زمان : 09 Esfand 1390 - 18:59
شناسه : 47353
بازدید : 2194
درس گرفتن از شبکه های ماهواره ای درس گرفتن از شبکه های ماهواره ای

قریب به چهار سال از حضور شبكه هاي ماهواره اي سريال هاي بلند مدت با دوبله فارسي می گذرد.
چنان در اوايل راه اين برنامه ها براي مردم جذابيت داشت كه مخاطبان برنامه هايشان را با زمان پخش اين فيلم ها هماهنگ مي كردند تا اينكه مسئولين متوجه شدند كه شكل زندگي و نگرش افراد جامعه به شدت در حال تغيير است، خانواده ها نيز كم كم نگران تربيت فرزندانشان شدند و افراد نگران خيانت همسرانشان و ... . مسئولين تدابير مختلفي اندیشیدند؛ از جمله جمع آوری ماهواره ها، پارازيت ها، فيلتر كردن و هرسال بودجه عظيمي براي اين كار صرف شد، اما غافل از اينكه آنها هر راهي را ببندند مردم راه ديگري پيدا مي كنند، فيلتر شكن براي سايتهاي فيلتر شده، خريد ماهواره اي ديگر به جاي ماهواره جمع شده و تغيير جهت ماهواره بعلت پارازيت. آيا امكان فرار وجود دارد؟ مسلماً خير.
پس نمي توانيم كسي را به زور از چيزي منع كنيم. نتيجتاً هنگامي كه امكان حذف نداريم بايد تدبيري جديد بيانديشيم. چه بخواهيم چه نخواهيم فرار از اين موارد ممكن نيست بهتر است شكل نگرش افراد را نسبت به اين برنامه ها تغيير داد.
به جاي منع افراد از ديدن اين سريالها، آموزشها و تربيت افراد و فرزندانمان را به سمتي هدايت كنيم كه نگرششان به سمت مثبها سوق يابد تا به سمت نكات منفي.
رسانه ملي مدتهاست راجع به اين شبكه هاي مخرب گفتگو مي كند و هشدار مي دهد اما همانطور كه مي بينيم روز به روز ميل افراد به اين شبكه ها افزايش مي يابد.
خصلت انسان چنين است كه هر چقدر او را از چيزي دور كنند نسبت به آن كنجكاوتر است. ما بايد آموزشهايي را ترتيب دهيم كه اين برنامه ها نكات مثبت هم دارند و افراد را از منفي ها دور نماییم.

براي نمونه سالهاست ما شنيده ايم مردم اروپا و آمريكا عاطفه ندارند، در اين فيلم ها احترام به والدين، دوست داشتن فرزند و كمك كردن به دوستان و آشنايان را مي بينيم. يا خيلي از افراد جامعه ايران زندگي رؤيايي را در خارج از كشور تصور مي كنند ما با تماشاي برنامه هايي مثل بفرمائيد شام مي فهميم اكثر شركت كنندگان اين برنامه زندگي ها و شغلهايي معمولي دارند و خانه هاي 45-50 متري آنها در اين برنامه ها مشخص است.
اين برنامه نكته اي مثبت دارد، مهاجرت بي هدف چرا؟ آيا اين امكانات در ايران وجود ندارد؟ يا كليسا رفتن مسيحيان، مسئولين مي گويند تبليغ مسيحيت است اما مي توانيم نگاهمان اين باشد كه كشورهاي غربي با همه فسادي كه دارند هميشه به خدا و كليسا پناه مي برند پس من مسلمان چرا به مسجد نمي روم و ايمان را در خود تقويت نمي كنم .
در بسياري از این سریال ها اگرچه درجه یک نيز نیست اما پايان ظلم بدبختي و فلاكت است و ميتوانيم ياد بگيريم و ياد بدهيم خوب باشيم تا سعادتمند شويم.
از طرفي هر چيزي كه زياد تكرار شود كم كم جلوه اش را از دست مي دهد، اگر بخاطر داشته باشيد شروع شبكه فارسي وان با چه سر و صدايي همراه بود همه جا صحبت از فيلم ها و صحنه هايش بود ولي حالا همه از تب و تاب افتادند يا حداقل به آن شدت تب ندارد.
در پایان باید این واقعیت را قبول كنيم که، مسئولين عزيز برنامه ريزي صحيح براي آموزش، ساخت فيلمها، سريالها، مستندها و مسابقات جذاب را پيش گيريد بجاي اين همه منع كردن و فرار از واقعيت دنياي امروز.