زمینه های تاریخی و چگونگی رخداد واقعه 13 آبان 1358
پژوهشگر: راحله مظاهری جوهری:تأثیرات این رویداد آنچنان عمیق بود که هرگز به زمان وقوع خود محدود نگردید، بلکه بعد از گذشت دو دهه، همچنان شاهد تأثیرات آن واقعه بر مناسبات داخلی و خارجی جامعه خود هستیم. این رویداد که به مدت 444 روز ادامه داشت دولت ایالات متحده را آنچنان سر در گم کرده بود که حتی دست به اقدام نظامی زد و ماجرای طبس پیش آمد.
پیشگفتار
تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران توسط گروهی از دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، یکی از مهمترین رخدادهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی محسوب میگردد که توسط رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی (ره) به عنوان «انقلاب دوم» و انقلابی بزرگتر از انقلاب اول (پیروزی انقلاب) نامیده شد. این اقدام دانشجویان که با تأیید حضرت امام (ره) همراه بود به سرعت به یک واقعه بینالمللی تبدیل شد و در پی آن قدرتهای بزرگ غربی و حتی شرقی را به چالش کشید.
تأثیرات این رویداد آنچنان عمیق بود که هرگز به زمان وقوع خود محدود نگردید، بلکه بعد از گذشت دو دهه، همچنان شاهد تأثیرات آن واقعه بر مناسبات داخلی و خارجی جامعه خود هستیم. این رویداد که به مدت 444 روز ادامه داشت دولت ایالات متحده را آنچنان سر در گم کرده بود که حتی دست به اقدام نظامی زد و ماجرای طبس پیش آمد که شرح آن در این چند سطر نمیگنجد. و اما علت و عوامل این رخداد نیز در دخالتهای بیشمار آمریکا در امور داخلی ایران از جمله کودتای 28 مرداد، کشتار دانشجویان و انقلابیون و ... را میتوان برشمرد.
*ورود شاه به آمریکا و آغاز ماجرا:
در روز 1/8/1358 شاه سابق ایران به بهانه بیماری پس از مدتی آوارگی و فرار از کشوری به کشور دیگر وارد آمریکا شد. ورود محمدرضا پهلوی به آن کشور با خشم و انزجار نیروهای انقلابی در داخل و خارج از کشور همراه بود و بسیاری از مردم انقلابی ایران در اعتراض به این واقعه دست به تظاهرات و راهپیمایی زدند،1 اما این راهپیمایی زمانی که حضرت امام خمینی پیامی را خطاب به طلاب و دانشجویان صادر نمودند به صورت چشمگیرتری پدیدار گشت. دانشجویان به ویژه آنهایی که گرایش مذهبی داشتند و رهبری حضرت امام را به طور کامل قبول داشتند خود را مخاطب این پیام دیدند، لذا در داخل به دنبال یک راهکار میگشتند و آنها را به تفکر و چارهجویی واداشت.2
در کنار سفر شاه سابق به آمریکا و سایر عوامل مؤثر، ملاقات مهدی بازرگان نخست وزیر دولت موقت با زبگینو برژنیسکی دبیر شورای امنیت ملی آمریکا، در الجزایر که نزدیکترین عامل به حادثه فوق (سفر شاه به آمریکا) از نظر زمانی بود، نقش قابل توجهی در سوق دادن دانشجویان به اشغال سفارت ایالات متحده داشت. درست یک هفته پس از ورود محمدرضا پهلوی به آن کشور، مهدی بازرگان به همراه وزیر خارجه دکتر ابراهیم یزدی و شهید مصطفی چمران (وزیر دفاع) جهت شرکت در جشن انقلاب الجزایر سفری به الجزیره داشتند که در این سفر با برژنیسکی ملاقات کردند.3
برژنیسکی در خصوص این دیدار چنین میگوید:
«یک هفته بعد از سفر شاه به آمریکا در اول اکتبر 1980 [برابر با 9/8/1358] من در رأس هیأتی برای شرکت در جشن بیست و پنجمین سالگرد انقلاب الجزایر، به الجزیره رفتم. ضمن این مراسم، مهدی بازرگان، نخست وزیر وقت ایران، خواستار ملاقات با من شد. من موافقت کردم و ما در اتاق او در هتل با یکدیگر دیدار کردیم. بازرگان را وزیر امور خارجهاش، ابراهیم یزدی و وزیر دفاعش مصطفی چمران همراهی میکردند... من از انگیزه تقاضای بازرگان مبنی بر انجام مذاکره با من اطلاع نداشتم ولی چنانچه از مذاکره امتناع کرده بودم، تندروهای ایران دلیل بیشتری در مورد دشمنی آمریکا به دست میآوردند و دولت آمریکا، متهم به جلوگیری از روابط میان دو کشور میشد ...»4
اما دکتر ابراهیم یزدی در خصوص این ملاقات نظر دیگری دارد و چنین میگوید:
«این حقیقت که برژنیسکی به اتاق بازرگان در هتل آمد، دلیل مهمی مبنی بر این است که مشاور امنیت ملی آمریکا، مبتکر آن جلسه بوده است».5
انتشار خبر این ملاقات با آمریکاییان، موجی از مخالفتها را بر علیه دولت موقت و آمریکا برانگیخت، و در واقع نقش تیر خلاص را بر پیکره دولت موقت بازی نمود.
