زمان : 13 Bahman 1390 - 20:51
شناسه : 45374
بازدید : 18003
كوهنورد با سابقه يزدي از يك قدمي مرگ نجات يافت كوهنورد با سابقه يزدي از يك قدمي مرگ نجات يافت

كوهنورد با سابقه يزدي از يك قدمي مرگ نجات يافت


یزدفردا :

بشارت نو نوشت »

مهدي گلشن‌نيا كوهنورد جانباز شناخته شده يزدي علي‌رغم تجربيات و سوابق درخشان در كوهنوردي قله‌هاي شناخته شده جهان و ايران، در حاليكه به تنهايي دامنه هاي شيركوه را براي چندمين بار مي‌پيمود به دليل شرايط نامساعد و پيش‌بيني نشده جوي گرفتار شد و در نهايت نااميدي از مرگ حتمي نجات يافت.

اين كوهنورد يزدي داراي 3 مدال جهاني در رشته كوهنوردي مي‌باشد و با كسب عنوان نايب قهرماني آسيا داراي سابقه صعود به تمام كوه‌هاي داخل كشور و بسياري از قله‌هاي آسيايي و اروپايي است كه صعود به كوه آرارات به ارتفاع 5168 متر در كشور تركيه، قله لنين به ارتفاع 7134 متر در كشور قرقيزستان و قله كليمانجارو در آفريقا از جمله سوابق كوهنوردي وي مي‌باشد.

گلشن‌نيا كه با توجه به هماهنگي‌هاي انجام شده با سازمان هواشناسي اقدام به اين صعود كرده بود در ميانه راه دچار برف گرفتگي و انحراف از مسير اصلي بر اثر وزش باد و هواي نامساعد شد كه با وجود استرس و اضطراب شديد توانست در روز بعد و در روشني هوا خود را نجات دهد.

جزئيات حادثه و اقدامات انجام شده در اين سفر پرمخاطره را در گزارشي از اين سفر كه به قلم اين كوهنورد با سابقه آمده است در ادامه مي‌خوانيد:

بعد از رسيدن به روستاي ده بالا در ساعت 5/12 ظهر از مسير اصلي عازم قله شيركوه شدم.

برنامه‌ريزي كرده بودم كه با توجه به مسافت تا نوك قله در روشني هوا و قبل از تاريكي در ساعت 5 بعدازظهر به پناهگاه برسم.

در ساعت 5 بعداز ظهر به نزديك قله شيركوه رسيدم تصميم گرفتم به پناهگاه رفته و شب را در آنجا بيتوته نمايم.

در حين حركت به سمت پناهگاه بودم و در حاليكه پناهگاه را مي‌ديدم ناگهان وضعيت هوا نامساعد شد و باد شديدي شروع به وزيدن كرد به نحوي‌ كه در دقايق اوليه شروع، چراغ پيشاني مرا با خود برد و بعد از آن به ترتيب يك جفت از دستكشها، باتوم و يكي از جورابهاي پر كه در دستم بود را با خود برد، شدت باد به قدري بود كه پناهگاه را گم كردم.

هوا نيز تاريك شده بود، با توجه به سردي هوا و شدت باد تصميم گرفتم در شكافي پناه بگيرم.

داخل كيسه خواب شدم كه در مدت نيم ساعت شكاف پر از برف شد و كيسه خواب خيس گرديد.

نتوانستم ادامه دهم وسايل را جمع كرده و داخل كوله گذاشتم و دوباره با تمركز بيشتر مشغول پيدا كردن پناهگاه شدم.

در ساعت 9 شب با آقاي ملك يكي از پيشكسوتان و استاد كوهنوردي استان تماس گرفته و وضعيت خود را شرح دادم.

وي با بيان راهنمايي‌هاي لازم مرتباً مرا به خونسردي و آرامش دعوت كردند به طوريكه تا ساعت 11 شب دنبال پناهگاه بودم. وزش باد هنوز در جريان بود به نحوي كه گاهي مواقع مرا با كوله‌پشتي از زمين بلند مي‌كرد.

دماي هوا حدود 20 تا 30 درجه سانتيگراد زير صفر بود.

وقتي از پيدا كردن پناهگاه مأيوس شدم در داخل شكافي جاي گرفتم در آن لحظه فقط با ياد خدا تمام شب را تا صبح در داخل شكاف سر كردم و شرايط سخت را با روحيه مثبتي كه به خود مي‌دادم و با تحرك دست و پا سپري نمودم.

به لطف خدا در ساعت 8 صبح روز بعد هوا بهتر شد.

پناهگاه قله را در نزديكي خود مشاهده كردم.

به لطف خدا و با تماسي كه شب قبل با دوستانم داشتم گروههاي كوهنورد و هم‌نوردان براي پيدا كردن و نجات من عازم منطقه شده بودند كه در مسير بازگشت و نزديك پناهگاه آب زرده با آنها برخورد نمودم.

