یزدفردا

ابرکوه نمایندگی یزد فردا: سید محمد آتشی :اوژن یونسکومتولد1913)نویسنده ونمایشنامه نویس رومانی الاصل مقیم فرانسه که ازرهبران درام پیشرودرفرانسه است،بانوشته هایش دنیایی رمزگونه وکابوس ناک می آفریند،وی بانثرنیرومندخوددرباره انزوای انسان وبنیادهای زندگیش می گویدوبه فروپاشی زبان نیزتوجه دارد.بعضی ازآثارنمایشی وی عبارتنداز:آوازه خوان طاس(1958)صندلی ها(1952)درس(1958)و...اوژن یونسکو کتابی داردبانام"حال درگذشته وگذشته درحال"سه قصه ی کوتاه دراین کتاب هست که اوژن یونسکوبه استادی آنهارانوشته است جریان آن مربوط به ژوزت وپدرومادرش است.قسمتی ازاین قصه هاراکه مربوط به قصه ی اول است می خوانیم:

پاپاجواب می دهد:"عکس؟به عکس چی میگن؟تونبایدبگی عکس،بایدبگی عکس"ژاکلین می آیدتو.ژوزت به طرفش می دود وبه اومی گوید:"ژاکلین می دونی چیه؟به عکس نمیگن عکس،به عکس میگن عکس"

"اوه،بازم اون قصه های احمقانه پاپات.معلومه عزیزم،به عکس نمیگن عکس،به عکس میگن عکس"

یکی ازتمرینهای مکالمه ی زبان فرانسه برای دانشجویان آمریکایی که"اوژن یونسکو"نوشته است-ونخست،در1966،درسالن تئاتردوپوش برصحنه آمد وسپس درمجموعه ی مردم پسندمتون آموزشی میزانترن منتشرشد-"درتئاتر"نام دارد.دراین تمرین،دانشجو،ژان ماری،قضیه به تئاتررفتنش رابرای آموزگارتعریف میکند.آموزگار،فیلیپ،می پرسد:"برروی صحنه چه دیدی؟"ژان ماری جواب می دهد:"برروی صحنه چیزی ندیدم"فیلیپ می پرسد:"نمایش راندیدی؟"-"چه نمایشی؟"بالاخره ژان ماری آنچه راکه به هنگام بازدیدش ازتئاتررخ داده شرح می دهد:

سه ضربه،به صدای خیلی بلند،نواخته شدوسالن درتاریکی فرورفت.سپس سه ضربه ی دیگرنواختند،به صدای خیلی بلند.چلچراغ تاب نیاورد.ازسقف کنده شدوروی سرتماشاگرانی افتادکه پشت من نشسته بودند.خوشبختانه،صندلی هاآتش گرفتندومن توانستم حسابی همه چیزراببینم.واقعاخیلی قشنگ بود،همه جاشعله های آتش دیده می شدوانبوهی ازاجساد.مامورین آتش نشانی رسیدند.ماراشستشو دادند.به من واقعاخیلی خوش گذشت.کلی کف زدم.روزبعد،ازتئاترتلی خاکسترمانده بود.