بهره وري و جايگاه آن در ديدار وزير آموزش و پرورش از يزد
روزها و ساعتها عدهاي مينشينند، برنامهريزي ميكنند جوانب امر را در نظر ميگيرند از بيتالمال براي بهاي بليط و خرج سفر و پرداخت ماموريت و اضافه كار و برگزاري همايش و جلسات سخنراني هزينه ميكنند تا معاون وزير و يا يكي از اعضاي هيات دولت باتفاق همراهان به استاني مسافرت و برنامهاي را اجرا كنند.
هرچه در تنظيم امور دقت بيشتري صورت گيرد نتيجهاي كه عايد آن دستگاه اداري و در نتيجه مردم ميگردد اثر بخشتر خواهد بود.
اما گاه اتفاق ميافتد آنطور كه بايد و شايد مسئولان در منطقه به وزير و همراهان مشاوره لازم و صحيح نميدهند و به درستي ارائه طريق نميكنند.
شايد هم نميدانند در ميدان اجتماع و سياست و يا هنگام انجام امور اداري تسليم شدن و اطاعت بي چون و چرا و محض پذيرفته نيست، دورانديشي و تعقل و تفكر لازم است. مگر مركز نشينان از اشتباه و خطا مصون هستند تا هر تصميمي ميگيرند و به قول معروف هرگونه اراده ميكنند بايد بدون دليل انجام شود؟ آن افراد هم انسانهايي هستند كه در معرض خطا و اشتباه قرار ميگيرند. در امور اداري قانون حاكم است بررسي همه جانبه در برنامهريزيها ضروري ميباشد، احترام متقابل رييس و مرئوس مهمترين ويژگي با عنايت به روشي است كه منطبق با اخلاق اسلامي باشد كه در گفتار و نوشتار بايد رعايت گردد تا در ازاي صرف وقت و بيتالمال دستگاه اداري بهره ببرد و در جهت رشد و تعالي گام بر دارد. عدهاي حضور خود و انجام وظيفه در اداره و سازماني را بيشباهت به يك فرد مطيع و سالك طريق نميدانند و صحنه كار و اداره و فعاليت را با حلقه مريد و مرادي اشتباه گرفتهاند خواجه حافظ شيرازي ميگويد:
به ميسجاده رنگين كن، گرت پير مغان گويد
كه سالك بي خبر نبود ز راه و رسم منزلها
اگر پير دليل در طي مراحل سلوك به تو فرمان دهد: كه سجاده (جانماز) را به خلاف ظاهر حكم شرع به «مي» آغشته كن بپذير هر چند كه حكمت اين دستور را نداني چه، پير سالك از آئين و طريقه رهروي نيك آگاه است.1
عدهاي از مسئولان اجرايي عادت كردهاند در جلسات به مدت طولاني سخن بگويند و فرصت اظهار نظر و ارائه طريق -ولو غير قابل قبول- به ديگران داده نشود روزي كه وزير آموزش و پرورش وارد يزد شد دستورالعملي در نوع خود شگفت انگيز به شرح ذيل صادر و به آموزشگاهها ارسال گرديد كه بخشهايي از آن جهت اطلاع خوانندگان درج ميگردد.
از: مديريت آموزش و پرورش.. .
به: كليه آموزشگاهها
موضوع: همايش بزرگ فرهنگيان
... از همكاران محترم: مدير، معاون يا مربي پرورشي، معاونين آموزشي و نماينده معلمان آن آموزشگاه دعوت ميشود تا در همايش بزرگ فرهنگيان يزد كه با محوريت سند تحول بنيادين آموزش و پرورش با حضور مقام عالي وزارت راس ساعت 8 صبح سه شنبه مورخ 18/11/90 درمحل سالن وحدت واقع در جنب اداره كل آموزش و پرورش استان برگزار ميشود حضور بهم رسانيد.. .
(در ضمن لازم است يك نفر از طرف مدير به عنوان سرپرست در آموزشگاه مشخص شود). ضمناً براي كليه شركت كنندگان در همايش گواهي صادر خواهد شد.2
تعجب آور آنكه آموزشگاههايي كه با كادر چهار يا پنج نفري و يا كمتر و بيشتر اداره ميشوند چگونه مديران آموزش و پرورش به خود اجازه ميدهند يك روز كامل تحصيلي مسئووليت اداره با صدها دانشآموز را به عهده يك نفر بگذارند و به اجبار و با دستورالعملي برخلاف ضابطه و قانون به بقيه اعلام ميكنند بروند و شنونده سخنان وزير آموزش و پرورش باشند در صورتي كه ميتوانستند مطالب را در نشريه «نگاه» كه گاه بعضي از صفحاتش به چاپ و درج عكس يا به تمجيد و تعريف عدهاي از مديران وزارتي پر ميشود يا به صورت جزوهاي جداگانه چاپ نموده و در اختيار فرهنگيان قرار دهند و نهايتاً از هر آموزشگاهي يك نفر براي شركت در آن جلسه معرفي گردد.
