محمدعلي اسلامي ندوشن: شاهنامه بر اشعار خيام تأثيرگذار بوده است
براساس شهرت جهاني خيام به او توجه كرديم
يك نويسنده و پژوهشگر پيشکسوت با اشاره به اينكه «نجمالدين دايه» و «ادوارد فيتز جرالد» از دو جايگاه مختلف موجب شهرت خيام شدهاند، گفت: خيام روي نقاط اصلي زندگي بشري دست گذاشت و مطالب را بهصورت چكيده بيان كرد.
به گزارش ايسنا در خراسان رضوي، دكتر محمدعلي اسلامي ندوشن در همايش «حكيم عمر خيام» كه شب گذشته در تالار فردوسي مجتمع دکتر علي شريعتي جهاد دانشگاهي مشهد برگزار شد، با بيان اينكه خيام يك حكيم پرسشگر است و طرح پرسش ميكند، اظهار داشت: از علتهاي شهرت جهاني خيام، پرسشهاي بيجواب اوست. وي از عجايب دنياست، زيرا در اطرافش همهچيز در ابهام است. نظريات علمي اين دانشمند درجهي نخست تاريخ ايران به كناري نهاده شده و چند رباعي باعث جهاني او شده است.
وي دربارهي شعرهاي خيام، گفت: در اينباره، پرسشهايي مطرح است، مانند اينكه آيا اصلا شعر ميسروده يا نه و اگر ميسروده چه تعداد رباعي گفته است و چرا اشعارش را در زمان حياتش مخفي ميكرده است. چنانكه در زمان حياتش، وي را بهعنوان شاعر نميشناختند و اصولا هدف خيام از اشعارش چيست؟ تنها كسي كه عالم بوده و تعداد شعر مشخصي از وي باقي مانده، خيام است و علت آن چيست؟ از 80 تا 1500 رباعي كه به نام خيام به چاپ رسيده است، چه تعداد را ميتوانيم با اطمينان به او نسبت دهيم؟
اين استاد ادبيات با اشاره به اينكه برداشتهاي متفاوتي از سخن خيام شده است، بيان كرد: هر كسي با ديدگاه خود دست به تعبير و شناخت خيام زده است. هم او را دهري و طبايعي خوانده و هم عارف و يك ديندار بزرگ دانستهاند. نظامي عروضي كه تنها كسي است كه خيام را در زندگي ديده است، در كتاب «چهار مقاله» و در بخش منجمها از حضورش در بلخ ميگويد كه عمر خيام نيز در آن مجلس بود و ضمن صحبت از علم خيام، هيچ نامي از شاعري خيام نميبرد.
وي ادامه داد: در كتاب «چهار مقاله» از قول نظامي ميخوانيم كه در آن مجلس، مرد بزرگوار دانشمندي بود كه مرگ خودش را پيشبيني كرد و گفت «من در جايي دفن خواهم شد كه در بهار شكوفهها بر مزار من گلافشاني ميكنند». نظامي نيز ميگويد «پس از چند سال كه به نيشابور رفتم و قبر خيام را ديدم، به او آفرين گفتم».
نويسندهي كتاب «پيروزي و آينده دموكراسي» دربارهي اينكه چرا خيام اشعارش را در زمان حياتش پنهان ميكرد، گفت: خيام نميخواست بهعنوان شاعر شناخته شود و يك علتش آن است كه اين رباعيها كه از آن سوء تعبير ميشود و دشمنيهاي احتمالي درپي داشته است، در هواي زندگي او انتشار يابد. به همين علت، تا مدتي پس از مرگش كسي از اشعار وي خبر نداشت.
وي با بيان اينكه «نجمالدين دايه» موجب انتشار اشعار خيام شد، ادامه داد: نجمالدين دايه، نويسندهي كتاب خوب «مرصادالعباد» كه مردي صوفي و متعصب بود، از خيام بسيار بدگويي كرده است، چنانكه دو رباعي از خيام را بهعنوان نمونه ذكر ميكند و او را دهري و طبايعي ميخواند. هرچند او با دشمني اين كار را كرده است، اما همين امر موجب شهرت خيام و سبب شد، ما بتوانيم در ديگر رباعيهاي منسوب به خيام رباعيهاي اصل را بازشناسيم، زيرا اين مشكل دربارهي خيام وجود دارد كه تعدادي از رباعيهاي سست به نام او شناخته ميشود.
اسلامي ندوشن با تأكيد بر اينكه دو نفر به خيام خدمتي اساسي كردهاند، يادآور شد: اگر خيام روز قيامت آنها را ببيند، بايد از هر دو تشكر كند. يكي «نجمالدين دايه» در جايگاه معاند كه نمونهاي بهدست داد و توجه عمومي را به سوي خيام جلب كرد و ديگري «فيتز جرالد» بهعنوان موافق كه سبب شهرت جهاني خيام شد و هنوز هم كساني مشغول ترجمه آثار خيام به زبانهاي مهم و مختلف هستند. از عجايب خيام اين است كه كمگوترين و در عين حال، معروفترين شاعر ايران است. همچنين در داخل كشور آنقدر شهرت نداشت كه در دنيا مشهور شد، زيرا بهعنوان شاعري ديواندار شناختهشده نبود و ما نيز براساس شهرت جهانياش به او توجه كرديم.
وي با اشاره به اينكه برخي رباعيهاي منسوب به خيام توسط ديگران سروده شده است، اظهار داشت: شايد سرايندگان اين رباعيها به تفكر خيامي نيز تمايل به انتشار اين اشعار نداشتند و بهدليل داشتن لحن خيامي به نام او شناخته شد. به همين دليل، دنياي شعر خيام آشفته است. تعداد رباعيهايي كه با اطمينان با انديشهي خيامي سازگاري دارد، حدود 90 رباعي بيشتر نيست و بقيه بهگونهاي از تفكر سطحي برخوردارند كه نميتوان آنها را به خيام نسبت داد.
