارت نو دارای منتقدین بانفوذی است اما در واقع  اکثر طرفداران این جریده و حتی منتقدین با انصاف، از این خبر شوکه شده و همگی نگران  تعطیلی احتمالی و غیبت همیشگی بشارت نو هستند، موضوعی که تازگی ندارشته اما شاید بتوان گفت حداقل «بشارت نو» طبق قوانین و مقررات جاری کشور مستحق چنین برخورد حذفی نبوده و نیست.
به نظر میرسد فراتر از یک مقاله در آخرین شماره این دو روزنامه ، بخشی از مدیریت استان کمر به حذف جریده منتقد بشارت نو بسته اند موضوعی که تاکنون به راحتی بدان دست یافته اند اما اگر نیک بنگریم هزینه چنین رخدادی جبران ناپذیر خواهد بود.



محمد حسین تقوایی - جواد آذرنگار مدیر مسوول دو روزنامه بشارت نو یزد - مطبوعات یزد

سالها با بشارت نو
جواد آذرنگار مدیرمسوول بشارت، دارای مدرک مهندسی عمران است،وی یکی از خبرنگاران و روزنامه نگاران جوان، حرفه، توانمند و باسبقه درخشان در عرصه مطبوعات استان و کشور است.
آذرنگار در مورد بشارت نو در سال گذشته به ایسنا چنین می گوید « بشارت نو پس از تغيير نام‌هايي از طوفان امروز، پيك بشارت و بالاخره در آبان ماه 82 تحت عنوان هفته نامه بشارت نو تحت عنوان يك نشريه سياسي، اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و ورزشي منتشر شد».

بنا به شواهد این جریده در استان‌هاي اصفهان، ‌كرمان، ‌يزد‌، هرمزگان، جزيره كيش با مركزيت يزد انتشار يافته است و طرفداران و همراهان بیشماری را دارد به گونه ای که این دو روزنامه از تیراژ بالایی برخوردار بوده و یکی از تاثیرگذارترین رسانه های نوشتاری استان یزد محسوب می گردد.

علت توقیف بشارت نو
یکی از اصحاب مطبوعات در خصوص توقیف این هفته نامه مدعی شد: «آخرین شماره هفته نامه بشارت نو، مقاله ای تحت عنوان "امام جمعه ها و طومارها " منتشر شده که در آن  طوماری موسوم به جمعی از خانواده شهدا، جانبازان و ایثارگران شهرستان تفت و نیز طلاب و روحانیون شهرستان مهریز به صورت کامل منعکس شده است، جالب آنکه این متن حاوی مطالب عمومی و درد دل جمعی از اقشار جامعه  است.»
میرزا محمد کاظمینی یکی از مدیران کل اسبق استان در وبلاگ خود در خصوص بشارت نو نوشت : «از قرار معلوم پس از این ماجرا انتشار جریده نیز متوقف و به موجب حکم مقامات قضایی«بشارت نو» ممنوع الانتشار گردیده است.»

منصف باشیم، بشارت نو بر ما حق دارد
اگر انصاف داشته باشیم بشارت نو در این سالها زحمات و صدمات زیادی را متحمل شد و به عبارتی بشارت نو بر گردن همه مدیران و مسوولان، اصحاب خبر و فعالان  استان حق دارد، شاید انتشار جریده آنهم در شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کنونی، بیشتر از روی عشق و علاقه به کشور و  مردم باشد، این نکته را باید به یاد آوریم از میان مطبوعات یزد، جریده ای که دارای  کادر تخصصی و حرفه ای که  شغل اصلی مجموعه اشان مطبوعات باشند اندک است و حذف هر یک باعث صدمه عمیق به مطبوعات استان در این برهه از زمان می شود که علاوه بر بیکاری عده ای از اهالی مطبوعات باعث ایجاد خلاء عمیق میشود، این در حالیست  که حضور و رشد رسانه های مستقل داخلی به خصوص محلی امری حیاتی و ضروری است.
به جرات می توان گفت  ایجاد و گسترش رسانه های دولتی فراگیر و تاثیرگذار همراه با میلیاردها تومان هزینه همراه خواهد بود، به نظر میرسد که برخورد تند و به دور از انصاف با رسانه هایی که با خون دل اداره میشود کار عاقلانه ای نیست.


پیامد حذف بشارت نو
فراتر از همه پیامدهای احتمالی، حذف بشارت نو منتقد، نتیجه ای جز بسته شدن دریچه گفتگو با جامعه و بستر ارتباط مسوولین با مردم و افکار عمومی ندارد، فراموش نکنیم  که بشارت نو در این 372 شماره خود، گرچه بخشی را به انتقاد از مدیران و مسوولین استان در رده های مختلف پرداخته اما در آن سو، بدون پشتوانه و تنها با تکیه بر داشته ها خود، توانسته سالهای مدیدی، انعکاس دهنده ماحصل تلاش و همت  مدیران و مسوولین استان باشد.
فراموش نکنیم که بشارت نو از محدود مطبوعات معاصر استان یزد است که ضمن آشتی مردم با خبر، بسیاری از مردم را با نشریات محلی آشنا کرد و جریده ای یزدی را در داخل خانه، مغازه، شرکت و در تمام شئون زندگی مردم وارد نمودو اینگونه سخنان مدیران و مسوولین استان به صورت رایگان و فراگیر وارد خانه ها مردم در سراسر استان و استانهای همجوار کرد موضوعی که با میلیونها تومان هزینه توسط دولتیان امکان پذیر نبوده و نیست.