جمیز بیل در خوص واکنش مردم ایران به این دیدار چنین میگوید:
« ... در حدود 2 میلیون نفر تظاهرکننده خشمگین، شعار «مرگ بر آمریکا» سر دادند و به سخنرانیهای آتشین در تقبیح آمریکا به دلیل پناه دادن به شاه جنایتکار گوش دادند. آن شب تلویزیون ملی ایران، تصاویری از برژنیسکی را در حالی که به هیأت ایرانی دست میداد، نشان میداد.
ایرانیان این فیلم را مدرکی دال بر تبانی دولت بازرگان با آمریکا تعبیر کردند. آمریکایی که به تازگی شاه را پناه داده بود شاهی که مسئول تمامی مشکلات آنها بود ...»6
از جمله دیگر اقدامات آمریکاییان که خشم مردم ایران را بیشتر برانگیخت، قطعنامه 17 مه 1979 سنای آمریکا بود. این قطعنامه نگرانی دولت آمریکا را از عملکرد دادگاههای انقلاب به خصوص بعد از اعلام حکم اعدام شاه سابق و برخی اعضای خانواده او، اعلام کرده بود. در پی این قطعنامه مجددا موجی از مخالفتها را در سراسر ایران به وجود آمد و مردم دست به راهپیماییها گسترده در محکومیت این قطعنامه زدند.7
حضرت امام خمینی در مورخه 10/8/1358 به مناسبت نزدیک شدن به روز 13 آبان که در تاریخ ایران در آن مقطع دو حادثه سرنوشت روی داده بود [13 آبان 1343 تبعید امام و 13 آبان 1357 کشتار دانشآموزان و دانشجویان] پیامی صادر فرمودند که در قسمتی از این پیام چنین آمده بود:
«.... بر دانشآموزان، دانشگاهیان و محصلین علوم دینیه است که با قدرت تمام، حملات خود را علیه آمریکا و اسراییل گسترش داده و آمریکا را وادار به استرداد این شاه مخلوع جنایتکار نمایند و این توطئه بزرگ را بار دیگر شدیدا محکوم کنند. بر دانشآموزان، دانشگاهیان و محصلین علوم دینیه است که با تمام نیرو، وحدت خویش را حفظ و از انقلاب اسلامی خود طرفداری نمایند و بر ملت است که از این دو جناح عزیز با تمام قدرت پشتیبانی کنند ...»8
این پیام امام، دانشجویان مسلمان پیرو خط امام را که در فکر تلافی رفتارهای خصومتآمیز آمریکا بودند، بر آن داشت تا در تصمیم خود برای اشغال لانه جاسوسی مصممتر شوند، و در این زمینه نیز با حجتالاسلام موسوی خوئینیها به مشورت میپردازند.9
دانشجویان تصمیم خود را میگیرند و طبق قرار، برنامه تسخیر لانه جاسوسی در روز 13 آبان گرفته میشود، عناصر اصلی دخیل در این کار آقایان دکتر رضا سیفالهی، محمد ابراهیم اصغرزاده، منصور باطنی و محسن میردامادی و حبیبالله بیطرف بودند که به ترتیب تعدادی دیگر از دانشجویان مانند عباس عبدی، محمود احمدینژاد، محمد هاشمی، معصومه ابتکار و ... به آنها اضافه میشوند.10
در روز 13 آبان 1358 جمعیتی در حدود 400 نفر از دانشجویان با راهنمایی عناصر اصلی که هدایت تظاهرات را بر عهده داشتند در خیابان آیتالله طالقانی شروع به حرکت به سمت سفارت آمریکا میکنند، زمانی که به جلوی لانه جاسوسی میرسند شعارهای ضد آمریکایی تندتر و بیشتر میشود، تعدادی از دانشجویان با برنامه قبلی با قیچیهای آهنبر آمده بودند دست به کار میشوند و دروازه سفارت را با استفاده از آن قیچیها باز میکنند و تعدادی نیز از دیوار سفارت بالا رفته و خود را به آن طرف میرسانند، آمریکاییان وحشت زده شروع به شلیک گاز اشکآور و تیرهوایی میکند و درگیری شروع میشود اما با... دانشجویان خشمگین از ظلم و جنایت آمریکا لانه را به تصرف خود در میآورند و پارچه بسیار بزرگی که روی آن نوشته شده بود «خمینی میرزمد، کارتر میلرزد» جلوی درب سفارت نصب کردند.11
