زمان : 28 Azar 1390 - 23:13
شناسه : 42857
بازدید : 2849
کاسبی سیاسی با «قصورهای» هاشمی!- مجلس نهم:113 کاسبی سیاسی با «قصورهای» هاشمی!- مجلس نهم:113

سیاست تکراری تیم رسانه‌ای دولت برای جذب آرا

کاسبی سیاسی با «قصورهای» هاشمی! -مجلس نهم:113

محمد رضا رحیمی که اکنون معاون اول احمدی‌نژاد است، در‌‌ همان زمانه، استاندار کردستان بوده و شرح مدح و ثنای ایشان در سفرنامه‌ای که به مناسبت بازدید آیت الله هاشمی در سال ۷۴ از کردستان داشت، چنان غلو آمیز است که خواننده را به حیرت فرو می‌برد. برای نمونه رحیمی در این سفرنامه هاشمی را «یوسف انقلاب» لقب می‌دهد و او را «دلاورمرد میدان‌های جهاد و سازندگی» می‌خواند و از مردی مریوانی حکایت پیش می‌کشد که می‌خواسته فرزندش را در پیشگاه هاشمی قربانی کند و زنی که تنها دارایی‌اش که یک بز بوده را قربانی قدوم هاشمی کرده است.

سرویس سیاسی «فردا»: تیم رسانه‌ای دولت که غالب افراد آن از عوامل اصلی جریان انحرافی هستند در رویای به دست آوردن اکثریت کرسی‌های مجلس در انتخابات آینده به اتخاذ سیاست تکراری  دشنام گویی به آیت الله هاشمی رفسنجانی روی آورده‌اند.


تیم رسانه ای و سیاسی دولت با آگاهی از نارضایتی عمومی مردم از دوران تصدی هاشمی در پست ریاست جمهوری، در هنگامه هر انتخاباتی می کوشد با حمله به هاشمی، بخت خود را در جذب آرای مردم بیازماید. این تیم پس از آنکه توانستند با این استراتژی کار خود را به پیش ببرند، هر از چندگاهی و با نزدیک شدن به موعد انتخابات برای فرار از پاسخگویی به انتقادها و کم کاری هایشان، فحاشی به هاشمی را در دستور کارشان قرار می دهند و همه منتقدینشان را نیروهای پیدا و پنهان هاشمی می خوانند.


 این سیاست اکنون و پس از گذشت ۷ سال از اتخاذ آن به سیاستی نخ نما و خنده دار تبدیل شده است،  ولی این روزها که پرونده مفاسد سیاسی و اقتصادی جریان انحرافی در یک قدمی رسیدگی قضایی قرار گرفته است و از دیگر سو انتخابات مجلس هم کمتر از ۳ ماه دیگر برگزار می شود، فحاشی به هاشمی باز هم آغاز شده است، تا شاید از این مجرا باز هم بتوانند بخشی از آرای مردم را به سمت گروه خود جذب کنند.


یاران دیرین


اما فارغ از این استراتژی رسانه‌ای که بی‌شک با هدف بزرگ‌تر تطهیر جریان انحرافی و فتح کرسی‌های مجلس کلید خورده است، این سوال پیش می‌آید که آیا احمدی‌نژاد و یارانش به واقع در نقطه مقابل هاشمی قرار داشته و دارند و فحاشی و اتهام زنی هر از چند‌گاه آن‌ها به این شخصیت سیاسی (که غالبا در زمان‌های نزدیک به انتخابات صورت می‌گیرد) نشانی از واقعیت دارد؟


در پاسخ به این پرسش باید گفت، شخص آقای احمدی‌نژاد که سال‌ها در دولت سازندگی استاندار اردبیل بوده و در بازدیدهای آیت الله هاشمی از اردبیل، ایشان تعابیری غلو آمیز در تمجید از سیاست‌های هاشمی دارند. برای نمونه در سفر هاشمی به اردبیل احمدی‌نژاد بیشترین تعریف و تمجید را از او داشت و  آیت‌الله هاشمی رفسنجانی را شخصیت بزرگ انقلابی و اندیشمند خواند و سفر ایشان به استان اردبیل را باعث رسیدن این استان به جایگاه مطلوب خود می‌دانست. احمدی نژاد پس از پایان کار دولت سازندگی هم‌ در دوران انتخابات مجلس ششم در مجموعه شورای هماهنگی نیروهای انقلاب به عنوان یکی از اعضای اصلی ستاد انتخاباتی که هاشمی رفسنجانی در صدر فهرست آن قرار داشت، به سیاست بازگشت.


