زمان : 20 Aban 1390 - 22:38
شناسه : 41454
بازدید : 2305
کفگیر گروهک انحرافی ته دیگ خورده است کفگیر گروهک انحرافی ته دیگ خورده است

کفگیر گروهک انحرافی ته دیگ خورده است

حجت الاسلام قاسم روانبخش

خبر مناظره 5 دقیقه ای با اینجانب که سایت های وابسته به مشایی آن را منتشر کرده و سپس روزنامه ایران نیز به عنوان یک شاهکار در یکی از صفحات خود آورده است! این حقیقت را روشن می کند که جریان انحرافی یا بهتر بگوییم گروهک انحرافی چقدر درمانده و ناتوان و منفور شده که برای بازسازی چهره خود مجبور است دست به این گونه کارهای خنده دار بزند. یک وبلاگ نویس ماجرای مناظره اش را در خیال خود بنویسد و سایت مشایی آن را درج کند و آن را به بحث بگذارد و بعد هم روزنامه دولتی ( ایران ) آن را درج کند. البته در این که این وبلاگ نویس در مناظره خیالی خود پیروز هم بشود کاملا طبیعی است! در پایان این گزارش مناظره خیالی چنین آمده است" چند دقيقه اي بود كه نواي اذان پيچيده بود. بلند شديم تا براي نماز عازم شويم. ظاهرا آقاي روانبخش ديگر تمايل چنداني براي ادامه بحث نداشتند. البته بايد واقع نگر بود: او هيچ جوابي نداشت! پايان نامه: اين هم مناظره با برجسته ترين شاگرد آيت الله مصباح در موسسه امام خميني! فردا با بيانات آقا بست مي نشينم تا تكليف روشن شود! اما مناظره خوبي بود! يعني حداقل براي من كه بود!"

گرچه پاسخ دادن به این گونه حرف ها و ادعاها اتلاف وقت است ولی برای این که دوستان عزیز، درماندگی این گروهک انحرافی را ببینند بد نیست که اصل ماجرا را می آوریم.

اینجانب در روز سه شنبه در نمایشگاه مطبوعات شرکت کرده بودم و به حضور درغرفه های برخی سایت ها و مطبوعات مصاحبه های متعددی انجام داده بودم. از سوی غرفه های متعلق به گروهک انحرافی چند بار مراجعه کرده از من دعوت کردند که نپذیرفتم. نزدیک نماز مغرب بود در غرفه هفته نامه پرتو به سوالات یک مراجعه کننده پاسخ می دادم، نوجوانی وارد غرفه شد و نشست گفتگوی من که با آن مراجعه کننده تمام شد صدای اذان مغرب در نمایشگاه فضا را عطر آگین کرده بود. این نوجوان گفت من از شما سوال دارم گفتم الآن وقت نماز است برویم نماز، بعد در خدمتتان هستم. گفت نه همین الآن، گفتم خوب در مسیر راه بپرسید بعد از نماز برمی گردیم جوابتان را می دهم. با هم حرکت کردیم در میان راه چند سؤال پرسید و بعد به نمازخانه رسیدیم. پس از نماز جماعت دیگر برای پاسخ نیامد. و این گونه شد که ایشان در مناظره 5 دقیقه ای پیروز شد! و دست مایه ای برای سایت های گروهک انحرافی و روزنامه ایران فراهم کرد. اما پاسخ به اظهارات ایشان که شاید ذهن برخی خوانندگان را مشوش کرده باشد از این قرار است:

سخنان امام خامنه ای مربوط به شرایطی است که آقای احمدی نژاد به دلیل ابقای وزیر اطلاعات از سوی رهبر انقلاب، به خانه رفته و چند روزی است سر کار نیامده است و رسانه های خارجی و دشمن از این حرکت او استقبال کرده، جشن گرفته بودند و اظهار خوشحالی می کردند. در آن شرایط تعدادی از دوستان فاضل ما که در یک مؤسسه ای کار می کنند که رسانه های دشمن را رصد می کنند، یک عدد سی دی حاوی اظهارات رسانه های بیگانه را توسط یکی از نمایندگان محترم مجلس برای دکتر ارسال کردند و پیام دادند که این سی دی را ملاحظه کنید و ببینید چه کرده اید که همان رسانه های دشمن که تا پیش از این به شما فحش می دادند از شما تعریف و تجلیل می کنند و موضوع حاکمیت دو گانه و تقابل شما را با رهبری مطرح می کنند؟

در همان شرایط رهبری عزیز که از مواضع دشمن مطلع بودند در جمع مردم فارس این نکته را یاد آور شدند تا هم مردم و مسؤولان به این نکته توجه کنند و هم دکتر که در خانه نشسته و این سوژه را برای دشمن فراهم کرده است. البته طبیعی است که سخنان رهبری همواره به گونه ای است که دشمن را ناامید می کند و دوستان را امیدوار. عبارت معظم له از این قرار است:

