زمان : 14 Azar 1390 - 23:51
شناسه : 42398
بازدید : 2069
عبرتی که روباه پیر باید از آمریکا بگیرد انگلستان از تجربه دوستان آمریکایی استفاده کند عبرتی که روباه پیر باید از آمریکا بگیرد انگلستان از تجربه دوستان آمریکایی استفاده کند

عبرتی که روباه پیر باید از آمریکا بگیرد

انگلستان از تجربه دوستان آمریکایی استفاده کند


13آبان یکی از روزهای به یادماندنی در تاریخ واذهان ملت ایران است.روزی که مردم ایران خشم چندین ساله خود از استعمار وچپاول آمریکا را بیرون ریختند وبا اشغال سفارت آمریکا به این دولت نشان دادند که ملت ایران حافظه تاریخی قوی دارد وتمام مشکلاتی که این کشور در دوره های مختلف برای ایران ایجاد کرده را به خوی به یاد دارند.آن روزها دولت آمریکا که از قبل منتظر بهانه بود خیلی سریع ،این حرکت مردمی را که طبیعی بود دستاویزی برای قطع ارتباط کامل قرار داد وبا خیال اینکه با این قطع ارتباط مشکلی برایش به وجود نمی اید تا چند سالی از ایران فاصله گرفت.اما این مدت فاصله گیری زمان بسیار کوتاهی داشت چرا که خیلی سریع در دوره های مختلف با فرستادن نماینده وصدها پیام مستقیم وغیر مستقیم خواهان آغاز دوباره ارتباط با ایران شد.


اما گویا این موضوع برای دیگر کشورها درس عبرتی نشد وظاهرا از قرار معلوم دولت انگلستان هم پس از ماجرای اخیر تسخیر سفارت تصمیماتی شبیه به تصمیمهای احساسی آن زمان آمریکا گرفته است.در کنار این موضوع آن چه که از شواهد وقرائن برمی آید گویا دولت انگلستان خود مانند آمریکای 58 به دنبال بهانه می گشته تا ارتباطش را با ایران قطع کند.چرا که با در نظر نگرفتن این موضوع که این مسئله ناشی از خشم طبیعی وتاریخی مردم ایران بوده است خیلی سریعتر از آنچه که به نظر می آید پس از این اتفاق خواهان قطع ارتباط با ایران شده!.از طرف دیگر آنچه که از روز رخ دادن این موضوع برمی آید این است که انگلستان از این خشم باخبر بوده وکارمندان خود را از سفارت خارج کرده بود،که این موضوع خود سند مهم دیگری برای اثبات این موضوع است که انگلستان از مدتها پیش به دلیل اسیر شدن در برخی توهمات سیاسی به دنبال قطع ارتباط با ایران بوده است!


علاوه براین باید دقت داشت که رفتارهای سیاسی وضد ایرانی دولت انگلستان در چند سال اخیر به عینه بیانگر داوطلبانه بودن این قطع ارتباط است چرا که کشورایران به دلیل حس صلح جویی وعلاقه به تعامل با جهان هیچ گاه به دنبال قطع ارتباط با هیچ کشوری نبوده است ودراین بین ماجرای اخیر هم یک اتفاق طبیعی در عرف سیاسی محسوب می شود ،چرا که وقتی یک دولت بر علیه یک ملت این گونه جوسازی کند وتصمیماتی میگیرد که این فشار وهجمه علیه یک ملت را به همراه داشته باشد نباید انتظار ساکت نشستن آن ملت را داشته باشد.از سویی به هر صورت در دنیای امروز که دموکراسی وافکار عمومی نقش مهمی در امورسیاسی یک کشور دارد نمی توان در مقابل موج یک ملت وخواسته های آنها نیست وشهروندان به قدری آگاه هستند که خیلی سریع در مورد هر مسئله سیاسی تصمیم می گیرند واین موضوع ناشی از حساسیتهای فوق العاده آنها درباره حقوقشان است.


با نگاهی به نقش افکار عمومی در ماجرای اخیر این سوال مطرح است که دولت انگلستان که از این مسائل با خبر است چرا اینقدر سریع موضع سرسختانه ای را اتخاذ کرده؟به نظر می رسد که عدم توجه به نقش مردم از سوی دولت انگلستان سند دیگری است بر اینکه انگلستان از مدتها پیش به دنبال بهانه بوده است.


دراین بین باید این موضوع را یادآوری کرد که خواه ناخواه دولت انگلستان در صورت تکرار رفتارها ومواضع آمریکا در سال 58 بدون تردید باید منتظر همان اتفاقاتی باشد که برای آمریکا رخ داد.یعنی چند سال دیگر مجبور می شود که از طرق مختلف دوباره صدها پیام برای ایران بامحتوای آغاز دوباره ارتباط بفرستد.یادمان باشد که بخشی از دنیای سیاست داستان تاریخ وعبرت گیری از آن است که گویا دولتمردان انگلیسی این قسمت از تاریخ را فراموش کرده‌اند بد نیست که دوستان آمریکایی باتجربه این موضوع را به آنها یاد آوری کنند.