زمان : 11 Esfand 1390 - 19:00
شناسه : 47493
بازدید : 93
منتشر نشود منتشر نشود

بسمه تعالي

1ـ روايت مردانگي

در سال 61 در منطقه ذليجان انتهاي منطقة عملياتي فتح‌المبين مستقر بوديم بعضي از شبها سردار شهيد حسن انتظاري به سنگر ما مي‌آمد. يك شب خاطره‌اي را از دوست شهيدش خاكي برايمان تعريف كرد. خاكي بسيجي ساده و بي‌ادعا اما انساني شگفت، پاك و وارسته بود و من با او دوستي داشتم سردار شهيد انتظاري گفت:

ما چهار فرمانده بوديم به همراه خاكي براي شناسايي منطقه به خاك دشمن نفوذ كرده بوديم درست وقتي روي جادة صاف كه از سطح زمين هم بلندتر بود رسيديم با يك گروه گشتي دشمن مواجه شديم گشتي‌هاي آنها معمولاً 40 نفره و مجهز به انواع سلاحهاي قابل حمل بودند و ما پنج نفر فقط تفنگ داشتيم. ما در كفي بوديم و سنگري نبود اما آنها در نواحي داراي پستي و بلندي و مناسب براي سنگرگيري. از هر جهت شرايط به نفع آنها بود. ناچاراً درگير شديم. شهيد خاكي در حال تيراندازي فرياد زد خشاب‌ها را جلو من بريزيد و عقب‌نشيني كنيد. ديديم بهترين گزينه هم همين است چون اسارت يكي از ماها براي عمليات مشكل‌آفرين بود بناچار خواسته او را اجرا كرديم و به عقب برگشتيم چند كيلومتر آن طرف‌تر داشتيم رايزني مي‌كرديم كه خوب حالا جنازة خاكي را چطور برگردانيم؟ هركس نظري مي‌داد و ديگري اشكال نظر او را مي‌گفت. خطر مين‌گذاري زير جنازه، كمين در اطراف آن و امثال ذلك را بررسي مي‌كرديم و حيران بوديم كه ناگاه با كمال تعجب ديديم خاكي در حالي كه كاملاً سالم بود آمد و حتي يك دانه فشنگ هم نداشت! گفتيم چه شد؟ گفت مدام وجعلنا خواندم و تا آخرين فشنگ را بر سرشان خالي نمودم. شهيد انتظاري مي‌گفت خاكي در حالي با آنها درگير شده بود كه روي جاده ايستاده بود و آماج رگبار آنها گشته بود اما خدا او را حفظ نموده بود!

آري، كم‌كم دارد اين خاطرات براي عده‌‌اي باور نكردني يا شبيه افسانه مي‌شود اما اين گوشه كوچكي از حقايق شگفت جنگ و دلاوري مرداني است كه بي‌‌واهمه سنگر به سنگر جنگيدند و نگذاشتند استقلال و سربلندي و عزت اين ملت لگدمال دشمن گردد و با ذلت و خواري دشمن تا بن دندان مسلح را بيرون راندند.

امروز همان دشمنان ديروز همانهايي كه هنوز جانبازان ما از آثار بمب‌‌هاي شيميايي كه به صدام داده بودند در مسير يك مرگ تدريجي ناله مي‌كنند آري همانها قيافه دموكرات مآبانه گرفته و دلسوز ملت شده‌اند و ما را به عدم شركت در انتخابات دعوت مي‌كنند. آيا رواست كه يك ايراني مسلمان و غيرتمند كام همچو دشمني را شيرين كند؟ آيا كساني كه از پيشرفت‌هاي كشور ما به خشم مي‌آيند دوست ما هستند؟ آيا كساني كه براي جلوگيري از رسيدن كشور ما به اوج قله فناوري يعني دانش هسته‌اي هركار و جنايت از دستشان برآمد كردند كه از جملة آن به خاك و خون كشيدن مفاخر علمي ما بود اينها خير ما را مي‌خواهند؟!

حال برادر عزيز و خواهر گرامي هموطن مسلمان و غيرمسلمان روز جمعه چه مي‌كني؟ خط آن دلاور مردان غيور كه با دلاوري خود اساطير، شجاعان و پهلوانان را رنگ واقعيت بخشيدند و هستي خود را براي ايران اسلامي دادند را ادامه داده و با رأي خود سيلي محكم ديگري به صورت كريه دشمن مي‌زني يا اين كه....؟

دنيا ميزان و درصد بصيرت و هوش‌مندي ملت ايران را در ميزان درصد آراء و مشاركت او مشاهده خواهد كرد.

 

2ـ كار ناچيز و نتيجة بزرگ

آدمي هميشه دنبال روش كم هزينه با بازدهي بالاست و البته اين روحيه مادام كه موجب تنبلي و تعرض به حقوق ديگران نشود زرنگي و خوب است.

وقتي دشمنان به رسول خدا(ص) ابتر گفتند و خداوند به او كوثر هستي فاطمه را عطا نمود و دشمنش را ابتر خواند به شكرانه اين نعمت فرمود ‍]فصلّ لربّك وانحر] پس (به شكرانه اين نعمت عظيم) براي خدايت نماز بخوان و نحر كن.

