یزدفردا | نسخه چاپی | خبر تلخ دیگر، پدر معتاد قاتل کودک هفت‌ماهه: بچه ام گریه‌می‌کرد او را کشتم

مرد معتاد که به اتهام قتل نوزادش از سوی پلیس آگاهی ساوجبلاغ دستگیر شده بود، اعتراف کرد به دنبال گریه و بی‌قراری‌های فرزندش او را به قتل رسانده است.اوایل آذرماه یکی از مسوولان بیمارستانی در شهرستان ساوجبلاغ در استان البرز با مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ تماس گرفت و اطلاع داد، دو مرد پسر هفت ماهه‌ای را که زخمی و بی‌هوش بوده به بیمارستان منتقل و یکی از آنها فرار کرده است.
با اعزام ماموران به محل در تحقیق از مسوولان بیمارستان معلوم شد، تلاش پزشکان برای نجات نوزاد بی‌نتیجه بوده و او جان باخته است.
با مرگ مشکوک کودک هفت ماهه پدربزرگ او که در بیمارستان حضور داشت برای تحقیقات به پلیس آگاهی منتقل شد.وی در اظهاراتش به پلیس گفت: پسر معتادم که پیش از حضور ماموران از بیمارستان فرار کرد، عامل حادثه است. اعتیاد فرزندم باعث شد تا همسرش او و فرزندش را ترک کرده و به خانه والدینش برود.
با اطلاعات به دست آمده، پدر کودک به اتهام قتل تحت‌تعقیب قرار گرفت و در یکی از محله‌های شهر دستگیر شد.

متهم: فرزندم ناخواسته از دستم افتاد و مرد

متهم در اظهاراتش به پلیس گفت: شب حادثه دخترم بی‌قراری می‌کرد. پس از مصرف شیشه وقتی گریه‌های فرزندم بیشتر شد، او را بغل کردم تا نزد مادرم ببرم. در تاریکی شب تعادلم را از دست دادم و پایم روی زمین سر خورد و یکباره نوزاد از دستم به زمین افتاد.
وی اضافه کرد: در تماس با پدرم او به خانه‌ام آمد و دو نفری، فرزندم را به بیمارستان بردیم اما دیر شده بود.

رازگشایی از پرونده مرگ نوزاد هفت ماهه

درپی اظهارات پدر نوزاد فوت شده، تحقیقات در این باره ادامه داشت تا این‌که پزشکان قانونی نظر دادند، علت مرگ کودک سقوط نبوده، بلکه بر اثر ضربه‌های وارده به سر و جمجمه‌اش جان باخته است. با مشخص شدن این موضوع پدر کودک بار دیگر بازجویی شد و سرانجام روز گذشته اعتراف کرد که فرزندش را کشته است.

اعتراف به جنایتی هولناک

متهم به پلیس گفت: مواد مخدر (شیشه) مصرف می‌کنم و بر سر همین موضوع میان من و همسرم همیشه اختلاف و مشاجره بود. با تولد فرزندمان اوضاع زندگی‌مان بدتر شد. همسرم دیگر طاقت ادامه زندگی با مرا نداشت.
متهم اضافه کرد: سرانجام همسرم خانه را ترک کرد و ما را تنها گذاشت. من هم فرزندمان را به خانه پدری‌ام برده و آنها از او نگهداری می‌کردند. شب حادثه مواد مخدر (شیشه) مصرف کردم. آن شب فرزندم بی‌قراری می‌کرد.
وی افزود: عصبانی شدم و با چوبدستی آنقدر به سر و جمجمه‌اش زدم تا آرام بگیرد. در پی این کتک زدن‌ها به یک باره صدای او خاموش شد. پدرم سراسیمه به اتاق آمد و فرزندم را بغل کرد. دو نفری او را به بیمارستان بردیم که پزشکان عنوان کردند او جان باخته است.
سرهنگ یارندی، معاون اجتماعی فرماندهی استان البرز در این باره گفت: در پی اعتراف این پدر معتاد، او با هماهنگی قضایی به محل حادثه ـ خانه پدری‌اش ـ منتقل و پس از بازسازی صحنه حادثه روانه زندان شد تا پس از پایان یافتن تحقیقات، پرونده قضایی به دادگاه ارسال و متهم محاکمه شود