سردبیر یزدفردا :جناب حسین مسرت نویسنده و پژوهشگر یزدی که به حق یکی از افتخارات استان یزد در عرصه تحقیق و پژوهش می باشد و در چند دهه گذشته دهها کتاب و مقاله علمی ارزشمند توسط وی منتشر شده است و به قول مرحوم ایرج افشار بزرگمرد نامی ایران شناس "او جهانیست بنشسته در گوشه ایی"
حسین مسرت از بزرگانی است که همیشه در همراهی علاقمندان به امور فرهنگی پیش قدم بوده و در اکثر امور فرهنگی در حد توانش حضور و یا مساعدت نموده است ، از ابتدای راه اندازی یزدفردا تا کنون یکی از فردائیانی بوده که بدون هیچگونه چشمداشتی یزدفردا را وزین تر نموده و با حضور خود در یزدفردا باعث دلگرمی ما و همکارانمان بوده است.
اما آنچه ما را برآن داشت هر چند کوتاه در باره او بنویسیم، آن است که وی مدتی در بستر بیماری بوده و پس از چند روز بستری شدن در بیمارستان دوران نقاهت را در منزل می گذراند و متاسفانه در زمان بستری بودن ایشان کاملا بی اطلاع بوده که البته می پذیریم که عذر بدتر از گناهی است که از حال و احوال یکی از دوستان ثابت فردائی بی اطلاع بوده ایم اما به هر حال اتفاقی است که خود نیز بیش از دیگران نادم هستیم و امید واریم که بهبودی کامل حاصل شود و بتوانیم در آینده در صدد جبران کوتاهی های پیش آمده گام برداریم .
به احترام استاد حسین مسرت مرور می کنیم قسمتی از یادداشت دکتر علی اکبر جعفری ندوشن را که به بهانه قدردانی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از وی در سال جاری در یزدفردا منتشر شده بود .
بزرگداشت مقام علمی -پژوهشی استاد حسین مسرت وتقدیم یک شب از این جشن پرشکوه به ساحت قلمی بی مدعای او بی شک موجب خرسندی بسیاری ازاهالی فرهنگ استان است .او که تاکنون در تاریخ وادب این دیار بیش از همه قلم زده وکاوشهای علمی اش در آثار علمی وفرهنگی پیشینیان وتدقیق دقیقش دراحوال گذشتگان صاحب نام ،شناسنامه فرهنگی مارا به تسجیل درآورده و همواره در معرفی منشورات های فرهنگی یزد درکوتاه ترین زمان،ازطریق نشریات وپایگاه های اینترنتی علاقمندان فرهنگی را مسرور ساخته است سزاواراین بود که در مجلسی به احترامش بایستیم وکلاه از سربنهیم:
1- مسرت کتابداری بحق کتابشناس است ووجود ذی جودش در کتابخانه وزیری یزد اعتباری مضاعف به این گنجینه فاخر مرحوم وزیری داده است .کمتر محقق وپژوهشگری جدی است که بدون مراجعه به او بتواندمنابع مورد نیازش را در کتابخانه ویا آرشیو مجلات وحتی شبکه جهانی اینترنت به سهولت بیابد وحال اگر موضوع تحقیق در باره یزد باشد بویژه اینکه تاریخ ،ادب،هنر ،رجال،فرهنگ عامه ومعماری یزدو.....را دربربگیرد مرجع ناطق ودقیق اش این مرد نجیب وفاضل و بی ادعاست که درکنج این کتابخانه بزرگ سالهاست به برگرفتن غبار بسیاری ازمیراث مکتوب این مرزوبوم نشسته است.شایداز این روباشد که از اقصی نقاط کشورپژوهندگان تاریخ وفرهنگ یزد یا بااو مکاتبه دارند ویا رنج سفر بر خود هموار کرده وبه دیدارش دراین گوشه کویر می شتابند چرا که او به قول مرحوم ایرج افشار: جهانیست بنشسته در گوشه ای.
2- مراقبت علمی و وسواس زاید الوصف مسرت درمستند سازی آثارش و رعایت امانتداری قلمی در مجموعه نوشتارهایش برای برخی ازنوقلمان امروز بسیاردرس آموز است.هیچ مطلبی ازاو نمی توان یافت که از مآخذ وسند روشنی برخودار نباشد بویژه آنکه نقل قولی از دیگران باشد ویا حاصل تامل واندیشه دیگران محسوب شود ،رعایت اسلوب واقعی پژوهش ازاصول حرفه ای آثار اوست.وی دراین وادی پیرو مکتب تصحیح وتالیف بزرگان ادبیات از فروزانفر ونفیسی تا افشارو....است.
3- مسرت به تاسی از استادبی نظیرش ایرج افشار در عین دقت وظرافتی که در پژوهشنامه هایش دارد بسیارپرکار وخستگی ناپذیر است، انتشار بیش از صدها مقاله ودهها کتاب ارزشمند طی سه دهه عمرکاری اش ،حاکی از عشق ناگستنی این نویسنده محجوب به فرهنگ وتمدن این سرزمین دارد.کتاب وزین "یزدیادگارتاریخ "او بسان دایره المعارفی است در معرفی داشته های فرهنگی یزد این درحالی است که وی در معرفی آثار واحوال گذشتگان صاحب نام یزد همچون رشیدالدین میبدی(صاحب تفسیر کشف الاسرار و عدّة الابرار)،سیدمحمدکاظم یزدی(صاحب عروه الوثقی)،وحشی بافقی،فرخی یزدی، وزیری یزدی ،محمدکریم پیرنیا ،مهدی آذر یزدی و...درقالب کتابها ومقالات مختلف خالق آثار ماندگاری شده است..