نخستین واکنشها در قبال تسخیر لانه جاسوسی کاملا تردیدآمیز بود و سایهای از ابهام و سوال در جامعه ایجاد شده بود، کسی نمیدانست که این حرکت را باید تأیید کرد یا نفی نمود، این حرکت از سوی کدام طیف از دانشجویان واقع شده و مورد حمایت کدام یک از گروههای سیاسی میباشند.12
آیتالله مهدوی کنی در این خصوص در خاطرات خود چنین نقل میکنند: «.... وقتی شنیدیم که به سفارت آمریکا حمله کردند، برای ما خیلی غیرمترقبه بود و تعجب کردیم چه شده که این ماجرا پیش آمده، اجمالا یادم است که آقای بهشتی و مهندس بازرگان به من زنگ زدند که آقا شما چرا نشستهاید؟ کجا هستید؟ نیروهای انتظامی کجا است؟ کمیتهها کجا هستند؟ دانشجویان به سفارت ریخته وآنجا را تصرف کردهاند و آمریکاییها را به گروگان گرفتهاند، آنها خیلی ناراحت بودند، به خصوص نخست وزیر دولت موقت آقای مهندس بازرگان... من همان موقع به مرحوم حاج احمد آقا زنگ زدم. یادم میآید شب آن روزی بود که به سفارت ریخته بودند، زنگ زدم و پرسیدم جریان چیست؟ مرحوم حاج احمد آقا اول میخندیدند و پاسخ نمیدادند، من گفتم آخر چه شده؟ شما اطلاع دارید؟ ایشان میخندید، بالاخره بعد از اصرار گفتند؛ امام راضی هستند شما هم با آنها کاری نداشته باشید...».13 یا آیتالله هاشمی رفسنجانی نیز در خاطرات خود چنین میگویند: «.... در 13 آبان 1358، من و آیتالله خامنهای در مکه بودیم، که خبر تصرف سفارت آمریکا را شب هنگام در پشت بام محل اقامتمان، هنگامی که آماده خواب میشدیم، از رادیو شنیدیم، تعجب کردیم، زیرا انتظار چنین حادثهای را نداشتیم، سیاستمان این نبود ...»14
در کوتاهترین زمان ممکن، تصرف سفارت آمریکا، توسط جوانانی که خود را «دانشجویان پیرو خط امام مینامیدند، به مهمترین خبر ایران و جهان تبدیل شد و در حالی که در آمریکا و برخی از کشورهای دیگر این اقدام را محکوم میکردند، در ایران به استثنای اعضای دولت موقت که مخالف این حرکت بودند، اغلب گروههای سیاسی به تأیید و تمجید از این حرکت پرداختند به خصوص بعد از تأیید امام.15
گروههای بسیاری از مردم عادی نیز در جمع دانشجویان حاضر شده و به حفاظت و نگهبانی در اطراف جاسوسخانه میپرداختند. امام خمینی (ره) نیز در تأیید حرکت دانشجویان فرمودند « ... امروز در ایران باز انقلاب است، انقلابی بزرگتر از انقلاب اول ....»16 با سخنان امام موج عظیمی از تظاهراتها در حمایت از این حرکت در سراسر کشور و حتی خارج از کشور شروع شد و در بعضی کشورها مانند پاکستان به سفارت و کنسولگریهای آمریکا در آن کشور حمله شد، اعلام حمایت امام تکلیف همه را روشن کرد و موافقان را پرشورتر و مخالفان را به سکوت واداشت. با گذشت اندک زمانی، گروههایی که در ابتدا غافلگیر شده بودند روشهای جدیدی را برای موضعگیری در برابر اشغال لانه جاسوسی سازمان دادند. برخی از آنها مانند