تسخیر لانه جاسوسی ، آغاز یک تداوم
پژوهشگر: علی کردی
این اقتدار را در الگوسازی ، آگاهی بخشی آن حادثه بزرگ 13 آبان مییافتم . اگر غیر از این بود حماسه فتح لانه جاسوسی قطعا در حد یک خاطره باقی میماند و تجلیل از آن در کلیشههای یکسان سالانه قابل رؤیت بود . پیام و گفتمان آن روز مبارزه با امریکا آنقدر هیجان انگیز بود که همه اختلافات سیاسی را به حاشیه برد
سفارت آمریکا در تهران در 13 آبان 1358 از سوی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام مورد حمله واقع شد و پس از یک درگیری 5/3 ساعته توسط دانشجویان متصرف شد.
آنچه که در آن روز تاریخی اتفاق افتاد و فتح لانه جاسوسی نام گرفت ، ریشه در جنایات 25 ساله دولت آمریکا در ایران داشت.
حمایت قاطع آمریکا از کودتای 28 مرداد، نظارت مستقیم بر ظهور دولت های دست نشانده، اتکای شاه به قدرت سیاسی– نظامی آمریکا ، ایجاد اصلاحات غربی در قالب انقلاب سفید، احیای مجدد لایحه کاپیتولاسیون توسط دولت منصور، نفوذ فزاینده و سلطه همه جانبه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و نظامی، در یک نگاه کلی عملکرد دولت آمریکا در ایران طی 25 سال سرنوشت ساز حکومت محمدرضا پهلوی بود .
با ظهور انقلاب اسلامی در ایران، جیمی کارتر رئیس جمهور وقت ایالات متحده و مقامات کاخ سفید از نزدیک تمام حوادث انقلاب را دنبال میکردند. اما، اعزام ژنرال هایزر به منظور حمایت از بختیار و جلب پشتیبانی ارتش از دولت بختیار و رایزنیهای دائمی سولیوان آخرین سفیر آمریکا در ایران ، بر پایی کنفرانس گوادلوپ و دهها واقعه ریز و درشت دیگر در سال 1357 همگی حکایت از دخالت مستقیم امریکاییها در حوادث ایران داشت .
با فرار محمدرضا شاه در 26 دی ماه 1357 و سپس ورود فاتحانه امام خمینی به ایران پس از 16 روز، سرنوشت انقلاب در دبستان توانمند امام و امت آگاه وی قرار گرفت .
ابتدا شاه ترجیح داد در مراکش اقامت گزیند. زیرا این کشور به مراتب نزدیک تر از آمریکا به ایران بود و اگر حادثهای چون 28 مرداد 1332 زمام امور را به دست میگرفت، او میتوانست خود را سریعاً به ایران برساند .
اما وقتی ملک حسن دوم سلطان مراکش با موج مخالفتها و اعتراضها روبرو شد، عذر شاه را خواست و او نیز به جزیرهای در پاناما رفت .
در ادامه دربدریهای شاه، با وساطت هنری کیسینجر و راکفلر، او به مکزیک رفت و در 20 خرداد 1358 در این کشور اقامت اختیار کرد. با شدت یافتن بیماری سرطان شاه، وی سرانجام برای مراقبت هر چه بهتر و بیشتر در طبقه هفدهم بیمارستانی در شهر نیویورک بستری شد. با این اقدام امریکا ، موج خشم و نفرت در ایران بالا گرفت.
در همین ایام ، امام طی سخنانی فرمودند:« ما نیاز به رابطه با امریکا نداریم چون رابطه ظالم با مظلوم است »
امام اولین تیر یک مبارزه آشکار با امریکا را شلیک کرد . اما از آن سو ، دولتمردان لیبرال منش دولت موقت که در صدد عادی سازی روابط با امریکا بودند، به این گونه هنجار شکنی های دیپلماتیک روی خوش نشان نمیدادند. امریکاییها نیز از حضور دولت موقت در قدرت راضی بودند . یکی از جاسوسان در این زمینه گفته بود :
« اگر این دولت دوام پیدا کند روابط اقتصادی – سیاسی چنان خواهد بود که یک موقعیت بهتری برای ما به دست خواهد آورد .» (1)
روند محافظه کاری و اقدامات سازشکارانه دولت موقت زمانی به اوج رسید که مهندس بازرگان نخست وزیر دولت مذکور در رأس هیأتی در روز 10 آبان 58 در جشن استقلال الجزایر شرکت کرد و با برژینسکی مشاور امنیت طی کاخ سفید دیدار و به مدت یک ساعت و نیم با او مذاکره کرد .(2) موضوع جالب تر از این ملاقات ، تقاضای دیدار و مذاکره از سوی بازرگان بود که برژینسکی به آن ، اشاره کرده است . (3)
نگرانیها بالا گرفت. امام این بار هم همچون همه سالهای مبارزه با شاه ، خود وارد میدان شد و فضای جدیدی را در کشور گشود ، ایشان در پیامی در 10 آبان فرمودند:« بر دانشآموزان ، دانشگاهیان و محصلین علوم دینیه است که با قدرت تمام حملات خود را علیه امریکا و اسرائیل گسترش داده و آمریکا را وادار به استرداد این شاه مخلوع جنایتکار نمایند...»
در آغاز اولین رویارویی مستقیم با امریکا، امام که معمار واقعی انقلاب بود، سنگ بنا و خشت اصلی را خود گذاشت تا بنای جدید تا ثریا راست رود..