 غیر از احمدی نژاد، محمد رضا رحیمی که اکنون معاون اول احمدی‌نژاد است، در‌‌ همان زمانه، استاندار کردستان بوده و شرح مدح و ثنای ایشان در سفرنامه‌ای که به مناسبت بازدید آیت الله هاشمی در سال ۷۴ از کردستان داشت، چنان غلو آمیز است که خواننده را به حیرت فرو می‌برد. برای نمونه رحیمی در این سفرنامه هاشمی را «یوسف انقلاب» لقب می‌دهد و او را «دلاورمرد میدان‌های جهاد و سازندگی» می‌خواند و از مردی مریوانی حکایت پیش می‌کشد که می‌خواسته فرزندش را در پیشگاه هاشمی قربانی کند و زنی که تنها دارایی‌اش که یک بز بوده را قربانی قدوم هاشمی کرده است.


دیگر اعضای اصلی تیم احمدی‌نژاد  نیز از خوان گسترده حکمرانی هاشمی بی نصیب نبوده اند و در زمان دولت هاشمی مناسبی کلیدی و اثرگذار در اختیار داشته‌اند.فی المثل آقای مشایی مدیرکل اجتماعی وزارت کشور بوده است و...


بنابراین  اگر بخواهیم از بعد زندگی سیاسی به اعضای شاخص دولت فعلی  نظری کوتاه بیافکنیم،  تردیدی باقی نمی‌ماند که اینان  بر خلاف ادعای دهان پرکن مخالفت  با هاشمی همه از نزدیک‌ترین افراد به هاشمی در زمان دولت سازندگی بوده‌اند و اساسا در اتخاذ شیوه های حکمرانی شباهت بسیاری به ایشان دارند.


بنابراین جای این پرسش وجود دارد که چگونه می توان در «نظر» با امری مخالفت کرد ولی در «عمل» بر همان مسیر تاکید داشت و آیا این امر ناقض یک رویکرد سیاسی اصولگرایانه نیست؟


 در این میان  مشخص است که باید در هر نقدی اخلاق اسلامی را پاس داشت  و در این مورد باید با  حفظ احترام به سابقه انقلابی آیت الله هاشمی، دوران ریاست جمهوری ایشان  مورد نقد و بررسی جدی قرار گیرد و بر مرزبندی قاطع با برخی از منش ها و روش هایی که در دوران ایشان باب شد، صورت گیرد. بنابراین مشخص است که جنس نقد اصولگریانه   به ایشان که از سر «اصلاح امور» و پند گیری از اتفاقات گذشته است با «کاسبکاری سیاسی با نقد هاشمی» متفاوت است.



جوانفکر: همه چیز زیر سر هاشمی است!

ایشان هیچگاه مایل و راضی به آن نبودند که اقتدار رئیس جمهور ولایی در هم بشکند یا تضعیف شود اما عوامل هاشمی رفسنجانی با آگاهی از این نامه بلافاصله اقدام به انتشار آن کردند تا چنین وانمود کنند که میان رهبری و رئیس جمهور اختلاف به‌وجود آمده است.

شبکه ایران با انتشار چند گزارش پیاپی، انتقادهای تندی را نسبت به هاشمی مطرح کرد.

وی احمدی نژاد را در مقابل هاشمی، متدین و وفادار به ارزش‌ها و شعارهای انقلاب اسلامی، مردمی، تحصیلکرده، امتحان پس داده، مجاهد خستگی ناپذیر، خادم بی‌منت و برخوردار از کارنامه‌های درخشان عملکردی توصیف کرد.

جوانفکر نوشت که مردم در دولت احمدی نژاد طعم شیرین حاکمیت دولت ارزشی و انقلابی را در کام خود احساس کردند

جوانفکر در مورد اعلام عمومی نامه مقام معظم رهبری به احمدی‌نژاد در مورد مشایی گفت: ایشان هیچگاه مایل و راضی به آن نبودند که اقتدار رئیس جمهور ولایی در هم بشکند یا تضعیف شود اما عوامل هاشمی رفسنجانی با آگاهی از این نامه بلافاصله اقدام به انتشار آن کردند تا چنین وانمود کنند که میان رهبری و رئیس جمهور اختلاف به‌وجود آمده است.

مدیر موسسه ایران واکنش رئیس جمهور به ماجرای افشای این نامه را هوشمندانه و از روی ولایت پذیری دانست.
وی گفت که جنجال گسترده و تبلیغاتی درباره ماجرای بی‌اساس و موهوم جریان انحرافی، یک کار مدیریت شده از سوی هاشمی رفسنجانی و از عوامل اصلی و محرک جریان فتنه است.

«امام جمعه بهمئی» هم در گفت وگو با شبکه ایران گفت هر کسی، چه هاشمی و یا فرد دیگر بداند اگر بخواهد با مردم، نظام و رهبری مخالفت کند جز ضرر به خودش چیزی عایدش نمی شود