نگارنده به تك تك كارمندان و مديران همه ادارات آموزش و پرورش احترام ميگذارد حتي در نامهاي بنا به وظيفه فرهنگي صداقت و وظيفه شناسي بعضي از آنان را مطرح نمود اما در اين ستون لازم ميداند نكتهاي متذكر شود: آموزشگاهها را در يك روز تحصيلي به اميد خدا رها كردن، اداره دانشآموزان را به عهده يك نفر گذاشتن، صدها نفر را در يك جا جمع كردن و همايش برگزار نمودن تا چه حد مثمر ثمر بوده است به عهده شركت كنندگاني بايد گذاشت كه در آن جلسه حضور داشتهاند ضمناً ايجاد جوي ناخوشايند در محيط آموزش و پرورش نه تنها كارساز نيست بلكه نتيجهاي معكوس خواهد داد مثلاً«بعضي از نامه نگاريها، تماسهاي تلفني تحكم آميز، و به اصطلاح سين جيم كردنهاي بعضي از معلمان يا مديران كه چرا در آن گرد هم آيي شركت نكردي؟ يا چرا وسط سخنراني بهمان و فلان جلسه را ترك كردي؟ يا چرا در اين مراسم حضور نداشتي؟ و يا چرا جلو اسمت را امضا نكردي؟» جز ضربه زدن به آموزش و پرورش و فرهنگ غني يزد اثر مطلوبي عايد جامعه فرهنگي دارالعباده نخواهد داشت بلكه با صراحت بايد اعلام نمود با اعمال اينگونه روشها بهمقصد مورد دلخواه نخواهيم رسيد. بارها آزمودهايم كه زور و تحميل و تحكم جواب نداده است بويژه در نظام تعليم و تربيت.
يكي از سئوالاتي كه بايد وزير آموزش و پرورش در يزد پاسخگوي آن ميبود تعطيل كردن مدارس در روزهاي پنجشنبه است.
روزهاي پنجشنبه در تمامي استانهاي كشور روز كاري اكثر خانوادهها ميباشد و نه تنها در اين روز كه بچهها تعطيل هستند والدين در كنار آنها نميباشند بلكه نگران ماندن فرزندان در خانه بدون حضور خودشان هستند و اين امر بارها باعث ابراز نگراني و ناراحتي آنها شده است به طوريكه در خبرها آمده بود در نشست اخير مديران كل دفاتر امور زنان و خانواده و استانداريهاي كشور (دي ماه امسال) نيز موضوع مورد سئوال بوده و رييس مركز امور زنان و خانواده رييس جمهوري در اين نشست، امكان لغو تعطيلي پنجشنبهها را مطرح كرده است.
همگان ميدانند بسياري از صاحب نظران و افراد خبره در امور آموزشي و عدهاي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي و از همه مهمتر اولياي دانشآموزان بارها و با صراحت كامل مخالفت خود را با تعطيلي دانشآموزان در روزهاي پنجشنبه اعلام نمودهاند.
قرار بود براي تعطيلي پنجشنبهها در مدارس ابتدايي برنامهاي مدون در جهت استفاده از اين برنامه از طرف وزارت آموزش و پرورش ابلاغ و اجرا گردد و حتي گفته ميشد كه نگوييم پنجشنبهها تعطيل است بلكه فقط كلاس درس نيست، در حاليكه تاكنون هيچ برنامهاي جهت اين روز اعلام و عملي نشده و فقط تعطيلي پنجشنبهها اجرا شده است. بيائيم در يك تحقيق ميداني بررسي كنيم آيا در ازاي تعطيلي آموزشگاهها در روزهاي پنجشنبه به خواستههاي خود رسيدهايم.
