زمان : 14 Dey 1390 - 22:45
شناسه : 43741
بازدید : 1883
* محصول این دیار* * محصول این دیار*

یزدفردا:سروده ای از محمد علی فاضلی (آفتاب)موضوعی که در عین بزرگی وهول وهراس آن کمتر به آن اهمیت داده می شود وآن چیزی نیست بجز مرگ وقیامت در این خصوص توجه خوانندگان معزز وبزرگوار را به شعری جلب می نمایم

* محصول این دیار*

افسوس روزگار بر احدی پایدار نیست

هرلحظه لحظه در گذرواستوار نیست

این شوره زارمیوه شیرین نمی دهد

محصول این دیاربجزشوروخار نیست

عفریت بد سیر که بزک کرده رنگ  رنگ

غافل مشو زخویش تورااختیار نیست

دنیا مثال مزرعه ما کشتکار آن

بذری بکار روز جزا وقت کار نیست

اصل ونسب به عالم عقبی نمی خرند

مال ومنال وصورت خوش افتخار نیست

سیرت خرد خدای تو در روز رستخیز

این زر ناب بهتراز اینش عیار نیست

هرخیروهربدی که تو انجام می دهی

ثبت است نامه عملت آشکار نیست

موی سفید را به سروگونه دیده ای

اخطار وقاصداست که عمرت بهارنیست

تا فرصتیست توشه خود را تهیه کن

از پیش آن فرست تورا کس نثار نیست

عمرت هدر نده به بطالت عزیز من

دنیای سفله خانه ی دارالقرار نیست

با قوم وخلق تسویه بنما حساب خویش

چون روزحشر هیچ کسی با تویارنسیت

بیچاره است شخص ستمگر به روزگار

جز مارومور در لحدش انتظار نیست

دادی چراغ سبز به گمگشتگان راه

لاتقنطوست رحمت ما بهرنار نیست

غافل مباش و غره مشو بردوروز عمر

مرگ آید عاقبت تو بدان یک شعارنیست

خورشیدوآسمان وزمین می شود خراب

کان روز دیرنه و بیشمار نیست

برنفخ صور چونکه بگوید اماته را

جزعرش ولوح وکرسی وحق برقرارنیست

پنجاه موقف است برای حساب خلق

روی صراط باشدو کم از هزار نیست

امید عفو وبخشش حق دارد(آفتاب)

کان روز چشم خائف او اشکبار نیست