زمان : 01 Esfand 1390 - 23:20
شناسه : 46764
بازدید : 5358
سرو ابرکوه پیرترین موجود زنده دنیا  پس از چهار هزار سال سکوت برای اولین بار با یزدفردا  سخن گفت !!!(4 نظر) سرو ابرکوه پیرترین موجود زنده دنیا پس از چهار هزار سال سکوت برای اولین بار با یزدفردا سخن گفت !!!(4 نظر)

سرو ابرکوه پیرترین موجود زنده دنیا  پس از چهار هزار سال سکوت برای اولین بار با یزدفردا  سخن گفت !!!


یزدفردا:علی آبادی: ادعای یکی از شهروندان ابرکوه  تحت عنوان :  وارده به یزدفردا :براستی راه بهتری برای خشک کردن سرو ابرکوه نبود؟!" در یزدفردا منتشر شد و متاسفانه توسط هیچ مسئول و یا غیر مسئولی پاسخی به این ادعا داده نشد که این شهروند محترم راست می گویند و یا در صدد تخریب هستند .

ولی سرو ابرکوه  خود دست بکار شد وپس از چهار هزار سال سکوت لب به سخن گشود و  جوابیه ای را در ذیل خبر برایمان ارسال نمود که ضمن تشکر از نویسنده سخنان سرو کهن ابرکوه پیرترین موجود زنده دنیا که زحمت تایپ سخنان این موجود بی زبان را کشیده و در اختیار یزدفردا قرار دادند توجه عالم و آدم را بی این سخنان مهم جلب می کنیم .

البته دوستان می توانند و صاحب اختیار هستند که ما و نویسنده مطلب را کذاب بخوانند و بگویند این هم دروغی بزرگ است که یزدفردا منتشر نموده و آن را ظنز و یا اراجیف یزدفردایی ها بدانند و به شدت و با قدرت تمام ان را تکذیب نمایند  یا جناب سرو محترم ابرکوه می توانند با ارسال تکذیبیه سخنان منتسب خود را با شدت و قدرت تمام  تکذیب نمایند و در مراجع فضایی علیه یزدفردا اقامه دعوا نمایند و پوست ما را کنده و دست و پای یزدفردا  را در پوست گردو بگذارند و پس از آن در سرکه بیندازند  که چهار هزار سال دیگر به عنوان تنها دشمن و تخریب گر موجود هشت هزار ساله از سرکه چهار هزار ساله یزدفردای پوست کنده ی دست و پا در پوست گردو  رونمایی شود و میراثی گرانقدر شویم برای آیندگان !!!


متن کامل سخنان خیلی مهم سرو ابرکوه

که پس از چهار هزار سال برای اولین بار لب به سخن گشوده است و اختصاصی در یزدفردا منتشر می شود !!


سلام خدمت تمام دوستاران من، بخصوص مسئولین دلسوز و خوش فکر!

هزاران سال است که کسی به فکر من نیست و مردم هروقت که سرشان خوش بیاید می آیند و مرا بصورت رایگان میبینند. در صورتی که در شهرهای بزرگ آثار بسیار کم اهمیت تر از من بلیطی می باشد. البته باید از مسئولین تشکر کنم که طی چند سال اخیر بخاطر دیوار کشی اولیه و نیز تغییر دکور اطراف من باعث شدند که مردم کمتر به دیدن من بیایند آن هم به صورت مجانی. مگر من چه چیزم از بقیه کمتر است. به تازگی شنیدم که می خواهند دوباره دور مرا دیوار بکشند. ضمن اعلام خرسندی از این موضوع می خواستم یک پیشنهاد هم به مسئولین عزیزتر از جانم بدهم و آن اینکه خوبست به جای دیوار معمولی یک دیوار مرگ دور من بکشید، سقفش را بزنید و چند نفر موتور سوار ماهر را هم با موتورهای دودزا استخدام کنید که برنامه اجرا کنند. این کار چند مزیت مهم دارد که عرض می کنم:

1- برای تعدادی جوان بیکار و مستعد اشتغال ایجاد می گردد.

2- دی اکسید کربن مورد نیاز من به راحتی تامین شده و دیگر از این بابت نگرانی ندارم.

3- دیگر کسی نمی تواند مرا به طور رایگان ملاقات کند.

4- قیمت بلیط دوبرابر ارائه می گردد و بخشی قابل توجهی از درآمد مذکور نصیب شهرداری میگردد که میتواند برای آبادی شهر (کما فی السابق!) هزینه کند.

5- دیگر باد و باران و نور شدید خورشید مرا آزار نمیدهد.

6- دیگر گوگل ارت نمیتواند عکس هوایی مرا به صورت رایگان در اختیار جهانیان قرار دهد.

7- و از همه مهمتر من که از بدو تولد تا کنون نتوانستم چشم روی هم بگذارم، شاید بتوانم در شرایطی که مسئولان خوش فکر و توانا برای بنده ایجاد خواهند کرد، به خواب ناز بروم.

در پایان جا دارد که از ارگانهای مختلفی که مادرانه برای من لالایی می خوانند تا مرا خواب کنند، صمیمانه تشکر و قدردانی نمایم و از آنها بخواهم که قدری هم به فکر برادر کوچک من در همین شهر ابرکوه باشند، او هم مثل من غریب است.

باتشکر- امضاء سرو کهن