زمان : 21 Dey 1385 - 17:41
شناسه : 4465
بازدید : 642
رمال‌هاي ديروز ، انرژي درمانگرهاي امروز رمال‌هاي ديروز ، انرژي درمانگرهاي امروز

رمال‌هاي ديروز ، انرژي درمانگرهاي امروز

بازار جن گيرها ، رمال‌ها، فالگيرها و دعانويسان تقلبي گرم و بساطشان پا برجاست كه يكي ديگر نيز به جمع آنها اضافه مي شود .

اينبار احساسات مذهبي و ديني افراد توسط فردي كه در پوشش انرژي درمانگر ظاهر شده به بازي گرفته مي شود .

احساساتي كه در صورت به مسير صحيح هدايت شدن نه تنها مي تواند به افراد جامعه انرژي و نيرويي ماورايي ببخشد بلكه منشاء خلاقيت و توليد اثر نيز باشد .

هشدار به جامعه

وزارت بهداشت و درمان نيز چندي پيش به مردم هشدار داد كه فريب حرفهاي غيرعلمي و غيرمستند مدعيان انرژي درماني را نخورند .

كامران باقري لنكراني در اين خصوص گفت : اين افراد هيچ هنري غير از كلاهبرداري ندارند و نبايد اجازه داد با عواطف و باورهاي ديني مردم بازي كنند .

وزير بهداشت همچنين تاكيد كرد :‌ ما نبايد اجازه دهيم اين افراد با تبليغات واهي بدون اينكه اثرگذاري كارشان ثابت شده باشد بخواهند از امكانات رسانه اي استفاده كنند و خودشان را سر زبانها بيندازند و كارهاي غيرعلمي براي درمان بيماران انجام دهند .

رويكرد روانشناسي به خرافه پرستي

براستي چرا و چگونه است كه در جامعه اي كه باورهاي ديني حرف اول و آخر را در تعيين سرنوشت انسانها مي زند هستند آدمهايي كه براي شناسايي از آينده نامعلوم به سمت رمال ، جادوگر و دعانويس مي روند به زبان ديگر فرد چه خلاءاي در زندگي خود احساس مي كند كه به اين سمت و سو رو مي‌آورد .

روانشناسان در پاسخ به چنين مسئله اي بر اين باورند كه اضطراب يكي از معضلاتي است كه بشر با آن روبرو مي باشد به همين خاطر هر چيزي كه بتواند پاسخي براي اين اضطراب باشد براي مردم جذاب است يكي از عوامل بروز اضطراب در فرد عدم آگاهي نسبت به اتفاقات در آينده است و اگر روشي به هر اندازه هم كه خرافي باشد اما بتواند تامين كننده آرامش ذهني فرد بشود مردم را به طرف آن مي كشاند .

به بيان ديگر خرافه براي فرد نااميد ، اميد ايجاد مي كند و راه حلي است براي بسياري از مشكلات كه فقط در ذهن شخص وجود دارد ، كه هيچگونه عينيت بيروني ندارد .

بر اساس نظر روانشناسها ، تلقين ذهني بيشترين نقش را در خرافه پرستي بازي مي كند .

نسخه جديد كلاه برداري

قصه تلخ به بازي گرفتن عواطف ديني مردم در اينجا شكل ديگري پيدا مي كند. به اين صورت كه فردي كه در كارنامه فعاليتش شعبده بازي و تردستي دارد امروز ادعا مي كند كه از طريق انرژيهاي ناشناخته اي كه دارد مي تواند درمانگر بيماران و كساني باشد كه به نوعي دچار بيماري هستند .

در ابتدا اين فرد براي اثبات مدعايش مي بايست متحمل زحمات زيادي بشود اما به مرور زمان با دستاويز قراردادن برخي رسانه هاي داخلي و خارجي وضع به يكباره تغيير كرد و حوزه فعاليتش گسترده و گسترده شد به نحوي كه امروزه ديگر شما براي ملاقات اين فرد نه تنها بايد مبالغ سنگيني را پرداخت كنيد بلكه لازمست ساعتها منتظر بماني تا دستي بر سر و روي شما كشيده شود و پس از آن به يكباره شفا بگيري و بحث پزشكي و افرادي كه علاوه بر تحصيل سالها تجربه امر درمان را دارند به يكباره هيچ انگاشته شود و شما با توسل به يك شفابخش دروغين سلامت از دست رفته را بازيابي .

صاحب نظران درمان و دارو در دفاع از حيثيت علمي خود و در پاسخ به اين ادعا مي گويند تحقيق علمي كه بتواند ثابت كند انرژي درماني به عنوان يك روش درماني جايگزين بتواند تاثير چشمگيري بر روي بيمار داشته باشد وجود ندارد .

آنها بر اين باورند كه روش مورد ادعايي اين فرد در برخورد با بيماران موثر نبوده و موجب تاخير در درمان مي گردد و در نهايت نيز به اتهام دخالت در امور پزشكي اين فرد به عنوان مجرم به دستگاه قضائي معرفي شد .

رسانه ها و رهبران افكار عمومي به ميدان بيايند

تحليل آسيب شناسانه خرافه پرستي به ما مي گويد : زماني افراد جامعه به سمت خرافه مي روند كه از دانش و اطلاعات كافي برخوردار نباشند .

محمدرضا ميرتاج الديني عضو كميسيون فرهنگي مجلس در خصوص نقش رسانه ها در پيشگيري از آسيب هاي فرهنگي و اجتماعي مانند گرايش به سمت كلاهبرداراني كه با توسل به باورهاي ايماني مردم قصد اخاذي و سوء استفاده از آنها را دارند مي گويد : ارائه اطلاعات كافي در زمان مناسب مانع از اين مي شود كه فرد به سمت اينگونه مباحث انحرافي كشانده شود .

بنظر مي رسد يكي از علل بروز چنين پديده ها در جامعه خود ما هستيم به گونه اي كه هر از چندي با ساختن يك شخصيت افسانه اي و دروغين به افراد شياد و سودجو اجازه مي دهيم تا اينگونه پايه هاي اقتصاد و فرهنگ جامعه را مورد هجوم قرار دهند .

در مواجهه با چنين پديده هايي نخبگان و رهبران افكار عمومي بايد با استدلالهايي منطقي و كارشناسانه نه تنها به مبارزه با مدعيان دروغين بپردازند بلكه با فرهنگ سازي بستر جامعه را به گونه اي فراهم كنند كه افراد در برخورد با مسائلي همچون جن گيرها ، رمال‌ها و انرژي درمانگرهاي تقلبي عقل و منطق را ابزاري براي تشخيص درستي يا نادرستي قرار دهند و بدور از احساسات لحظه اي تصميم گيري نمايند .