ديدن دوستاني از جمله حسين سالاري، حسين جهاني، علي‌اكبر دهقان، علي اسدي و آقاي پاك نيا از شدت شوق اشك از چشمانم سرازير كرد.

سپس مرا به پناهگاه بردند و لباسهايم را تعويض و به من نوشيدني‌هاي گرم دادند.

در اين مدت تلفنهاي بچه‌هاي كوهنورد براي جوياي سلامتي‌ام شروع شد كه من از محبتهايشان كمال تشكر را دارم.

اما درسي كه اينجانب از اين صعود گرفتم: يك كوهنورد زماني را كه قصد صعود به كوههاي بلند و سخت دارد بايد پيش از حركت خطرات و موانعي كه ممكن است در راه رسيدن به هدفش پيش بيايد مورد توجه كامل قرار دهد و روش‌هاي نجات و پيروزي بر ناملايمات و پيدا كردن راه مناسب براي نجات را فرا بگيرد.

هر چه برنامه‌ريزي دقيق‌تر و پيش‌بيني شده‌تر باشد پيروزي بر دشواري‌ها و ناگواري‌هاي پيش‌بيني نشده در كوهستان آسانتر است. به نظر من كوهنوردي در حوزه عقل و منطق يك ورزش جمعي است نه فردي.

اما از نگاه ديگر كوهنوردي چيزي فراتر از يك ورزش به حساب مي‌آيد در واقع كوهنوردي يك كمال روحي و جسمي است.

آنچه در بطن اين ورزش نهفته، احساس به مبارزه و سختي طلبيدن از كوه و طبيعت است.

با اين كه انسان مي‌داند در برابر قدرت طبيعت بسيار حقير و درمانده است اما با تحمل ناملايمات در كوههاي استوار به مرتبه‌اي از آرامش روحي و جسمي دست مي‌يابد كه قابل توصيف نيست به همين دليل از ماجرا جوياني ترجيح مي‌دهند تنها به ورزش كوهنوردي بپردارند.

تقاضا دارم به صورت جمعي و انتخاب آسانترين مسير ممكن صعود، به اين ورزش پرداخته و از آن لذت ببرند.(نشریه بشارت نو)

نمونه هایی  از تلاش گلشن نیا در دنیای کوهنوردی :

تیرماه 86

دومین قله‌ی مرتفع شوروی سابق زیرپای کوهنورد یزدی

کوهنورد جانباز یزدی به دومین قله مرتفع اتحاد جماهیر شوروی سابق صعود خواهد کرد.

مهدی گلشن‌نیا، دبیر هیات کوهنوردی و جانباز 25 درصد استان یزد، بمناسبت سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی، با هزینه شخصی اقدام به صعود به قله 7143 متری لنین دومین قله مرتفع اتحاد جماهیر شوروی سابق و از سلسله کوه‌های پامیر، خواهد کرد.

در این صعود که 22 روز به طول خواهد کشید، خلیل نکوئی کوهنوردی از همدان نیز گلشن‌نیا را همراهی خواهد کرد.

گلشن نیا صعود به قللی چون قله‌ی 6870 متری البروس روسیه، قله‌ 7648 متری موستاک آتاک در چین، صعود به قله 5047 متری کازبرگ در کشور گرجستان و آرارات ترکیه به ارتفاع 5167 متر و ... را نیز در کارنامه خود دارد.

منبع : ایسنا


شهریور 1387

صعود كوهنورد جانباز يزدي به قله ۷۱۰۰ متري كورژنفسكايا
خبرگزاري دانشجويان ايران - منطقه يزدمهدي گلشن نيا كوهنورد جانباز يزدي موفق به صعود قله‌ي 7105 متري كورژنفسكايا در منطقه پامير كشور تاجيكستان شد.به گزارش سرويس ورزشي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) - منطقه يزد، تيم 12 نفري كوهنوردان كشورمان به سرپرستي امير حسين جابر انصاري مسئول غارنوردي فدراسيون كوهنوردي موفق شد در صعودي كه 28 روز بطول انجاميد، قله‌ كورژنفسكايا را با شعار "خليج فارس ايران" فتح نمايد.گلشن‌نيا دبير هيات كوهنوردي استان يزد كه تنها جانباز و مسن‌ترين عضو اين گروه بود، در خصوص اين صعود به ايسنا گفت: اين صعود به دليل شرايط نامساعد جوي و بارندگي‌هاي منطقه در سه حمله ناموفق بود ولي نهايتاً در حمله چهارم تيم موفق به صعود از اين قله پوشيده از برف و يخ شد.سرپرست تيم هيماليا‌نوردي استان يزد همچنين گفت: بر طبق برنامه سفر گروه قصد صعود به قلل ديگري همچون قله 7495 متري كمونيزم بلندترين قله شوروي سابق را نيز مدنظر داشت اما سقوط مكرر بهمن و بدي آب و هوا، اجازه ورود تيم را به مناطق مذكور سلب كرد.گفتني است، گلشن‌نيا سال گذشته نيز موفق به صعود از قله 7134 متري لنين از رشته كوه‌هاي پامير شده بود.