سازمان منافقین کوشیدند بر موج سوار شوند. یکی از روشهای آنان برای خروج از انفعال و دنباله روی و بازگشت به موقعیت پیشتازی در ذهن اعضا و هواداران خود، این بود که دست به اقدامی برای هم عرض شدن با دانشجویان خط امام بزنند و لذا یک روز پس از تسخیر لانه جاسوسی، هواداران منافقین نیز طبق دستورالعمل سازمانی در تبریز و شیراز به کنسولگریهای آمریکا حمله کردند و آنجا را تصرف نمودند، اما در مقایسه با حرکت دانشجویان مسلمان، فایدهای نداشت، زیرا ماهیت واقعی آنها برای مردم فاش شده بود. لذا حرکت آنها نتیجهای در بر نداشت و سران منافقین نتوانستند موج سواری کنند.17
در میان کشورهای جهان نیز ویتنام، کره شمالی و کوبا از این حرکت حمایت کردند و بعضی کشورها مانند سوریه، لبنان و الجزایر موضع بیطرفی اتخاذ کردند.18
در روز 14 آبان، آمریکایی ها کمیته ویژه هماهنگی برای رسیدگی به اشغال سفارت را تشکیل دادند و به پیشنهاد برژنیسکی، کارتر تصمیم گرفت دو نماینده برای مذاکره با حضرت امام به ایران اعزام کند؛ رمزی کلارک دادستان پیشین آمریکا و ویلیام میلر از کارکنان وزارت امور خارجه آمریکا، عازم تهران شدند، اما به محض شنیدن این خبر در روز 16/8/58 پیامی خطاب به مسئولان دولتی و شورای انقلاب صادر نمودند به این مضمون که: «... ملاقات با من به هیچ وجه برای نمایندگان ویژه ممکن نیست و علاوه بر آن اعضای شورای انقلاب و مقامات مسئول حق ملاقات با آنها را ندارند...» و در ادامه گفتند تنها در صورتی که آمریکا، شاه را به ملت ایران تحویل دهد راه مذاکره در موضوع بعضی از روابطی که به نفع ملت است باز میباشد.
این پیام امام، در جهان و رسانههای گروهی بازتاب گستردهای داشت و آمریکاییها را از دست یافتن به نتیجه در کوتاه مدت، ناامید ساخت. و به دنبال این پیام فرستادگان آمریکا در استانبول توقف کرده و به آمریکا باز گشتند.19
باید گفت در تفکر امام خمینی (ره) و به پیروی از آن در نظر دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، مبارزه با سلطه خارجی نیز به اندازه مبارزه با استبداد داخلی دارای اهمیت بود و مکمل انقلاب اول بود، لذا دانشجویان به عنوان یک گروه پیشگام، حرکتی را آغاز کردند که هدف و نتیجه آن کمتر کردن تعارضات در جامعه و تقویت اندیشه «خط امام» بود. استعفای دولت موقت و پذیرش آن توسط حضرت امام بلافاصله پس از تسخیر لانه جاسوسی، گام دیگری برای ترقی اندشه خط امام بود. بر خلاف تصور و نظر عدهای از مورخین داخلی و خارجی، استعفای بازرگان واکنش به تسخیر سفارت آمریکا نبود، بلکه کار دولت و اندیشه جناحی آن به جایی رسیده بود که در فضای انقلابی و رادیکال آن روز ایران به ویژه در ساختار رسمی سیاسی، نمیتوانست بیش از این تداوم داشته باشد، زیرا تعارض و تقابل دیدگاههای بازرگان و همفکرانش با دیدگاههای نیروهای انقلابی و خط امامی، دامنه وسیعتری به خود گرفته بود و بر همگان روشن بود که نیروی غالب این میدان، نیروهای انقلابی و طرفداران اندیشههای امام خواهد بود. تنها ارتباط استعفای بازرگان با تسخیر لانه این بود که آن استعفا را تسریع کرد.