مردمداری، گناه بشارت نو
چندین بار، آخرین شماره بشارت نو را مطالعه کردم حتی مقاله ای که گفته میشود باعث تشکیل شورای تامین استان یزد شده را خواندم اما نتوانستم به عنوان یک خبرنگار و مطبوعاتی، موضوعی خلاف قانون و مقررات جاری کشور بیایم، گرچه برخی معتقدند مجموعه بشارت نو داری لحن گفتاری و نوشتاری خاص است اما این نکته را به یاد داشته باشیم که امروزه شیوه نگارش رسانه ها با لحن و گونه مختلف و گاه متضاد امری پذیرفته شده است و نمیتوان به بهانه لحن یا کلمات تند، رسانه ای را به تعطیلی کشاند.
نمی دانم که کجای لحن و گفتار بشارت نو مورد غبض و خشم مدیران و مسوولین قرار گرفته است، حداقل این موضوع باید مشخص شود تا دیگر مدیران مطبوعات دچار چنین خسرانی نشوند.

حاشیه هایی از دلایل توقیف احتمالی
متاسفانه تاکنون  دلیل توقیف احتمالی و نهاد دستور دهنده به صورت رسمی منتشر نشده است، به نظر می رسد به منظور رفع این مشکل فراتر از جنجالها،  جزییات این رخداد تا کنون رسانه ای نشده است،  اما  اگر دلیل اصلی توقیف احتمالی بشارت نو،  مقاله موسوم به امام جمعه ها فرض کنیم، جای سوال باقی می ماند که در نوشتاری که به امضا مردم رسیده است و به صورت سرگشاده بوده و در آن منع انتشار وجود ندارد چگونه مورد غبض و خشم مدیران ارشد استان قرار گرفته است.
با نگاهی به محتوای مقاله هیچ نکته توهین آمیز یا عبور از خطوط قرمز مشاهده نمی شود و این دو روزنامه مطابق با روشهای معمول روزنامه نگاری کشور اقدام به انتشار مطلبی از قشری از جامعه کرده است که چنین کاری مرسوم است.
حتی در پایان مقاله مذکور نگارنده متذکر می شود،  ادعاهای عنوان شده در طومارهای مزبور هرگز موردتایید بشارت نو نمی باشد و این نشریه صرفا فارغ از جناح بندی ها و گروه گرایی ها در راستای انجام مسئولیت اطلاع رسانی خود و انتشار اخبار، اقدام به چاپ آنها نموده است. همچنان که این طومارها به برخی سایتها و رسانه های دیگر نیز ارسال و در آنها نیز منتشرشده است.

دلیل محکم یا بهانه ای برای تعطیلی بشارت نو
گفته میشود مدیر مسوول بشارت نو، بارها به صورت رسمی از معضل پیش آمده طلب عفو بخشش نموده، اما بازهم برخی برحذف کامل بشارت نو از مطبوعات یزد اصرار دارند.
در این میان تنهادلیل محکمی که می توان عنوان کرد، این است که برخورد به دلیل  چاپ مقاله  موسوم به امام جمعه ها، تنها بهانه است و در اصل برخی تلاش می کنند تا با حذف بشارت نو،  جریده منتقد و صدای مردم را خاموش کرده تا ضمن رهایی از نقدها این این جریده ، به منتقدین دیگر هم تذکر داده شود که در استان یزد دیگر انتقاد و منتقد و حتی خبرنگار تحمل نمیشود و تنها می توان در مدح و ثنا مسوولین و مدیران دست به قلم شد، موضوعی که امیدوارم حدسی ناصواب باشد.


کمی صبور باشیم
کمی مهربان باشیم، صبور باشیم، یادمان باشد اگر همین نقطه های باریک نور اطلاع رسانی را ببندیم دارای فجایعی خواهیم شد که نمی توان آن را تصور کرد، بیایید کمی تامل کنیم، اگر از بشارت های نو گلایه داریم،  دلیلی ندارد که به خاطر مقاله ای که مدیرمسوول آن از نگارش و انتشارش عذخواهی کرده و فراتر از آن هیچ خط قرمزی را رد نکرده، یک مجموعه مطبوعاتی با سابقه طولانی، باکادر حرفه ای همراه با هزاران امید و آرزو به تعطیلی بکشانیم.
اگر کینه کهنه ای از مدیرمسوول، نویسندگان و حتی خوانندگان بشارت نو داریم، این موضوع باعث نشود که جریده با سالها متمادی انتشار را یک شبه تعطیل کنیم، اما شک نکنید از نگاهمان حذف منتقدین و چشم بیدار جامعه است می خواهم کابوسی را متصور شوم که هرگز نمیتوان دریچه نقد را در جامعه امروزین بست.

سخن آخر
هنوز جزییات رسمی چنین تصمیمی اعلام نشده خانواده مطبوعات و بخشی ار جامعه سخت نگران بشارت نو هستند و امیدوارند با صعه صدر و همچنین رافت اسلامی و نگاهی به تلاش و خون دل خوردن اهالی مطبوعات کمی مهربان باشیم و با تصمیم لحظه ای جریده ای که سالها ساخته شده را تخریب نکنیم  و در این جمعی از مطبوعات را از خود سرخورده، دلخور و ناامید نکنید.
بگذارید تعارف را کنار بگذاریم، همه نگرانی ها از این است که خداناکرده انتشار گزارشهایی نظیر آزادراه ابرکوه یا جزییات معدن مس علی آباد یا ... باعث شده تا برای حذف رسانه ای مردمی، حرفه ای و تاثیرگذار تصمیم قاطع و غیرقابل بازگشت اتخاذ شده باشد....//