هر بازی قاعده و قوانین خاص خود را داشته و هر کسی که بخواهد وارد آن شود لازمه اش رعایت آن قواعد و ضوابط است، لذا قبل از ورود به بازی طرف نسبت به آن مقررات کاملاً آشنا شده وملزم به اجرای آن می گردد. اما در بین بازی ممکن است بعضی از بازیکنان بواسطه هیجان و یا اضطراب و یا از دست دادن تعادل جسمی و روحی عمداً یا سهواً قوانین بازی را زیر پا گذاشته و مرتکب تخلف شوند که در این موقعیت اگر داور بازی متوجه شود تخلف وی را ثبت و برخورد مناسب را اعمال می نماید ولی بعضاً مشاهده می شود که معدودی در ابتدای بازی بنا را بر رعایت نکردن قاعده و قوانین بازی می گذارند تا از همان ابتدا از رقیبان خود جلو زده و ضمن تضعیف روحیه آنان برگ برنده را برای خود ثبت کنند لذا یادمان هست که بچه ها در اعتراض به آن حرکات غیر صحیح می گفتند: اول بازی دغل بازی!! و اما داد دیگر بازیکنان زمانی در می آید که چشم داور مسابقه ضعیف بوده و تخلفات را نبیند.
شاید یکی از علتهایی که بعضی از همان ابتدای بازی تخلف را پیشه خود می کنند این باشد که طرف برای بازی و رقابت نیامده بلکه برای برنده شدن و کسب مدال به هر قیمتی آمده علت دیگرش هم ممکن است ناتوانی در مقابل حریفان و از طرفی بلند پروازی در غلبه باشد.
چنین اتفاقهایی در عرصه سیاسی هم فراوان اتفاق می افتد البته سیاست از نوع غیر اسلامی و غربی که همان سیاست معاویه ای و یا به اسم جدیدش ماکیاولی است؛ سیاست بازان این عرصه ابتدا تا انتهای کارشان جز دغل بازی چیزی نیست به گونه ای که در ذهن بسیاری از مردم دنیا سیاست به همراه خدعه و فریب و نیرنگ تصور می شود. اما در سیاست از نوع اسلامی و ناب محمدی (ص) سیاستمدار حاضر نمی شود برای رسیدن به هدف مقدس هم حتی گناهی کوچک انجام دهد که تجلی این سیاست در انبیاء الهی و مولای متقیان حضرت علی و ائمه اطهار علیهم السلام و ولایتمداران واقعی آن حضرات وجود داشته و دارد.
این روزها که رقابتهای انتخاباتی برای رسیدن به کرسی مجلس شورای اسلامی بالا گرفته زیر پا گذاشتن قانون انتخابات از سوی بعضی از نامزدها به چشم می خورد که این برای فردی که خود را پیرو اهلبیت علیهم السلام می داند و می خواهد به مجلس برود تا قانون اسلامی وضع کند کاری بس زشت و زننده است و ارتکاب چنین کاری از سوی کسانی که ادعاهایی دارند بس زشت تر و زشت تر است. در قانونی که جهت انتخابات مجلس نهم ابلاغ شده اولین بندش در باره تبلیغات این است: ماده 57 - استفاده از هرگونه پلاكارد ، پوستر، ديوارنويسي و كاروانهاي تبليغاتي و استفاده از بلندگوهاي سيار در خارج از محيط سخنراني و امثالآن به استثناء عكس براي تراكت و زندگينامه و جزوه و همچنين سخنراني و پرسش و پاسخ از طرف نامزدهاي انتخاباتي و طرفداران آنان ممنوع ميباشد. متخلفين از اين ماده به سه تا سي روز زندان محكوم ميگردند.
حالا اگر نامزدی بیاید و برنامه ریزی کند و به تصور خودش بگوید ما صبح علی الطلوع شروع تبلیغات تعدادی بنر بزرگ عکس مان را برای چند ساعتی که شده بطور غیرقانونی در سطح شهر می زنیم و تصویر خود را به ذهن و یا ضمیر ناخودآگاه بسیاری می فرستیم تا عده ای ناخودآگاه هنگام رأی گیری نام ما را بنویسند!! بعدش هم جمع کردند کردند!! درست همان چیزی که در تبلیغات تلویزیونی می بینیم که در صحنه های حساس یک بازی فوتبال در چند صدم ثانیه تبلیغات یک کالا ارسال شده و در ضمیر ناخودآگاه مخاطب قرار می گیرد و هنگامی که فروشگاه می رود دستش به سمت همان کالا می رود و می خرد.
حالا اون تبلیغات تلویزیونی که قانونی و هزینه اش پرداخت شده ولی آیا این تبلیغات غیرقانونی و یک نوع دزدیدن آراء به حساب نمی آید؟ آیا ما حق داریم از این آقایی که در سطح حوزه انتخابیه یزد و حومه با اون همه ادعا این کار غیرقانونی را کرده بپرسیم معنای این کار شما چیست؟ و چرا اول بازی دغل بازی؟ آیا واقعاً خودتان این سیاست را به کار بردید یا خودتان را به دست کسانی سپردید که دغل کاری را مبنای کارشان قرار داده اند؟ و غم انگیز تر از همه اینکه عکس شخصیتی که محبوب دل غالب یزدیهاست در بنری زده شود که تخلف و جرم محسوب و محکومیت زندان دارد!! آیا اینگونه کارها روح آن عارف بزرگ را آزرده نمی کند؟ آیا ما حق داریم بپرسیم این سیاستمداری که هنوز دستش جایی بنده نشده و شروعش با تجویز تخلف و جرم و دغل کاری و حرمت شکنی شخصیتی والا آغاز شده؛ آن زمان که دستش جایی بند شد آیا حقی و حرمتی برای قانون و بالاتر از قانون و یا پایین تر از قانون و موکلین خود قائل خواهد شد؟ آیا این کارهای غیر قانونی بالا بردن آن عارف بزرگ است یا زمین زدن و نردبان کردن برای خود؟
آیا معنای این سیاست را می توان سیاست اسلامی شیعی و اهل بیتی نامید؟ مگر مسلمان واقعی می تواند برای رسیدن به هدف مقدس مرتکب گناه شود!! شاید هم تقصیر بعضی بزرگترهای قوم و فامیل باشد که تذکری به آنان نمی دهند و آنها هم گمانشان این است حالا که چی چی کجا شده تنور داغ است و پسر عمه از اینجا و اون داماد هم از اونجا به مجلس بریم و پسر خاله هم که دستش بکاره و ... اونوقت قبیله ما دست کمی از قبیله های دیگر نداشته و همه بفهمند ماهمچنان هستیم چند مرد حلاج!!