از همه مهمتر، فشردگي برنامه دانشآموزان در روزهاي ديگر هفته و ادامه كلاس درس تا ساعاتي از بعداز ظهر به ويژه در سنين دوره ابتدايي كه تا حد زيادي باعث افت كيفي آموزشي و تربيتي دانشآموزان شده است.حاصل اين اقدام نيست؟
-حدود ده درصد دانشآموزان كشور در مدارس غيردولتي به تحصيل اشتغال دارند و هر يك از اين آموزشگاهها مشكلات خاص خود را دارند گرچه بعضي از اين مدارس رعايت ضوابط و مقررات موجود را نميكنند اما بسياري از آنها با كمبود نيروي اداري و آموزشي توانمند و بودجه و نقدينگي، داشتن صندلي خالي، و يا نداشتن محل مناسب توان ادامه كار و حل معضلات فراوان خود را ندارند. بعد از سالها پيگيري و درخواستهاي مكرر و شركت در سمينارها و گردهم آييها و با تلاش عدهاي از متخصصان و مديران آموزش و پرورش و نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در نهايت در مرداد ماه 1387 براي مدت 5 سال قانون مدارس غيردولتي به تصويب نمايندگان مجلس و تاييد شوراي نگهبان رسيد و جهت اجرا ابلاغ گرديد اما وزارت آموزش و پرورش با گذشت بيش از 3 سال و نيم قانون مذكور را به مرحله اجرا در نياورده است.
مقام وزارت سزاوار بود در سفر به يزد در پي شنيدن گزارش موقعيت آموزشي منطقه از سوي مسئولان يزدي حداقل يك ساعت وقت خود را شخصاً صرف ميكرد تا با متقاضيان ملاقاتي داشته باشد و پاسخ درخواستها و پرسشهاي فرهنگيان را بدهد و از جمله علت عدم اجراي قانون 5 ساله مدارس غيردولتي را كه حدود يكسال و نيم مهلت آن باقي مانده است توضيح دهد.
به منظور حسن ختام مقاله و براي اينكه مجدداً بعضي از وبلاگ نويسان و پيام دهندگان با تلفن همراه به تكاپو نيافتند و جملاتي اهانت آميز نثار نگارنده اين سطور ننمايند و از جمله مارك بيديني نزنند بعد از درج مطالبي پيرامون سفر اخير وزير آموزش و پرورش به يزد و طرح يكي دو سئوال با تمسك به پانزدهمين آيه شريفه سوره انعام جملاتي از تفسير نمونه نقل ميگردد با توضيح اينكه عموم مسلمانان به ويژه (شيعيان) به عصمت و بيگناهي پيامبران الهي و ائمه اطهار صلوات ا... عليهم اجمعين اعتقاد دارند و حضرت ختمي مرتبت را مصون از هر خطا و اشتباه و نعوذبالله گناه ميدانند.
«خداوند به پيامبرش ميفرمايد: بگو من (نيز) اگر نافرماني پروردگارم كنم از عذاب آن روز بزرگ (رستاخيز) ميترسم (ترجمه آيه 15 سوره انعام)
«اين دستور الهي كه از طريق وحي به پيامبر(ص) نازل شده است ميگويد: من نيز به نوبه خود احساس مسئوليت ميكنم و از قوانين الهي به هيچ وجه مستثني نيستم، من اگر از دستور پروردگار منحرف شوم و راه سازشكاري با مشركان را بپيمايم و عصيان و نافرماني او كنم از مجازات آن روز بزرگ ترسان و خائف هستم و در آيه بعد براي اينكه ثابت شود پيامبر (ص) بدون تكيه بر لطف و رحمت خدا كاري نميتواند بكند و هر چه هست به دست اوست و حتي شخص پيغمبر (ص) چشم اميدش را به رحمت پروردگار دوخته و نجات و پيروزي خود را از او ميطلبد.»3
بنابراين قطعي و طبيعي است كه هر انسان به جز 14 معصوم نيازمند به مشورت و استفاده از نظرات ارزشمند ديگران خواهد بود.
مسئولان امر در هر ردهاي كه انجام وظيفه مينمايند با توكل به ايزدمنان و اجراي صحيح قانون و خدمت به مردم بايد زمينههايي فراهم نمايند تا در برنامهريزيها از تجربيات ديگران نيز بهره كافي ببرند.
پي نوشت:
1- «ديوان خواجه حافظ شيرازي»، بكوشش دكتر خليل خطيب رهبر، صفحه 2
2- نامه مذكور طي شماره 1/41760-17/11/90 صادر شده است
3- «تفسير نمونه»، جلد 5، صفحه 169و 173