طیف سیاسی لیبرال، مخالف تسخیر سفارت و ادامه گروگانگیری بودند از جمله ابوالحسن بنیصدر تلاش میکرد که ابتکار عمل را از دست دانشجویان خارج کند و به کنترل دولت در آورد. صادق قطبزاده که حالا دیگر وزیر امور خارجه شده بود نیز نظری مشابه نظر بنیصدر داشت که البته امام خمینی آن نظرات را رد میکرد. در مقابل نیروهای خط امام (ره) از اقدام دانشجویان حمایت میکردند در چندین بار نیز با دانشجویان و گروگانها دیدار و گفتگو کردند.20
دولت ایالت متحده از راهها و شیوه های مختلف سعی داشت که دولت ایران را وادار به آزادی گروگانها نماید. تبلیغات گسترده، تحریم اقتصادی و سیاسی از آن جمله بودند زمانی که این اقدامات نتیجه بخش نشد، سعی نمودند که از طریق یک عملیات نظامی با نام رمز «چنگال عقاب» صورت گرفت، گروگانها را از ساختمان سفارت در تهران آزاد کنند که این عملیات [با امدادهای غیبی] در صحرای طبس ناکام ماند.21 بعد از ناکام ماندن عملیات نجات که آخرین اقدام آمریکا در حال بحران به نظر میرسید باشد، ایالات متحده در روزهای بعد اقدام دیگری انجام نداد، با مرگ محمدرضا پهلوی در مرداد 59 نیز هر چند که علت اصلی پیدایش بحران گروگانگیری از میان برداشته شد، اما این مسأله نیز عملا هیچ کمکی به حل بحران نکرد. در ایران با شروع به کار رسمی مجلس شورای اسلامی و انتخاب رییس مجلس، نخست وزیر و اعضای کابینه، روند حل بحران، در مسیری دیگر افتاد و حضرت امام حل این بحران را به مجلس شورای اسلامی واگذار نمودند، که در نهایت با میانجیگری دولت الجزایر، این رویداد مهم حل و فصل گشت[البته نحوه حل و فصل این رویداد مهم در این مدخل نمیگنجد لذا به آن پرداخته نشد].
در پایان ذکر برخی از پیامدهای عمده تسخیر لانه جاسوسی را به اختصار بیان میکنیم:
1ـ استعفای دولت موقت و انتقال قدرت به نیروهای انقلابی
2ـ کمک به وحدت و همگرایی نیروهای انقلابی و تثبیت نظام جمهوری اسلامی
3ـ تحقیر دولت آمریکا و نشان دادن محدودیت قدرت آن و شکست کارتر
4ـ تیرگی و در نهایت قطع روابط میان دو کشور
5ـ انفعال گروهکهای ضد انقلابی مانند سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، تودهایها و... که مدعی مبارزه با امپریالیسم بودند.
6ـ افشای ماهیت بعضی از عناصر به دنبال انتشار اسناد لانه جاسوسی مانند ابوالحسن بنیصدر، صادق قطبزاده، عباس امیر انتظام و...22
منابع و مأخذ
1- روزنامه اطلاعات ، 14 و 15 / 8/ 1358 ، صص 3-1
2- درویشی سه تلانی، فرهاد ، سیره عملی امام خمینی در اداره امور کشور (1368-1357) ، نشر عروج ، تهران ، 1385 ، صص 93-92
3- همان ، ص 93
4- برژینسکی ، زبگینیو، جان گروگانها و منافع ملی ، ترجمه منوچهر یزدان بار ،نشر کاوش ، تهران 1362، ص 84
5- بیل ، جیمز، عقاب و شیر، تراژدی روابط ایران و آمریکا، ترجمه مهوش غلامی، جلد دوم، نشر کوبه، تهران 1371، ص 471
6- همان ، صص 471-470
7- سینایی ، وحید، زمینهها و پیامدهای تصرف سفارت آمریکا، بی نا، بیجا ، صص 112-111
8- صحیفه امام، جلد اول، نشر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، تهران 1378 ، صص 413-412
9- درویشی سه تلانی، فرهاد ، همان ، صص 99-98
10- آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مصاحبه با رضا سیفاللهی
11- اسماعیلی، خیرالله ، دولت موقت، نشر مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، تهران، 1380 ، صص 232- 231
12- درویشی سه تلانی، فرهاد ، پیشین ، ص 103
13- خاطرات آیتالله مهدوی کنی، تدوین غلامرضا خواجه سروی ، نشر مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، تهران 1385 ، صص 223-222
14- بشیری ، عباس ، هاشمی رفسنجانی ، کارنامه و خاطرات سالهای 1357 و 1358؛ انقلاب و پیروزی نشر معارف انقلاب تهران 1383 ، ص 370
15- همان ، صص 372-371
16 - صحیفه امام ، جلد 10، همان ص 140
17- درویشی سه تلانی ، فرهاد ، همان، صص 110-109
18- همان ، ص 110
19- پیشین ، صص 119-118
20- رمضانی ، روحالله ، چارچوبی تحلیلی برای بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، نشر نی، تهران1380 ، ص 65
21- علیخانی ، حسین ، تحریم ایران (شکست یک سیاست) ، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی ، تهران 1380 ، ص 65
22- درویشی سه تلانی، فرهاد ، همان ، ص 123
منبع:مرکز اسناد