زمان : 04 Bahman 1390 - 01:35
شناسه : 44804
بازدید : 1901
در 37 ثانیه آخر حکومت مبارک چه گذشت؟ در 37 ثانیه آخر حکومت مبارک چه گذشت؟

در 37 ثانیه آخر حکومت مبارک چه گذشت؟

25 ژانویه، نخستین سالگرد آغاز انقلاب مصر است؛ انقلابی که در هجده روز به پیروزی رسید و دیکتاتور آن، مجبور شد، یازدهم فوریه با یک فروند بالگرد به شهر «شرم‌الشیخ» در شرق مصر در نزدیکی سرزمین‌های اشغالی فرار کند.

«عبداللطیف مناوی»، رییس سابق بخش اخبار تلویزیون مصر در کتابی با نام «روزهای آخر مبارک .. هجده روز» که به تازگی تألیف کرده و قرار است 25 ژانویه همزمان با سالگرد آغاز انقلاب مصر روانه بازار شود، آخرین 37 ثانیه از حکومت مبارک و آنچه در کاخ ریاست‌جمهوری مصر رخ داد را با دقت شرح داده است.


به گزارش «تابناک»، وی در بخش‌هایی از این کتاب می‌نویسد: «سوزان ثابت»، همسر دیکتاتور سابق مصر در ساعات پایانی حکومت مبارک به شدت و پیوسته اشک می‌ریخت و همه چیز در همان 37 ثانیه آخر به پایان رسید و دوران مبارک برای همیشه پایان یافت.


گفته می‌شود، «عبداللطیف مناوی»، افزون بر اینکه در این کتاب درگیری و اختلافات شدید پدید آمده در کاخ ریاست جمهوری مصر در دقایق پایانی حکومت مبارک را شرح داده، فاش کرد که «سوزان مبارک» در ثانیه‌های پایانی از شدت ناراحتی در یکی از راهروهای کاخ بیهوش شده بود و محافظان در حالی که بر زمین افتاده بود، او را پیدا کردند.


به گفته محافظان، او به گونه ای بر زمین افتاده بود که می‌بایست بر او گریه کرد، زیرا در همان لحظات، فرزندانش «جمال» و «علاء» در فرودگاه منتظر وی بودند.


«عبداللطیف مناوی» که به ادعای مقامات ارشد رژیم سابق مصر، نقش بسزایی در نوشتن متن آخرین پیام تلویزیونی «حسنی مبارک» و راضی کردن او برای برکناری از قدرت داشت، در ادامه می‌افزاید: پس از اینکه «سوزان مبارک» با کمک و تلاش محافظان به هوش آمد، دقایقی طول کشید تا به اتاق‌های گوناگون در کاخ برود و برخی اسناد و مدارک خصوصی خود و لوازم شخصی‌اش را جمع‌آوری کند.


به گفته رییس سابق بخش اخبار تلویزیون مصر، همسر دیکتاتور سابق مصر پس از به هوش آمدن از محافظان پرسید: به نظر شما، آنها (انقلابیون) به اینجا می‌آیند؟ از شما خواهش می‌کنم که نگذارید به اینجا بیایند! تمنا می‌کنم نگذارید کاخ را ویران کنند. از شما می‌خواهم اینجا بمانید و از کاخ دفاع کنید.


گفته می‌شود، «عبداللطیف مناوی» در دقایق پایانی حکومت مبارک، منتظر صدور دستور از سوی کاخ «حسنی مبارک» بود تا پیام کناره‌گیری مبارک از قدرت را ـ که توسط ژنرال «عمر سلیمان» قرائت شد ـ اعلام کند.


رییس سابق بخش اخبار تلویزیون مصر در ادامه کتاب خود می‌افزاید: پیش از خواندن پیام کناره‌گیری مبارک، همه مردم مصر منتظر بودند که «سوزان مبارک» بیاید و صحبت کند اما نمی‌دانستند او در چه حالی است و چگونه گریه می‌کند؟! او بر زمین نشسته بود و در حالی که گریه می‌کرد، حاضر به ترک کاخ ریاست جمهوری نبود.


