كارتن‌خواب گرامي سلام. تو كاري كردي كارستان. سرماي هواي تهران ديروز و پريروز بدجوري استخوان‌سوز بود و تو اين سرما را بيشتر از هركسي مي‌داني كه چه بود و چيست.

تو – كارتن‌خواب گرامي - و كودك دو ساله‌اي كه در آن سطل زباله پيدا كردي، سطر‌هاي امروز اين نوشته مرا پر مي‌كنيد. ديروز بود يا پريروز كه تو كارتن زندگي‌ات را به بغل گرفته بودي و توي شهر راه افتاده بودي كه روزت را سر كني.

ما تو را نمي‌بينيم. ديروز و پريروز هم تو را نديديم. اما تو علي كوچك قصه ما را ديدي.

مثل ما كه سال‌ها قبل علي‌كوچولو را از قاب تلويزيون مي‌ديديم و فكر مي‌كرديم و فكر مي‌كنيم تمام علي‌كوچولو‌هاي شهرمان، مادري مهربان دارند. اين تو بودي كه ديروز بود يا پريروز كودكي دو ساله را در ميان زباله‌ها ديدي.

كودك در سرماي استخوان‌سوز تهران يخ‌زده بود. مرده بود. تو او را ديدي. ترسيدي و رفتي. فرار كردي. اما برگشتي. دست‌هايت را هو كردي و پسرك را برداشتي.

واي كه چه دلي داري تو. دوان دوان فرار كردي. نمي‌دانم من بودم يا يكي مثل من كه تو را ديديم، وقتي كه كودكي در دست داشتي و مي‌دويدي.

اما تو يك كارتن‌خواب شريف بودي. ما فكر مي‌كرديم تو او را برداري و براي خودت نگه‌داري. ما فكر مي‌كرديم تو او را همانجا ميان آن سرما و آن تعفن رها كني. اما تو كودك دو ساله را به بيمارستان بردي.

حالا هر كجا هستي خوش باش. اميدوارم امروز گير ماموران شهرداري نيفتي. اميدوارم ديگر هيچ كودكي را ميان سرما و تعفن نبيني.

كارتن ‌خواب گرامي خيالت راحت باشد، علي ‌كوچولو حالش خوب است. حالا همه خبرنگارها به سراغ او مي‌روند.

شايد من هم امروز به عيادت او رفتم. شايد بعضي از مسوولان هم امروز با علي‌كوچولوي قصه ما و تو عكس يادگاري گرفتند. اما حيف كه كسي سراغي از تو ندارد.

كاشكي وقتي آن كودك گرفتار را نجات دادي، مي‌ماندي. كاش نگهت مي‌داشتند تا خبرنگارها بيايند و از تو هم فيلم و عكس بگيرند و همگان بدانند كه كارتن‌خواب‌ها هم مي‌توانند گرامي و خوب باشند.

كارتن ‌خواب گرامي خدا حفظت كند. دست مريزاد.



منبع:جام جم آنلاین