زمان : 09 Dey 1390 - 21:28
شناسه : 43415
بازدید : 3169
ساحل خورشيد ساحل خورشيد

ساحل خورشيد

سهيل محمودی


محمدرضا حكيمی كه استاد است و علامه است و نابغه زمان و ازهد زاهدان عصر در ميان عالمان - و دوست ندارم اين القاب را كه به راستی شايسته اوست، نثارش كنم كه دستمالی و دستكاری شده‌اند- غنيمتی است برای روزگار ما. يكی از دلايل مغتنم بودن و اعتبار بی نظيرش، جامع‌الاطرافی اوست. حكيمی مجتهد است، محدث است، اسلام‌شناس و تشيع‌پژوه است، اديب است، شاعر است. به دو زبان فارسی و عربی،خبير و آگاه است. نسبت به مسايل روز ايران و جوامع اسلامی و همواره بی‌آنكه خود را به سياست روزمره بيالايد موضعی صادقانه و روشن داشته است و باز آن كه اين همه تاكيد او بر عدالت اجتماعی و انسانی- بی‌آنكه شعارهای سطحی اهل سياست مجذوب و مرعوبش كند- او را مطلوب جوانان اهل انديشه و ديانت قرار داده است.صاحب اين قلم، كه يكی از فرزندان معنوی اوست، در اين سه دهه اخير، هرگاه به حضورش رسيده، تا روزها و هفته‌ها و ماه‌ها، در جذبه حال و هوای شخصيت و انديشه‌ها و دلمشغولی‌های حكيمی بوده و خداوند را سپاس گفته كه در روزگار چنين عالمی زيسته و توانسته به درك ديدارش برسد. مگر ما در اين روزگار، چند نفر به جامع‌الاطرافی و منش و پرهيز و عظمت حكيمی و شفيعی كدكنی و سيدجعفر شهيدی و احمد مهدوی‌دامغاني و... داشته و داريم. [و باز از اينكه اين اسامی را بدون القاب و... ياد می‌كنم به خاطر آن است كه «وجود» و شخصيت و دانش و بزرگی شان خود فراتر از اين‌گونه القاب «عارضی» است.] باری، حكيمی عالم كه با بزرگانی مانند الهيان، شيخ‌‌هاشم قزوينی، شيخ‌مرتضی مطهری، علامه امينی، شيخ‌مجتبی قزوينی، محمدتقی اديب‌نيشابوری، ميرزاجوادآقا طهرانی و... حشر و نشر داشته، با عوالم و عوامل روشنفكری نيز عمری را سپری كرده است. منظورم كت و شلواری‌های عالم علم و ادب و مكلاهای عرصه هنر و فرهنگ است. مانند محمدتقی شريعتی، علی شريعتی، بديع‌الزمان فروزا‌نفر، مهدی اخوان‌ثالث، احمد سميعي، عبدالمحمد آيتی، محمد گلبن، مهرداد اوستا و... . و اين يادآوری‌ها درباره جامعيت حكيمی برای آن است كه بگويم بالاخره در اين ماه‌های اخير مجموعه‌ای از شعرهای محمدرضا حكيمی با عنوان «ساحل خورشيد» به دست چاپ سپرده شد و نشر يافت. اين دفتر شعر را انتشارات «الحياه» منتشر كرده، در حد و قد و قواره‌ای شكيل و با ترتيب و فصل‌بندی و تنظيمی درخور توجه. محمدرضا حكيمی را مي‌توان از نحله شاعران خراسان ناميد. يعنی حوزه ادبی، شعری و سخنورانه‌ای كه در سده اخير با نام‌های بزرگی تداوم‌بخش سنت گذشته ادب فارسی است. كسانی چون ملك‌الشعرا بهار، محمود فرخ، گلشن آزادی، كمال خراسانی، قدسی مشهدی، محمد قهرمان، شفيعی‌كدكنی، ذبيح‌الله صاحبكار (سهی)، نعمت ميرزازاده، اخوان‌ثالث و...

چند دهه تاخير در انتشار شعرهای حكيمی، نشانه پرهيز او از جلوه‌فروشی‌های رايج روزگاران دور و نزديك است و نيز بيانگر وسواس و سختگيری فاضلانه و اديبانه‌اش. انتشار دفتر شعر «ساحل خورشيد» برای ما كه جست‌وجوگر انديشه‌های ناب اعتقادی و توانمندی‌های ذوقی-اديبانه چشم‌گير در حوزه زبان سخته و استوار شعر دری هستيم، بسيار خوشحال‌كننده است، مثلا استاد در غزل‌هايش گوشه‌چشمی دارد به شعر سبك هندی و در قصايدش پهلوان عرصه سخن به شيوه خراسانيان است و در شعرهای نيمايی اش، نيما و اخوان را فرايادمان می‌آورد و قصايد عربی‌اش نيز يادآور طريقه فصحای عالم اسلامی است.اين يادداشت كوتاه، بشارت چاپ اين مجموعه شعر است. اميدوارم در جايی مثل همين روزنامه «شرق» صاحبان همت، ويژه‌نامه‌ای را برای آثار، شخصيت، خدمات فرهنگی و شأن و مرتبت محمدرضا حكيمی تدارك ببينند تا من هم بتوانم درباره شعرهای او و همين‌طور هنر نثرنويسی‌اش چيز ناقابلی قلمی كنم.

زنده‌ باد و سلامت باد محمدرضا حكيمی، افتخار فرهنگ ايران و اسلام در روزگار ما، ايدون باد، ايدون‌تر.


روزنامه شرق پنج شنبه 8 دی ماه نود