«عبداللطیف مناوی» می‌افزاید: فردا روز استعفای مبارک، هنگامی که بالگرد به کاخ رسید تا مبارک و خانواده اش را به شرم الشیخ منتقل کند، افرادی که در بالگرد آمده بودند، گمان می‌کردند که خانواده مبارک را به همراه همه جواهرات گرانبها و لباس‌های شخصی آماده رفتن می‌بینند، ولی سوزان به همراه دو فرزندش اعلام کردند که حاضر نیستند کاخ را ترک کنند.


مناوی همچنین می‌نویسد: پیش از خواندن پیام کناره‌گیری توسط ژنرال «عمر سلیمان»، هزاران نفر بیرون از ساختمان تلویزیون مصر تجمع کرده بودند و خواستار کناره‌گیری مبارک بودند. همان روز بیشتر کارکنان شبکه در ساعت 10 شب، محل کار خود را ترک و بیشتر مردم پیش بینی می‌کردند که مبارک خودش می‌آید و در پیامی، کناره‌گیری خود را اعلام خواهد کرد.


رییس سابق بخش اخبار تلویزیون مصر در ادامه فاش کرد: پیام سوم مبارک در حالی آماده شد که فرزندش «جمال»، دخالت بسیاری در نوشتن آن کرده بود و در واقع ما پیام را به گونه‌ای آماده کرده بودیم که مبارک کناره‌گیری خود را اعلام نماید؛ اما جمال آن را خط زده بود.


از همین روی، پس از پخش شدن، همگان دریافتند که سراسر آن پر از اشتباهات فاحش و تغییرات اساسی در متن بوده است. پس از خوانده شدن آن پیام توسط «حسنی مبارک»، من ناخودآگاه رو به آسمان کردم و با صدای بلند فریاد زدم. در واقع، جمال می‌خواست با این کار مدت حکومت پدرش را طولانی‌تر کند تا شاید راهکار یا فرصتی برای پایان دادن به بحران جاری پیدا کند. در واقع او به دنبال یافتن راهکاری برای میراثی کردن قدرت و رسیدن به حکومت بود و برای همین، این پیام را تغییر داد.


«عبداللطیف مناوی» در ادامه می‌نویسد: پس از کناره‌گیری مبارک، شایعات بسیاری درباره محل استقرار مبارک در رسانه‌ها مطرح شد.


برخی‌ می‌گفتند به عربستان سعودی سفر کرده و گروهی نیز مدعی شدند که به خارج و برخی از رسانه‌ها نیز اعلام کردند که به شرم الشیخ رفته است. فورا با ژنرال «عمر سلیمان» تماس گرفتم تا خبر دقیق را دریافت کنم. او گفت: مبارک در شرم الشیخ است. در تماسی که با او داشتم، از مبارک پرسیدم که مایلی به خارج از مصر بروی؟ او گفت: خیر، می‌خواهم تا آخر عمر در سرزمین مصر باقی بمانم.


مناوی در کتاب خود می‌افزاید: سرانجام مبارک به فشار ارتش و فرمانده آن یعنی «مشیر محمد حسین طنطاوی» تن داد و قدرت را ترک کرد. طنطاوی به مبارک تضمین داده بود که با امنیت کامل به شرم الشیخ منتقل شود و از او خواسته بود که برای جلوگیری از وقوع هرگونه جنگ داخلی و یا ناامنی سراسری در مصر، فورا کناره‌‌گیری کند.


رییس سابق بخش اخبار تلویزیون مصر، در صفحات پایانی کتاب خود، به نقل از افراد نزدیک به «حسنی مبارک» که همراه وی به شرم الشیخ رفتند، نوشت: هنگامی که مبارک به بیمارستان شرم‌الشیخ رسید، به شدت ناامید و افسرده بود. او در چند روزی که در آن بیمارستان بستری بود، بیشتر وقت خود را به دیدن مسابقات فوتبال می‌گذراند. از دیدن اخبار پرهیز می‌کرد. او به شدت ضعیف شده بود و پس از اینکه به بیماری بدخیم ورم معده مبتلا شد، مورد حمله قلبی قرار گرفت، و به گونه‌ای شد که دیگر خوردن و آشامیدن برایش غیر ممکن بود. فرزندان و همسر او حاضر به ترک اتاق وی نمی‌شدند