4- حسین مسرت در امر اطلاع رسانی فرهنگی نیز همواره چند قدمی از دیگران جلوتر است ،او از چند دهه پیش در روزنامه وجراید ومجلات علمی سعی وافری در معرفی آثار ومنشوراتی داشته است که به نوعی نسبتی با یزد می یافتند. گویا نقد وبررسی کتاب ومعرفی جامع آنهابه جامعه کتابخوان وارائه گزارش از رویدادهای فرهنگی همواره از فریضه های فراموش نشدنی او بوده است ،چندین سال است وبلاگ "کاریز یزد" به همت این نویسنده کوشا بدون هیچ وقفه وتعللی در امر اطلاع بخشی حوزه فرهنگ وادب بویژه کتابداری وکتابشناسی همچون کاریزهای پایای قناتهای یزد آرام وپربرکت درجریان است.
5- نجابت ،بی ریایی وخضوع ذاتی همراه با دانش وتجربه کم نظیر او درحوزه های ادبیات ، کتابشناسی و یزدپژوهی وی را در نزد بسیاری از بزرگان فرهنگ پرور کشورمحترم ومعتمد ساخته است .به یاددارم که به روزگار دانشجویی آن گاه که قصد دعوت ویا استفاده از محضر دانشی مردان بزرگی نظیر ایرج افشار ،اسلامی ندوشن ،کاردان ،قلمسیاه،دادبه و....درجمع دانشجویان یزدی دانشگاههای تهران داشتیم ذکر نام معرفی چون مسرت ،همه امتناع ها را سهل می کرد و اسباب آشنایی جوانان دانشجو با پیران خردمند وصاحب نام دیارشان فراهم می ساخت.
6-نقش بی بدیل او درمساعدت به برپایی بسیاری از مناسبتهای فرهنگی وادبی شهر اعم ازآنکه محفل شعر وادب باشد ویا در تجلیل ونکوداشت نادره کارانی ویا پاسداشت آئین های فرهنگی وهنری و...گواه علاقه وافر این مرد ادب پروربه حیات پرتکاپوی فرهنگی این دیار است. برای او که چون بسیار بزرگان دیگردردایره قسمت با ابتلای فراق جانسوز نیما ی جوانش فضیلت صبر وبردباری را برسایر فضایلش افزود. طراوت وتوفیق در بسیاری از کارهای پژوهشی ارزشمندی که روی میزش ،جهد وشوقی مضاعف می طلبد آرزومندم.
در پایان با آرزوی بهبودی کامل ایشان یکی از تازه ترین مطالب ایشان که در زمان بیماری در بیمارستان دکتر مرتاض یزد به پاس زحمات شبانه روزی پرستاران نگاشته است تقدیم مخاطبان همیشه وفادار یزدفردا می کنیم .
پرستاران
به قلم
استاد حسین مسرت
نویسنده و پژوهشگر نامی یزد
شبانگاهان که همگان در خواب نازند و در رؤیای شیرین به سر می بردند ، یک تن امّا بیدار است ، یک تن امّا هشیار است ، کسی که چونان مادر ، دلسوز و مهربان و چونان خواهر دردمند و دل نگران و چونان برادر ، شفیق و غم خوار .
شام گاهان را تا پاسی از صبح بیدار می ماند ، و صبح گاهان تا پاسی از شب هوشیار . این بی نام و نشانان که کم از پزشکان نیستند . نه دفتری دارند و نه دستکی ، نه بنگاهی و نه ساختمانی ، دفتر مطب شان، سینۀ پر مهرشان است که هر دقیقه ، ده ها نسخۀ عشق و انسانیّت را می پیچیند . خطّی بسیار خوانا دارند که در چشم هایشان و در پیشانی بلندشان هویداست . گاه در قامت پزشکی تجربی و توانا ، جان می بخشند و گاه در هیأت روان پزشکی دل آگاه امید می بخشند .
آنان را « پرستار » می خوانند که نمونۀ ایثار هستند ، هر چند خود صدها گرفتاری دارند ، امّا رفتای دارند پر از عطوفت ، و رأفت و چون با تلخی و تندی بیمار روبرو شوند ، صبورند و بردبار . گاه ماه ها ، بیمار را تیمار می کنند تا به زندگی و سر زندگی برگردد .
گزافه نخواهد بود اگر آنان را پرستار که نه ،جان آر بنامیم که هر بخشی از بیمارستان به نام آنان رقم خورده است : بخش محبّت ، بخش قلب ، بخش عشق و انسانیّت و بخش مهر درمانی و امیدتراپی .
مدیر بخش پرتو درمانی ، پرستاری هستند که هر لحظه پرتو ی نیک شان ، لبخند شوق و امید را بر لبان بیمارانی می نشاند که خسته و دل مرده پای به بیمارستان نهاده اند .
امید که همیشه پاینده باشید .
حسین مسرّت
28 .11 .90
بیمارستان مرتاض