"شما ببينيد در همين پنج شش روز گذشته سر يك قضيه‌اي كه آنچ نان هم از اهميت بالائي برخوردار نبود - سر مسئله‌ي اطلاعات و امثال اين ها - چه جنجالي در دنيا راه انداختند. تحليل ها را بردند به اين سمت كه بله، در داخل نظام جمهوري اسلامي شكاف ايجاد شده است، حاكميت دوگانه شده است، رئيس جمهور حرف رهبري را گوش نكرده است! دستگاه‌هاي تبليغاتيِ خودشان را از اين حرف هاي سست و بي‌پايه پر كردند. ببينيد چطور منتظر بهانه‌اند. ببينيد چطور مثل گرگ در كمين نشسته‌اند كه يك بهانه‌اي پيدا كنند، هر جور مي توانند، حمله كنند. مي دانند كه دولت مشغول تلاش و فعاليت و خدمت است. خب، واقعاً در كشور دارد خدمت انجام ميگيرد. هر جا خدمت باشد، هم مردم طرفدار هستند، هم رهبري طرفدار است. ما كه راجع به شخص قضاوت نمي كنيم؛ ما كار را، خط را، جهت گيري را ملاك و معيار قرار ميدهيم. آن جائي كه كار و خدمت و تلاش هست، حمايت ما هست، حمايت مردم هست. و بحمداللَّه امروز كار دارد انجام مي گيرد. مسئولين دولتي هم حقاً و انصافاً دارند تلاش مي كنند؛ هم اعضاي دولت، هم بخصوص خود رئيس جمهور. اين ها شب و روز ندارند؛ من مي‌بينم، من از نزديك شاهدم. اين ها دائم مشغول كارند، مشغول خدمت و تلاشند. خب، اين ها براي كشور خيلي باارزش است. بنده‌ي حقير هم طبق اصول بنا ندارم در كارها و تصميم هاي دولت وارد شوم. خب، مسئوليت ها در قانون اساسي مشخص است؛ هر كس مسئوليتي دارد؛ مگر آن جائي كه احساس كنم يك مصلحتي دارد تفويت مي شود؛ مثل اينكه در همين قضيه‌ي اخير اين جوري بود؛ انسان احساس مي كند يك مصلحت بزرگي دارد مورد غفلت قرار مي گيرد، تفويت مي شود؛ خب، انسان وارد مي شود كه جلوي اين تفويت مصلحت را بگيرد. اين، مسئله‌ي مهمي نيست، نظائرش هم اتفاق مي‌افتد؛ اما مخالفين، دشمنان بيروني، تريبون‌دارهاي بين‌المللي، بوق هاي تبليغاتي، از همين مسئله استفاده مي كنند براي اين كه فضاي تبليغاتي را شلوغ كنند."

عرض من به عناصر داخلي، به مردم دلسوز، به برادران و خواهراني كه در داخل با مسائل تبليغاتي سر و كار دارند، اين است كه سعي كنند به اين آشفتگي كمك نكنند. اين كه تحليل بگذارند، يكي از آن طرف، يكي از اين طرف، اين عليه آن، آن عليه اين، براي هيچ و پوچ، چه لزومي دارد؟ نه، دستگاه بحمداللَّه دستگاه مقتدري است، مسئولين مشغول كارشان هستند، رهبري هم كه بنده‌ي حقير هستم با همه‌ي حقارت، خداي متعال كمك كرده، ما در مواضع صحيحِ خودمان محكم ايستاده‌ايم. تا من زنده هستم، تا من مسئوليت دارم، به حول و قوه‌ي الهي نخواهم گذاشت اين حركت عظيم ملت به سوي آرمانها ذره‌اي منحرف شود. تا مردم عزيزمان اينجور با شور، با شعور، با بصيرت، با عزم راسخ در ميدان هستند، لطف الهي شامل است؛ اين را بدانيد. تا ما توي ميدان هستيم، سايه‌ي لطف الهي هست. ماها - من يك جور، شما يك جور، آن ديگري يك جور، چهارمي يك جور - اگر سراغ مسائل شخصي خودمان برويم و اهداف را فراموش كنيم، البته كمك الهي هم كم خواهد شد.

اما امروز ملاحظه مي كنيد كه مردم خوشبختانه در همه جاي كشور در صحنه‌اند، در عرصه‌اند؛ مسئولين همين جور، قواي سه گانه بكليتها همين جور. قواي سه گانه - هم قوه‌ي مقننه، هم قوه‌ي مجريه، هم قوه‌ي قضائيه - واقعاً وارد مي دانند؛ من دارم از نزديك مشاهده مي كنم، مي‌بينم؛ دارند تلاش مي كنند، دارند كار مي كنند، دارند مجاهدت مي كنند، عرقشان در مي‌آيد. كارها كارهاي سنگيني است؛ كارهاي كوچكي نيست(3/2/90)" خوب است دوست سؤال کنند و هم فکرانش به این سؤالات پاسخ دهند چه کسی موجب شد که رهبر عزیزمان در سخنانشان این تعابیر( رهبري هم كه بنده‌ي حقير هستم با همه‌ي حقارت) را چند بار به کار ببرند و اشک امت حزب الله را در بیاورند؟!

این جمله معظم له" تا من زنده هستم، تا من مسئوليت دارم، به حول و قوه‌ي الهي نخواهم گذاشت اين حركت عظيم ملت به سوي آرمان ها ذره‌اي منحرف شود." در باره چه کسی و چه موضوعی و به دنبال چه مطالبی ایراد شده است؟

خوانندگان محترم یک بار دیگر سخنرانی معظم له را در سایت رهبری ببینند.

اما ادعای دیگر این آقایان که مامور به ظاهر نیستیم یعنی مامور به باطن هستیم شاید از افاضات جدید لیدر این جریان باشد که هنوز رسما بیان نشده است. حتما در آینده نه چندان دور، زوایای آن را باز خواهد کرد و آن وقت به پاسخ آن خواهیم پرداخت.