زمان : 17 Azar 1390 - 21:48
شناسه : 42454
بازدید : 1768
سفارش سفارش

سفارش


"پسرم مواظب خودت باش.دیر نکنی!نگرانتم"


پسر فقط مادرش را نگاه کرد.


"از پدرت جدا نشو. او حواسش به تو هست..."


پسر باز هم نتوانست چیزی بگوید. فقط مادرش را نگاه کرد.


مادر،پسرش را بوسید، پرده را کنار زد و گفت:"آقا،علی اصغر آماده است."


* اثر منتخب سومین جایزه ادبی داستان کوتاه کوتاه عاشورایی

http://www.yazdfarda.com/images/news/actual/?img=42454IMG_0147.JPG