نويسندهي كتاب «در كشور شوراها» خيام را زبدهترين گوينده دانست و افزود: خيام روي نقاط اصلي زندگي بشري دست گذاشته و حواشي و اعتقادهاي جنبي را كه دربارهي آيينهاي مختلف مطرح شده است، كنار نهاده و از دلمشغولي اصلي بشر از آغاز خلقت سخن گفته و اين را با بياني كوتاه و به نوع مقطر و قطرهقطره بيان كرده كه ما از كجا آمدهايم و به كجا ميرويم، چه مفهومي در زندگي ماست و چه سرنوشتي داريم، يعني ويراني بشر، و طرح اين پرسشها هستهي مركزي رباعيات خيام است.
استاد دانشگاه تهران با بيان اينكه خيام براي نخستينبار اين پرسشها را مطرح نکرده است، گفت: در شاهنامه نيز اين پرسشها مطرح است، ولي خيام اين پرسشها را خلاصه كرده و با خواندن اشعارش هر كسي در درون خود، آن را مييابد. در ترجمهي فيتز جرالد نيز اين موضوع را ميبينيم كه اواسط قرن نوزدهم بين زندگي تكنيكي و زندگي سنتي مردم در اروپا برخورد صورت گرفته بود و نوعي هشدار و آگاهي با اين اشعار داده ميشد و بعد، ديگر نقاط جهان توجه كردند كه اين پرسش مطرحشده در اشعار خيام بسيار پايهدار است. هرچند در نقاط مختلفي از آثار كشفشده از تمدنهاي كهن، اشعار شكسپير، اشعار رودكي يا سراسر شاهنامه طرح اين پرسش را ميبينيم، اما مانند خيام درخشان نيست.
نويسندهي كتاب «کارنامه سفر چين» دربارهي اينكه در مقابل پرسش طرحشده چه بايد بكنيم، بيان كرد: بايد وقت را غنيمت بدانيم كه به سرعت ميگذرد. ما نميتوانيم وقت را مهار كنيم، پس بايد از آن بهترين بهره را بگيريم. هر كسي بايد به تشخيص خود اين كار را انجام دهد.
وي دربارهي طرح شادي و شراب در اشعار خيام، تأكيد كرد: در دوران غمزدهي خيام، راهي جز واكنش و بيان عکس آن نيست. در آن زمان، تركهاي سلجوقي در همدستي با خلفاي عباسي فضايي تنگ همراه با اختناق و اختشاش اجتماعي ايجاد كرده بودند. خيام بيان ميكند كه وقتي در بيرون، فضاي مناسبي نداريد، در درون، خوش باشيد. در اشعار حافظ نيز اين را ميبينيم.
دکتر اسلامي ندوشن افزود: منظور از شراب نيز خماري و بدمستي نيست، بلكه در زبان فارسي معاني بسياري دارد. از جمله بعد معنوي آن كه پادزهري در مقابل ريا و تزوير است. تجسمي كه به ذهن عوام داده شده، چيزي است كه در مينياتورهاي دورهي صفوي، قاجار و تيموري ميبينيم كه معشوقي زيبا جام شرابي را به فردي مسن تعارف ميكند، در صورتي كه منظور از شراب چيزي است كه بتواند سردي زمانه را بشكند و فرمانهاي حكامهاي دنيا شكسته شود. خارجيها جنبهي ظاهري شراب را برداشت كردهاند و متأسفانه ميخانهها و كابارههايي به نام خيام وجود دارد.
نويسندهي كتاب «زندگي و مرگ پهلوانان در شاهنامه» مفهوم رباعيهاي خيام را نوعي ناله و خروش انساني دانست و گفت: بنياد اشعار خيام بنياني اساسي است كه انسان ناقص آفريده شده است تا بتواند خود را با تلاش كامل كند. اين همان مفهومي است كه در آيين مزدايي نمود دارد كه ميگويد، انسان بايد با تلاش به پيروزي خوبي بر بدي كمك كند.
وي شاهنامه را بر اشعار خيام تأثيرگذار دانست و ادامه داد: شاهنامه بهعنوان تفكر طولاني و عميق و كهن ايراني بر اشعار خيام بسيار مؤثر بوده است. از سوي ديگر، خيام از ايران باستان نيز تأثير گرفته است و افراد ديگر از آنها ياد كردهاند. اين شكست و انحطاط پايهي تفكر خيامي شد كه چگونه اين امپراطوريهاي بزرگ مقهور تعداد كمي از اعراب شد و اين شكست هيچگاه از ديد ايرانيان و متفكران ايراني فراموش نشد.
اسلامي ندوشن موقعيت شهر نيشابور را ديگر عامل شكلگيري تفكر خيامي ارزيابي كرد و گفت: اين شهر در منطقهاي لرزهخيز قرار گرفته و تاريخ نشان ميدهد، زلزلهي بزرگي در آن رخ داده است. به نظر ميآيد، تفكر خيام كه زيبارويان افتاده در خاك را بيان ميكند، ناشي از اين موضوع است، ضمن اينكه حمله و قتلعامها در اين امر مؤثر بوده است.
وي با اشاره به اينكه نميتوان اشعار خيام را صد درصد بازشناخت، اضافه كرد: در هر حال، حتا اگر برخي اشعار منسوب به او را ديگران سروده باشند، تفكري مانند خيام داشتهاند و اشعار خيام جزو نخبهترين كلماتي است كه به زبان بشري جاري شده است. اشعار خيام كوتاه، اما پر از معني، كشش و جذابيت است كه با بياني خاص و كوبنده ادا شده است.