در چنین وضعیتی، اولین سالگرد گرامیداشت شهدای 13 آْبان برگزار شد. در حالی که مردم به سوی دانشگاه تهران از مسیرهای مختلف راهپیمایی میکردند، ناگهان در خیابان طالقانی ،گروهی از جمعیت 50 هزار نفره در این مسیر، جدا نشدند و به سمت در اصلی سفارت آمریکا رفتند. این 400 نفر دانشجو که از قبل هماهنگیهای لازم را به عمل آورده بودند ، از در و دیوار سفارت بالا رفته و با قیچی های بزرگ آهن بر ، درب را گشودند و وارد سفارت امریکا شدند. اما با تفنگداران مستقر در سفارت درگیر شدند و سرانجام پس از 3 ساعت، در ساعت 30/1 بعدازظهر به درگیری پایان دادند و 100 نفر تفنگدار را به اسارت گرفتند. خیر مانند یک بمب منفجر شد و صدایش را همه دنیا شنیدند . گروهی اظهار نظر میکردند که این عمل «بازی با دم شیر » است. (4)
نوزاد انقلاب که 10 ماهه شده بود، به جنگ سلطان جنگل رفته بود. از نعره سلطان نهراسید و به رغم کودکی و صغرسن، روی پایش ایستاد. مهندس بازرگان که نه خود و نه دولتش روحیه مقاومت و ایستادگی و نه حتی اندیشه آن را داشت در 14 آبان استعفا داد که امام یا آن موافقت کردند زیرا وضعیت جدید کشور به مدیریت و مدیران انقلابی و شجاع نیازمند بود. (5) شرایط جدید که هویت سازی انقلابی زیباترین واژه برای آن بود ، خود را به امریکا تحمیل میکرد.
امام در این مرحله نوین ، اولین سیلی را به امریکا زد تا دیگر خرده پاها حساب خود را بکنند . انقلابی که در زمان طفولیت توی گوش بت بزرگ میزد برای دیگران ابدا تودهای خرد نمیکرد. امام پس از گذشت چند روز در دیدار با کارمندان بیمه مرکزی ، امریکا در شیطان بزرگ نامید .
از آن روزها ، هم اکنون 27 سال گذشته است. نوزاد شجاع انقلاب که رشد و تربیت خود را در دامان پر مهری پدری شجاع و موحد گذرانده بود اکنون یک جوان برومند 28 ساله است که افتخار میکند در سنین طفولیت، اقدامات شجاعانهای را انجام داده است. جوان برومند انقلاب آن قدر با صلابت از انرژی هستهای که موضوع روز اوست دفاع میکند که امریکا را هر روز به یک موضوع میکشاند.
با این اشاره ، اجمالا میتوان به این موضوع اشاره کرد که فتح لانه جاسوسی و تحولات پس از آن و پیامدهایی که در دنبال داشت، خشت اول بنای سالم و درست مبارزه با امریکا بود . صلابت امروز بر پایههای محکم تحقیر تاریخی امریکا در جریان بالا رفتن از دیوار سفارت گذاشته شده است.
حوادث بزرگ تاریخی به دلیل منطق حاکم بر شکل گیری و وقوع آنها ، برخوردار از قدرت تأثیر گذاری بر حال و آینده هستند .
تاریخ ساز و هویت بخش میباشند. در راهپیمایی 22 بهمن سال گذشته، شعار گروهی از خواهران جوان، توجه همه را به خود جلب میکرد:
امریکا ، اسرائیل خیال نکن ما زنیم
با مشتهای آهنین تو دهنت میزنیم
این اقتدار را در الگوسازی ، آگاهی بخشی آن حادثه بزرگ 13 آبان مییافتم . اگر غیر از این بود حماسه فتح لانه جاسوسی قطعا در حد یک خاطره باقی میماند و تجلیل از آن در کلیشههای یکسان سالانه قابل رؤیت بود . پیام و گفتمان آن روز مبارزه با امریکا آنقدر هیجان انگیز بود که همه اختلافات سیاسی را به حاشیه برد. این درست است که نیروهای عمل کننده آن روز در داخل و یا خارج سفارت مواریث انقلاب بودند و از انرژی و گفتار انقلاب بهره میبردند ولی سخن از یک بنای محکم است که 13 آبان 58 اولین سنگ آن گذاشته شد . لذا شکاف نسلها معنا نمییابد. با این تفاوت که امروز دشمن پیر و فرتوت دست به اقناعی با ضرورتهای عقلانی نیز توأمان کرده است . برای نسل جدید ، امریکا تا وقتی امریکاست در اسارت است نه 444 روز .(6)
پانوشتها :
1-جزوه افشاگری شماره 6 دانشجویان مسلمان پیرو خط امام
2-احمدرضا شاه علی ، انقلاب دوم ، تهران ، مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، 1385 ، ص 103
3-ز . برژینسکی ، ونس ، سایر وسی ، توطئه در ایران ، ترجمه محمود مشرقی ، تهران ، انتشارات هفته ، 1363 ، ص 172
4-اکبر خلیلی ، گام به گام با انقلاب ، جلد دوم ، تهران ، انتشارات سروش 1382 ، ص 387
5-گری سیک ، همه چیز فرو میریزد ، ترجمه علی بختیاری زاده ، تهران ، مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، 1384 ؛ گری سیک این عبارت را بکار برده است :
« آیتا... خمینی مرتب بر قدرت و نفوذ روحانیون طرفدار خود میافزود و به همان نسبت موجب کاهش قدرت نیروهای سکولار مثل بنی صدر و قطب زاده میشد »
6- با تصمیم مجلس شورای اسلامی دوره اول ، گروگانهای امریکایی در 30 دی ماه 1359 پس از گذشت 444 روز از اسارتشان آزاد شدند . آنها ابتدا به الجزایر و پس به یک پایگاه نظامی آمریکا در آلمان منتقل شدند . هنوز دقایقی از مراسم سوگند ریاست جمهوری رونالد ریگان نگذاشته بود که آنها وارد امریکا شدند .