بعضي از مفسرين وانحر را به معناي قرباني كردن شتر گرفته‌اند اما مفسرين بنام بسياري از جمله علامه طباطبايي(ره) به تبع روايات، نحر را دراين سوره به معناي آوردن دست تا محاذي گوشها در هنگام تكبيرةالاحرام تفسير كرده‌اند و به خاطر همين روايات بعضي از فقهاي عظام بالاآوردن دست هنگام تكيبرةالاحرام را واجب مي‌دانسته‌اند و اكثريت قائل به استحباب آن هستند.

آري گاهي يك عمل ناچيز و كم هزينه آنقدر اهميت دارد كه مي‌تواند جزء شكرانة كوثر عالم هستي گردد.

اگر در لابلاي آيات و روايات دقت كنيم كم نيستند اعمالي كه اينگونه‌اند. از جمله اعمالي كه چنين ويژگي‌ را دارند عملي است كه بتواند دشمنان اسلام را مأيوس و به جامعه ثبات و استحكام ببخشد.

امروز هر ناظر فهيم و آگاه به حوادث و تقلاّي دشمن براي نيامدن مردم در انتخاب نيك مي‌فهمد كه يك رأي يك تير به قلب دشمن اسلام و مسلمين است در حالي كه به ظاهر عملي كوچك و اندك است اما اثري عظيم دارد و چه بسا كه يك بي‌تفاوتي كوچك عبادات عمري را تباه كند و در عاقبت انسان تأثير سوء بگذارد.

لذا بر هر مسلمان لازم است از باب عمل به وظيفه‌اي شرعي و ملي با حضور خود در انتخاب اصلح محكم به دشمن نه بگويد و باور داشته باشد كه صندوق رأي اصلاً جاي مناسبي براي طرح گلايه و تسويه حساب‌ها بابت كم لطفيها و مشكلات نيست. و البته اين امر وظيفه مسئولان كشور را در خدمت به ملت و كشور سنگين‌تر و عقوبت قصور آنها را افزون خواهد ساخت اميد كه خدا توفيق قدرشناسي عملي بيشتر را با خدمت شايسته به اين ملت مسلمان نصيب مسئولان كشور بفرمايد.

3ـ گناه غيرقابل بخشش كدام است؟

مشهور اين است كه باب توبه الهي به روي هر گناهي باز است و تا اين انسان دراين دنياست راه توبه بسته نيست.

آري اين درست است اما نكات ظريف ديگري در كنار اين معنا وجود دارد كه نبايد از نظر دور داشت از جمله اين كه توبه تمامي آثار گناه را پاك نمي‌كند به عنوان مثال حضرت آدم از بهشت رانده گشت و بنصّ قرآن كريم توبه كرد و خدا توبه او را پذيرفت اما با پذيرش توبه‌اش هرگز به بهشت بازگردانده نشد. آري هبوط اثر دائم خطاي آدم بود.

اينجاست كه معني اين روايت را بهتر مي‌فهميم كه امام معصوم مي‌فرمايد گاهي وقتها بنده گناهي را مي‌كند كه خداوند به او مي‌فرمايد به عزت و جلالم اين گناه را برتو نخواهم بخشيد!!

به قرينه آيات و نصوص مراد حديث مسدود شدن باب توبه بر بعضي گناهان نيست زيرا هيچ گناهي نيست كه توبه برندارد لكن مراد حديث آن است كه گناهاني است كه خدا نمي‌بخشد مگر آن كه به خاطر آن انتقام بگيرد.

خوب حالا بايد ديد اين چه سنخ و صنف از گناهان است كه اينگونه‌اند؟

وقتي در متن آيات و روايات حضرات معصومان عليهم‌السلام دقت مي‌كنيم درمي‌يابيم كه هر گناهي كه به نوعي به سعادت جامعه لطمه وارد كند از اين صنف محسوب مي‌شود. گناهاني كه دنياي مردم را خراب كند از اين گونه‌اند و گناهاني كه دين مردم را تضعيف و تخريب كنند نيز از اين صنفند و مجازات بالاتري از دسته اول دارند.

براستي چرا دشمن اينقدر برعدم حضور مردم ما در انتخابات تأكيد دارد؟ آيا دلسوز ملت ما شده و خير ما را مي‌خواهد؟ بي‌شك هر عاقلي به راحتي اين را درك مي‌كند كه تبليغ دشمن براي عدم حضور بهترين دليل اهميت بي‌بديل اين عمل صالح بزرگ است و اين كه هر رأي خدمت بزرگي به جامعه اسلامي و كشور است و هر بي‌تفاوتي سيلي محكمي به ملت و كشور و آبي است به آسياب دشمن و اين هم از جملة همان گناهان است.

آيت‌الله مشكيني(ره) مي‌فرمود: جمله جمله بلكه كلمه كلمه امام خميني(ره) مبناي فقهي و شرعي دارد! آنجا كه امام راحل اهمال و كوتاهي در امر انتخابات را از گناهان بزرگ نابخشودني برشمرد ترجمان حكيمانه‌اي بود از حقايق كتاب خدا و سنت معصومان. حال اين ما و اين اجر عظيمي كه مي‌تواند با عبادات طاقت‌فرساي سالها برابري كند و عمل صالحي كه مي‌تواند باعث غفران بسياري از گناهان گردد چرا كه قرآن فرموده [همانا حسنات سيئات را مي‌برند] اين ما و اين صندوق‌هاي رأي و جايگاه‌هاي كسب رضوان الهي و مأيوس كردن شيطان اكبر.